نیک آهنگ کوثر داغ ننگی بر پیشانی روزنامه نگاری حرفه ای ایران
دلقک ایرانی
1- داوری ام در مورد نیک آهنگ کوثر را در سه سال پیش گفته ام و در سایت خودش بعنوان کامنت ثبت کرده ام.
و آن این بوده است که آقای کوثر چه در حیطۀ نگارش و چه در زمینۀ طراحی و کاریکاتور و از نظر فنی و هنری آدم پائین تر از متوسطی است و تنها برجستگی ایشان در زمینۀ بیزنس و تجارت است.
اما اینک قضاوتم را فراتر می برم و می گویم که ایشان یک باج گیر حرفه ای و یک انسان نامرد هم است.
2- کینه ای که نیک آهنگ کوثر نسبت به خانوادۀ هاشمی رفسنجانی بویژه به مهدی هاشمی دارد جزو کینه های نادری است که حداقل من شخصاً کمتر شاهد چنین کینه ای در بین انسان های معمولی بوده ام.
اما هر چه هست نباید از دایرۀ منفعت مادی طلبی شخصی خارج بوده و چیز دیگری باشد.
نیک آهنگ که گویا تحت تأثیر پروپاگاندای ثروت افسانه ای و دزدی های کلان هاشمی رفسنجانی بزرگ قرار داشته است با تمسک به نزدیکی دوستانه اش با مهدی هاشمی از کانال دو سال کار در بنگاه تحت ریاست مهدی - ادعای خود نیک آهنگ - در ایران بعد از پیش آمدن جنبش سبز و آمدن مهدی هاشمی بخارج از کشور شروع می کند تا از نمد ثروت بادآوردۀ هاشمی کلاهی گشاد برای سر خودش فراهم بیاورد. بویژه اینکه مرتب تحت بمباران این گزارۀ غلط است که کلیۀ فعالیت های رسانه ای خارج از کشور بعد از خرداد 88 با سرمایۀ خانوادۀ هاشمی رفسنجانی راه اندازی شده است. - برای راستی آزمایی رجوع کنید به نوع نگاه دشمنانۀ نیک آهنگ به سایت جرس-
3- لذا بعد از راه اندازی سایت شخصی اش خودنویس انتظار دارد که او نیز از خوان گستردۀ هاشمی بهره مند بشود و شروع می کند به ارتباط با مهدی هاشمی. اما عملاً تیرش بسنگ می خورد و مهدی هاشمی زیربار باج خواهی او نرفته و اصولاً سرمایه گذاری خانواده اش بر تبلیغات ضد انقلاب خارج از کشور را حاشا می کند. اما گیر مغز نیک آهنگ نه تنها برطرف نمی شود که بر عمق کینه اش افزوده نیز می شود. در اینجاست که می رود سراغ پروژۀ بوذری و از همۀ استعداد و توان و ارتباطات گستردۀ خودش و امکانات سایتش خودنویس استفاده می کند تا مهدی هاشمی را بموضع ضعف و اتهام بکشاند و به او نشان بدهد که عدم توافق با کمک های مورد انتظارش می تواند چه هزینه های کمرشکنی را به او و خانواده اش تحمیل کند. اما مهدی هاشمی تسلیم نمی شود و نیک آهنگ حالا دیگر متضرر هم - بخاطر مخارجی که برای رفت وآمد ها و اتلاف انرژی و وقتش در تعقیب پروندۀ بوذری متحمل شده - چنان زخمی و کلافه است که حاضر است هر غلط و درست ممکن را انجام و از باخت بزرگش جلوگیری کند.
