به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، دی ۰۴، ۱۳۹۱

در مورد آدام لانزا، کودکی معصوم که به قاتلی بزرگ تبدیل شد؛
به شدت خجالتی، رنگ پریده، ساکت، با چشمانی همیشه دوخته شده به زمین!
او از چه انتقام گرفته؟
مجله لوپوین به موضوع کشتار در یک مدرسه ابتدایی در امریکا پرداخته است، کشتاری که توسط فردی مسلح صورت گرفت.
 
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در این مقاله که به قلم فرستاده ویژه مجله لوپوین به منطقه نوشته شده، آمده است: «در آلبوم خاطرات مدرسه سال 2005 نیوتون، در صفحه ای که مربوط به آدام لانزا میشود (فرد قاتل) هیچ عکسی از وی وجود ندارد و تنها ذکر شده « زیادی خجالتی برای عکس گرفتن.»

لانزا حتی حساب کاربری توئیتر و یا صحفه ای در فیسبوک نداشته است، او اساسا در هیچ شبکه مجازی ای حضور نداشته است.

همشاگردی هایش او را تار و مبهم به خاطر می آورند: رنگ پریده، ساکت، با چشمانی همیشه دوخته شده به زمین، کسی که همواره لباس هایی که برایش بزرگ بوده به تن میکرده است و همواره یک کیف دستی به جای کوله پشتی همراهش بوده است، در کلاس ها او همواره نزدیک در خروجی مینشسته تا بتواند اولین نفری باشد که از کلاس خارج شود و خراشیدن دیوارها را ادامه دهد.

مجله لوپوین در ادامه گزارش خود نوشته است: به نظر میرسد آدام لانزا میخواسته انتقام اینکه از سوی همه فراموش شده بوده را بگیرد.

تا روز جمعه گذشته، زمانی که او مادر و تعدادی زیاد دیگری را کشت، او با مادرش در خانه ای بزرگ و سفید زندگی میکرد، او روز جمعه مادر خود را به قتل میرساند، خودروی خانوادگی را که در داخل آن چهار اسلحه و تعداد زیادی خشاب و فشنگ گذاشته را برمیدارد؛ اسلحه هایی مانند: گلاک 10 میلی متری، سیژ سر 9 میلی متری، یک اسلحه کمری و مسلسل دیگری که نمونه «شهری» ام 16 است.به سمت مدرسه ابتدایی خود حمله میکند و سپس به زور وارد مدرسه میشود.

سپس به سمت بخشی از مدرسه میرود که کودکان کم سن و سال تر هستند و نتیجه کار این است: بیست و شش کشته؛ هشت پسر و 12 دختر که سن آنها چیزی بین 6 تا 7 سال بود و شش تن از معلمان و مسوولان مدرسه و نهایتا نیز یک تیر در سر خود خالی میکند. زمانی که پلیس به محل وارد میشود هیچ کس در دو سالنی که مورد حمله قرار گرفته بوده، زنده نمانده بوده است.

مجله لوپوین توضیح میدهد که پس از شنیده شدن اولین صدای گلوله هر یک از معلم های مدرسه برای نجات جان بچه های کلاس خود و دیگران دست به کار میشوند، مری ان جکوب، کتابدار مدرسه 15 دانش آموز را در یک گنجه پنهان میکند، معلم موسیقی تلاش میکند با گذاشتن الات موسیقی پشت در کلاس از ورود تیرانداز به داخل کلاس جلوگیری کند و ویکتوریا سوتو، یک معلم جوان برای نجات دادن کودکان کلاسش آنها را به دستشویی مدرسه میبرد و سپس خود از آنجا خارج میشود تا تلاش کند آدام لانزا را فریب دهد که کودکی در آنجا نیست، آدام لانزا یک تیر به قلب او شلیک می کند و سپس نیز به سمت کودکان آتش میگشاید.

کمی بعد مدیر و روانشناس مدرسه با شجاعت سعی میکنند قاتل را متوقف کنند، که آنها نیز کشته میشوند، آدام لانزا با قربانیان خود با درندگی تمام برخورد کرده است تا جایی که در بدن برخی از قربانیانش تا 11 گلوله نیز یافت شده است.

مجله لوپوین به نقل پزشک مسوول بررسی جنازه قربانیان نوشته است: من تاکنون چنین صحنه ای ندیده بودم.

لوپوین ادامه میدهد: قاتل هیچ یاداشتی از خود به جا نگذاشته است و اساسا هنوز مشخص نیست که انگیزه او از حمله به مدرسه ابتدایی خود چه بوده است دوستان او نیز نمی توانند در کشف حقیقت کمک کنند چون اساسا او دوستی نداشته است. انسانی تنها که البته نتایج و کارنامه درسی درخشانی داشته است و همه دروس را با نمره عالی پشت سر گذاشته.
انتخاب