در ستايش مبارزه ماندلا براي زندگي
پيرمرد با ما بمان
۲۲ دسامبر ۲۰۱۲ براي ميليونها نفر «پايان دنيا» نام گرفته، گزارشها از خاتمه تقويم «مايا» در اين روز، «شب يلداي» ايرانيان و پناه گرفتن مردم در كوه بوگراش فرانسه خبر ميدهند اما براي مردم آفريقاي جنوبي و براي ميليونها انسان ديگر، «پايان دنيا» ميتواند درست روزي باشد كه خبر مرگ يكي از اسطورههاي ماناي قرن بيقهرمان ما را بشنوند. «نلسون ماندلا»، قهرمان مبارزه با آپارتايد در آفريقاي جنوبي و الهامبخش بسياري از آزاديخواهان جهان، درست در همين «دسامبر لعنتشده» به بيمارستان رفته و پيكر نحيف خود را به تيغ جراحي سپرده است.
شايد اين براي يك پيرمرد 94 ساله چندان هم عجيب نباشد، شايد شگفتانگيز اين باشد كه چگونه او ميتواند بيش از 90 سال عمر كند و اميدوار باشد كه يك قرن كامل زندگي كند و شايد از نظر بسياري 94سال، خيلي زياد هم به نظر آيد اما اگر نام اين پيرمرد دوستداشتني، نلسون ماندلا باشد، آن وقت هيچ دليل و برهان و توجيه و عدد و رقمي به چشم نميآيد، همه ميخواهند كه او زنده بماند، حتي اگر اين روزها، بيشتر از هميشه خاموش باشد و حتي اگر توان حركتي زيادي نداشته باشد و كمتر از هر زمان ديگري در رسانهها ديده شود. نلسون ماندلا يك انسان نيست، يك مجسمه طلايي است، يك نماد افسانهيي و يك اسطوره ناميرا براي تمام كساني است كه ميخواهند در اوج نااميدي و شكست، نشاني از فردا و آينده بيابند. او سمبل مقاومت در نهايت نااميدي و اسطوره پايبندي به آرمان «آزادي» در اوج قدرت است. او قهرمان بود؛ از همان روزي كه 21 سال زندان دشوار همراه با كار اجباري و انفرادي كشندهاش آغاز شد و او اسطوره شد؛ روزي كه در اوج محبوبيتي بيهمانند، قدرت را واگذارد و بازنشسته شد. ما و نه ما، كه تمام دنيا، حالا حالاها به ماندلا نياز دارد.
ساسان آقايي