شيرزاد عبداللهي
آتش در مدرسه
در پی آتش گرفتن مدرسه ای دخترانه در یکی از روستاهای شهر پیرانشهر ۳۶ دانش آموز قربانی شدند.
شين در زبان كردي به معناي شيون و ماتم است و روستاي «شينآباد» پيرانشهر اينك در اندوه و ماتم كودكان خود به سر ميبرد. باز هم آتشسوزي در مدرسه، باز هم بخاري چكهيي و باز هم دختركاني كه قرباني ضعف مديريت آموزش و پرورش شدند. بر اساس گزارشها حال سوختگي هشت تن از دانشآموزان دختر بالاي 40 درصد است. چند روز پيش 17 دانشآموز در مدرسهيي واقع در شهرستان خوي بر اثر گازگرفتگي روانه بيمارستان شدند. به گفته مسوولان مشكل اعتبار مالي نيست. رييس سازمان نوسازي و تجهيز مدارس چند روز پيش با اظهار رضايت از بودجه اين سازمان گفت كه سال گذشته 24 ميليارد تومان به استانداردسازي سيستمهاي گرمايشي و سرمايشي مدارس اختصاص يافت. استانداردسازي سيستم گرمايش مدارس از سال 83 و بعد از آتشسوزي مدرسه سفيلان و كشته شدن 13 دانشآموز همواره در سخنرانيهاي مسوولان و بخشنامههاي اداري مطرح بوده، اما با شروع فصل سرما باز هم مدارس دچار آتشسوزي ميشوند. اين قصه دردناكي است كه هر سال تكرار ميشود. سال گذشته آتشسوزي در دبيرستان شبانه روزي چابهار، موجب مرگ چهار دانشآموز تيزهوش استان شد. دليل آتشسوزي اتصال كابلهاي برق كولر گازي بود. 16 آبانماه 89 بر اثر اتصال سيمهاي پوسيده برق، خوابگاه مدرسه شبانهروزي چاهرحمان نصرتآباد زاهدان آتش گرفت و دانشآموزي به نام «مراد نارويي» بر اثر خفگي ناشي از استنشاق دود جان سپرد و 14 تن ديگر مصدوم و مسموم شدند. اگر مرگ و جرح دانشآموزان در سفرهاي اردويي و تنبيه بدني را به اين ليست اضافه كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه محيط مدارس براي دانشآموزان چندان امن نيست. مساله آتشسوزي در مدارس از دو زاويه قابل بحث است. نخست استاندارد بودن تجهيزات گرمايشي و سرمايشي مدارس است. اين امر در صورتي قابل پذيرش است كه از سوي يك نهاد ناظر خارج از سيستم آموزش و پرورش مانند سازمان نظام مهندسي تاييد شود.
مساله دوم نظارت و كنترل سالانه اين تجهيزات است. در بخشنامه آبانماه امسال وزير آموزش و پرورش از ادارات كل خواسته شده سيستمهاي گرمايشي توسط كارشناسان آگاه به دقت مورد بازبيني قرار گيرد. واقعيت اين است كه نظارت بر اين سيستم و بازرسي فني تجهيزات مدارس متولي معيني ندارد. سازمان نوسازي و تجهيز مدارس خود را مسوول نصب تجهيزات در مدارس ميداند و كنترل و بازبيني را خارج از وظايف قانوني خود ميداند. كنترل تجهيزات مدارس و اطمينان از سلامت آنها با مدير مدرسه است. مديران مدارس كه كارشناس فني نيستند و ناچار بايد از افراد متخصص استفاده كنند، اما مديران، بودجهيي براي بازبيني تجهيزات مدرسه توسط كارشناس فني و تعمير و مرمت آنها ندارند. در واقع بايد سازمان نوسازي و تجهيز مدارس مسووليت نگهداري و بازديد مستمر از تجهيزات فني مدارس مانند موتورخانه شوفاژ يا بخاريهاي گازي و نفتي و كولر و سيستم برقكشي مدارس و اطمينان از وجود كپسول آتشنشاني و جعبه كمكهاي اوليه را بپذيرد. در جريان آتشسوزي خوابگاههاي مدارس استان سيستان و بلوچستان معلوم نشد كه مسووليت سيمهاي پوسيده برق بر عهده كدام بخش از وزارتخانه بوده است؟ هماكنون كپسول آتشنشاني در بسياري از مدارس وجود دارد. اما اولا معلوم نيست كه اين كپسولها سالانه شارژ ميشوند يا نه و ثانيا هنگام بروز خطر چه كسي و چگونه بايد از آنها استفاده كند؟ در اين حادثه هم مثل حوادث قبلي هياتهايي مامور بازديد و تهيه گزارش ميشوند، چند روزي از مسوولان آموزش و پرورش انتقاد ميشود اما به زودي آبها از آسياب ميافتد و مساله عادي ميشود و مسوولان كه ابتدا با قربانيان همدردي ميكنند روحيه خود را بازسازي كرده و معمولا در نقش طلبكار ظاهر ميشوند. به نظر ميرسد در اين حادثه هم مثل حوادث مشابه آخر سر معلوم نشود كه چه كسي قصور كرده يا تقصير داشته است و نهايتا بخاري استاندارد مدرسه به عنوان مقصر معرفي شود. بدترين استدلال هم اين است كه گفته شود بروز چنين حوادثي طبيعي است.