4- اما - و این اما مهم است - فاجعه برای نیک آهنگ زمانی حادث می شود که مهدی هاشمی به ایران برمی گردد و بقول معروف مرغی که قرار بود دو زرده تخم بگذارد برای کوثر از قفس می پرد. زیرا که هاشمی داخل زندان جمهوری اسلامی کاملاً از دسترس نیک آهنگ خارج می شود. او ابتدا سعی می کند که با درز دادن شایعۀ "مهدی از ترس استردادش به زندان کانادا از بریتانیا فرار کرده است" موضوع را بسمت خودش برگرداند. ولی وقتی این ادعای مسخره جدی گرفته نمی شود تصمیم به انتشار مکالمات خودش با مهدی هاشمی می گیرد. او برای زمینه سازی لازم در این مورد ابتدا در سایتش از بوذری تقاضا می کند که از انتشار اسناد در اختیارش - توسط نیک آهنگ جمع آوری و داده شده بود - خودداری کند تا در پروندۀ سیاسی مهدی هاشمی مورد بهره برداری رژیم قرار نگیرد ولی هنگامی که پاداش این نیک اندیشی هم سوخت می شود و واکنشی از طرف خانوادۀ هاشمی مشاهده نمی شود؛ آنگاه یکی از این مکالمات را منتشر می کنند تا مسیر جدیدی را تست کند.
5- نواری که از مکالمات نیک آهنگ و مهدی هاشمی بر روی شبکه های اجتماعی منتشر شده است و به ادعای خود نیک آهنگ مربوط به قبل از قطع ارتباطش با مهدی در اکتبر 2010 است نشان می دهد که آقای کوثر چه آدم نامردی تشریف دارند:
الف- در این نوار کاملاً مشخص است که نیک آهنگ کوثر از موضع بالا و بیگ برادر چه تلاشی را دارد که به مهدی خط سیاسی مورد انتظارش را القاء کند و مهدی مثل یک معصوم مطلق - با تأکید بر واژۀ معصوم= رجوع کنید براحتی مهدی و خنده های پی گیرش که از دهانش دورنمی شود - چه بی خیال است در گپ دوستانه با دوستی که به او اعتماد دارد و حرفهایی می زند که فراتر از دیالوگ و درد دل سیاسی بین دو دانش آموز متوسطه در حیاط مدرسه نیست.
ب- اما چند نکته راجع به نوار انتشار یافته:
ب1- از نظر حقوقی خیلی سخت است یک نوار صوتی را بعنوان سند ثبت کردن و پذیرفتن. لذا بودن یا نبودن آن علی السویه است. زیرا اگر دادگاه باشد که این نوار ارزش حقوقی ندارد و اگر مثل همیشه بیدادگاه باشد که نیازی به سند ندارد.
ب2- حرف هایی که در این نوار به مهدی منتسب است ارزش سیاسی ندارد و حرف هایی است که نه تنها همۀ سیاسیون و مردم عادی ایران بلکه خود بازجویان مهدی هم در خلوت و پنهان بین خودشان بارها و بارها گفته اند و می گویند.
ب3- این نوار اگر هم انتشار عمومی نمی یافت محتمل قریب به یقین است که از قبل و از طریق مجاری خاص در اختیار مأموران امنیتی گذاشته شده باشد.
ب4- در این نوار حتی یک واو هم مربوط به پروندۀ بوذری و نفت و دزدی و اختلاف و شکایت و ... نیست و علت تسلیم آن به وکلای بوذری مطلقاً موجه نبوده و نشان از سوء نیت مطلق نیک آهنگ دارد.
ب5- مهم نیست که این نوار را نیک آهنگ شخصاً منتشر کرده باشد یا بوذری و یا وکلای او و یا هر کس دیگر. مهم این است که نیک اهنگ بعنوان روزنامه نگار یا دوست این مکالمه را بدون اطلاع مهدی هاشمی و با نیت قبلی سوء استفاده ضبط کرده و از آن بهره برداری کرده است.
6- نتیجه اینکه این نوار کمترین ضرری به مهدی هاشمی نخواهد زد و همۀ تبعات منفی اش دامنگیر خود نیک آهنگ خواهد شد. اما تأسف اینجا نیست که نیک آهنگ روزنامه نگار برای همیشه نابود بشود. مهم این است که نیک آهنگ کوثر با این عملش داغ ننگی گذاشت بر پیشانی روزنامه نگارای حرفه ای جهان و ایران. و بسیار طول خواهد کشید که جامعۀ مطبوعاتی ایران بویژه در خارج و اپوزیسیون بتواند مجدداً حسن نیت و وفاداری به "مسئولیت قلم"ش را ثابت و به ریل اصلی برگرداند. متأسفم! یا...هو
ایمیل نویسنده:
سایت نویسنده: