آن خُنیاگر بزرگ
رخ در نقاب خاک کشیدهست
وقت درو رسیده و مریم در خواب ناز خفته است
سه سال از خاموشی آن صدای جادویی میگذرد، صدایی که طنین زیروبمهایش هنوز گوش جان همگان را نوازش میکند؛ صدایی یکه و یگانه که در صندوقچه خاطرات تمام ایرانیها جای ویژهای دارد. سخن از «محمد نوری» چندان هم ساده نیست. چراکه باید او را از چند جنبه بررسی کرد:
همسری خوب و وفادار، دوستی یکرنگ، مترجم و انگلیسیدانی خوب، موسیقیشناسی عاشق، خوانندهای هنرمند، ترانهسرایی بااحساس. فراموش نکنیم که شعر ترانه جاودانه «جان مریم» سروده خود اوست و همچنین چندین و چند ترانه دیگر برای خودش و برای زندهیاد «منوچهر سخایی» (مثل ترانه «باران کمی آهستهتر») و همچنین ترانههای زیبای بسیاری برای دیگر خوانندگان. مانا یاد «نوری» یکی از زیباترین ترانههای میهنی را خوانده است که تا تاریخ هست، این ترانه هم هست، ترانه «ایران» با شعر زندهیاد «تورج نگهبان» که جان هر ایرانی را از غروری گرم و خوشایند میآکند. عمر طولانی، مصایب و تلخیهای بسیار دارد. اینکه بنشینی و ببینی که هر روز یکی از دوستان رخ در نقاب خاک میکشد، بسیار دردناک است؛ و دریغا که من داغ دوستان بسیاری را بر دل دارم و با یادآوری خاطرات آنها جانمگر میگیرد. تا زنده هستم یاد همهشان در دل و خاطرهام جای دارد. باشد که آن عزیزان در ملکوت خدا آرام بگیرند.
غلامحسین سالمی
سرزمین خورشید / محمد نوری
سرزمین خورشید
میرسد از دور صدای ساز مرد چوپان
صدا صدای مهتاب
امید و امید كه جاودان شود بهاران
صدا صدای آفتاب
وای به سرزمین خورشید
شكوه لاله هاچه زیباست
با گل سپیده مهتاب
طلوع زندگی چو رویاست
باز غنچه زندگی بر لبم میزند جوانه
منو بهار پر ترانه، منو امید بی كرانه
وای به گوش من میآید صدای ساز مرد چوپان
وای چه قصه ها می گوید ز لاله سرخ بهاران
دریا و دریا نوازش صدای باران
لاله به صحرا پاشید
پرواز و پرواز
پرستوهای بی آشیان
سوی چشمه خورشید
وای به سرزمین خورشید
شكوه لاله هاچه زیباست
با گل سپیده مهتاب
طلوع زندگی چو رویاست
وای ی ی ی زندگی، آبیه بیكران قصه بهاره
رخشان بود هر سو ستاره
منو تولد دوباره
وای به گوش من میآید صدای ساز مرد چوپان
وای چه قصه ها می گوید ز لاله سرخ بهاران
صدا صدای مهتاب
امید و امید كه جاودان شود بهاران
صدا صدای آفتاب
وای به سرزمین خورشید
شكوه لاله هاچه زیباست
با گل سپیده مهتاب
طلوع زندگی چو رویاست
باز غنچه زندگی بر لبم میزند جوانه
منو بهار پر ترانه، منو امید بی كرانه
وای به گوش من میآید صدای ساز مرد چوپان
وای چه قصه ها می گوید ز لاله سرخ بهاران
دریا و دریا نوازش صدای باران
لاله به صحرا پاشید
پرواز و پرواز
پرستوهای بی آشیان
سوی چشمه خورشید
وای به سرزمین خورشید
شكوه لاله هاچه زیباست
با گل سپیده مهتاب
طلوع زندگی چو رویاست
وای ی ی ی زندگی، آبیه بیكران قصه بهاره
رخشان بود هر سو ستاره
منو تولد دوباره
وای به گوش من میآید صدای ساز مرد چوپان
وای چه قصه ها می گوید ز لاله سرخ بهاران