“شین آباد” امروز تمام ایران است.
کانون صنفی معلمان ایران با صدور بیانیه ای ضمن ابراز تاسف از حادثه تلخ آتش سوزی در مدرسه دخترانه شین آباد پیرانشهر از بی توجهی مسئولان کشور به وضعیت مدارس به خصوص در شهرستان های محروم کشور انتقاد کرده است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
بار دیگر اتفاق افتاد!
“سی و سه دانش آموز دچار سوختگی شدند. ۸ تن از آنها شرایط وخیمی دارند و بالای ۵۰ درصد سوخته اند. از زمان ساخت مدرسه (خیّرساز) بیشتر از چهار تا پنج سال نمی گذرد- البته برابر خبر دیگری،مدرسه ای است تخریبی. درِ کلاس دستگیره نداشت و ما نمی دانستیم چکار کنیم. خانه های روستا گاز کشی است اما مدرسه اگرچه انشعاب گاز دارد،لوله کشی نشده است. این آقایان بودجهها را کجا مصرف میکنند؟ و چه اموری واجبتر از رفع کمبودهای مدرسه مناطق محروم می تواند برای مصرف بودجه یافت؟ تصویری از چهره ی سوخته و ورم کرده دختران روی تخت بیمارستان . چهره ی بهت زده مادری پشت در اتاق عمل . تذکر شفاهی و کتبی به وزیر،درخواست استعفا و… “
جملاتی از این دست،هر از گاهی در برابر چشمان ما رژه می روند و گویی با شتابی فزون یابنده،چرخه ای بی پایان را تکرار می کنند. کلمات مجاز و غیر مجاز،شتاب زده از ذهن می گذرند و روی کاغذ می آیند و نمی آیند. تأسف بخوریم ؟ خشمگین شویم؟ از فرط تکرار بی تفاوت شویم؟ ۱۳ کشته در آتش سوزی سال ۸۳ ، ۸ نفر سوختگی شدید در سال ۸۵، و در همان سال ۸۵ فداکاری و آسیب دیدگی شدید معلم جان ۲۳ دانش آموز را نجات داد. سال گذشته در شهرستان چابهار پنج دانشآموز که خوابگاهشان در اثر اتصال سیم برق دچار آتشسوزی شده بود، مصدوم شدند که چهار تن از آنها در اثر شدت جراحات جان باختند.
در زاهدان نیز به همین دلیل یک نفر … و حوادث ریز و درشت دیگری از این دست. این ها تنها به دلیل آتش سوزی هاست؛حوادث دیگر بماند! البته بماند یا نماند تفاوتی نمی کند. مسئولان می گویند “حادثه است،به هرحال پیش می آید” و مدیران ما پایبندند به نپذیرش مسئولیت،نپذیرفتن کاستی و ناتوانی کارشان،سیاسی خواندن همه ی ایرادات قدین،عادت کرده اند به طرح و اجرای برنامه های پرسرو صدا و بی حاصل، به تدوین هدف های بزرگ و ناتوانی در ایجاد کوچک ترین دگرگونی های راستین و به درد بخور.
به این خبر توجه کنید: ۴۵ نفر یا دست کم ۳۷ نفر در یک کلاس درس در یک مدرسه روستایی. ما که بی تابانه و یکریز مشغول تغییرات بنیادی!هستیم،به عنوان زمینه سازی هم که شده،نباید در کلاس های درس،شمار دانش آموزان رو به کاهش مان را،به استانداردها نزدیک کنیم؟ چرا ۴۵ یا ۳۷ دانش آموز در یک کلاس آن هم در یک مدرسه روستایی؟ معاون عمرانی وزارت آموزش و پرورش می گوید برای یک یا دو کلاس درس نمی توان از سیستم حرارت مرکزی استفاده کرد(به صرفه نیست)بنابراین از بخاری نفتی استفاده می کنیم. آن هم در منطقه ای که به گفته نماینده اش شش ماه از سال هوای سرد دارد. چیزی به نام پکیج هم که وجود ندارد. تعمیر و نگهداری تجهیزات مدارس نیز که جایگاه و ردیف بودجه ای ندارد. شایسته است از خود بپرسیم از دست رفتن جان حتی یک دانش آموز(انسان) زیان بزرگتری است یا هزینه کردن برای یک سیستم گرمایشی ایمن برای هزاران دانش آموز؟ حتی با یک نگاه هزینه و فایده ای صرف هم،می توان اولی را زیان بزرگتری دانست. نمی دانیم مدیران آموزش و پرورش چگونه به مسائل نگاه می کنند؟ اما ما که اندوهگین و خسته ایم ازاین همه دور باطل .
“شین آباد” امروز تمام ایران است.
کانون صنفی معلمان ایران
۱۶/۹/۹۱