خدمتكار
فیلم خدمتکار The Help فیلمی در مورد تبعیض نژادی در امریکا در ایالت های جنوبی امریکا است
بهاره رهنما
فيلمبين حرفهاي و پيگير نيستم، سالهاست كه پذيرفتهام اصلا بيشتر آدم گوشي هستم تا تصويري و از هر دو اينها بيشتر آدمِ خواندنم، ولو شدن ساعتها در گوشهوكنار خانه و سفر يا اتاقهاي احتمالي پشت صحنه و ورق زدن صفحههاي كاغذي كتابها از لذتبخشترين و آرامترين لحظات عمرم است.
فيلمبين حرفهاي و پيگير نيستم، سالهاست كه پذيرفتهام اصلا بيشتر آدم گوشي هستم تا تصويري و از هر دو اينها بيشتر آدمِ خواندنم، ولو شدن ساعتها در گوشهوكنار خانه و سفر يا اتاقهاي احتمالي پشت صحنه و ورق زدن صفحههاي كاغذي كتابها از لذتبخشترين و آرامترين لحظات عمرم است.
اما اين هفته بعد از مدتها فيلمي ديدم كه من فيلمنبين را ميخكوب سر جايم نشاند بياينكه وسط فيلم به موبايلم سرك بكشم يا سري به يخچال و اينترنت بزنم.
فيلم «خدمتكار» اثري كه از اميدهاي اسكار امسال در چند رشته مختلف است با حضور دو ستاره تقريبا تازهظهور كه يكيشان لقب مريل استريپ ثاني را به خود گرفته است و داستاني زنانه نه با تهمايههاي فمنيستي باب روز بلكه با روح زنانه بسيار واقعگرايانه، داستان زندگي چند زن سياه و سفيد با طيفهاي رفتاري بسيار متفاوت و حتي سنين مختلف است از مادري كه در نهايت به خانه سالمندان سپرده ميشود تا دخترك خردسالي كه مادرش او را زشت ميپندارد، زناني فرشتهخو و شيطانخو، زناني كه در يكي از جنوبيترين ايالات آمريكا در محيطي بسته هنوز هم درگير مسايل تبعيض نژادي و بردهداري هستند، داستان دخترك سفيدي كه شنونده داستانهاي زنان خدمتكار سياه ميشود...
فيلم «خدمتكار» اثري كه از اميدهاي اسكار امسال در چند رشته مختلف است با حضور دو ستاره تقريبا تازهظهور كه يكيشان لقب مريل استريپ ثاني را به خود گرفته است و داستاني زنانه نه با تهمايههاي فمنيستي باب روز بلكه با روح زنانه بسيار واقعگرايانه، داستان زندگي چند زن سياه و سفيد با طيفهاي رفتاري بسيار متفاوت و حتي سنين مختلف است از مادري كه در نهايت به خانه سالمندان سپرده ميشود تا دخترك خردسالي كه مادرش او را زشت ميپندارد، زناني فرشتهخو و شيطانخو، زناني كه در يكي از جنوبيترين ايالات آمريكا در محيطي بسته هنوز هم درگير مسايل تبعيض نژادي و بردهداري هستند، داستان دخترك سفيدي كه شنونده داستانهاي زنان خدمتكار سياه ميشود...
خلاصه اينكه فيلم را حتما ببينيد، حالا شش صبح است و سر صحنه حسين لطيفي دارم اين يادداشت را مينويسم، درحاليكه هنوز سرم از هواي فيلم خدمتكار و قلبم از لحظههاي سرشارش پر است و اين بعد از سالها احساس خوب و خوشايندي است.
آخرين باري كه حسي شبيه اين داشتم 17ساله بودم و بعد ديدن فيلم «تورن بردز» دو روز تب كردم و مدرسه نرفتم. خوشحالم كه بر عكس آن سالها حرف زدن از ديدن فيلم در دستگاه خانگي ممنوع نيست، «تورن بردز» را در سالهاي ممنوعيت فيلم و ويديو ديدم و بارها و بارها يواشكي در مدرسه دست به دستش كردم، درحاليكه هرگز گمان نميكردم 20 سال بعد بشود در روزنامهاي ديدن فيلمي را توصيه كرد!