«مرگ بر آمریکا» شعار بیشعوری است
شعارها وگنده گویی ها، ابتدایی ترین و دم دستی ترین دستاوردی هستند که انقلابهای بدون پشتوانه درسفره ی نفهمی مردمان می نهند تا خود را ازشرّ پرسشگرانی که می پرسند " که چی؟ " برهانند. نخستین کارخانه ای که انقلابهای هردمبیل بنا می کنند، کارخانه ی تولید و پخش شعاراست. انقلابیون با هرشعاری که به گلوی جامعه می ریزند، هم پایه های بنای بقای خود را درنفهمی مردم جاسازی می کنند وهم به مردم می گویند: فعلاً با این ها مشغول باشید تا بعد. وحال آنکه ازهمان ابتدا مشخص بوده وهست که "بعد"ش نیزخبری نیست.
درمیان شعارهایی که انقلاب اسلامی به گلوی مردم ما ریخت و دررواج آن یقه دراند و حتی ازبه صحنه آوردنِ کودکان دبستانی نیز دراین شعارخواریِ ابلهانه مضایقه نکرد، شعارمرگ براین و مرگ برآن است. انقلابی که آمده بود تا مدارا و لبخند وادب و زندگی را از وادی غفلت وفراموشی وجهل بدربیاورد وغبارازچهره ی همه ی آنها بروبد وبه مردمان جهان نشان بدهد که: گمشده ی بشریت همین است، درودیوارشهرها و روستاها را با شعارمرگ آلود تا کاستی های خود را درپسِ گُندگیِ این شعارها پنهان سازد. اعتراف می کنم که: درایجاد فرهنگِ شعارپراکنی وشعارخواری، بسیاری ازما انقلاب کرده ها مقصریم. شعارهایی که درهیچیک ازآنها نه پشتوانه ی مفهومی بوده ونه بُنیه ی استغنایی وعملیاتی. این شعارها، بیش ازآنکه طرف مقابل را بترسانند ویا حتی کارآیی ما را به رخ بکشند، به ناسزاها و رجزهایی مانند بوده اند که یک فرد پخمه وترسو برای پنهان کردن نداشته های خود به قمپوز درکردن و گنده گویی روی می برد.
امروز اما دریک قلم، شعارمرگ برآمریکا روی دست حاکمان ما مانده. جوری که آنها نمی دانند با این شعاروبا شعارهای مسلسل گونِ بعدی چه بکنند. حاکمانی که هم چارستون بنای لرزان خود را وهم نبضِ شعورمخاطبان خِردگریزخود را با همین شعارها تنظیم کرده اند، اکنون مانده اند که اگراین شعارازشاکله ی سخنان ورفتارخودشان، و ازسفره ی شعارخواریِ مخاطبانشان برچیده شود، بجایش چه بگذارند تا این تعادل دروغین بهم نخورد. ومن، دست بردست می کوبم که: تو را بخدا ببین بخت واقبال یک ملت اساطیری بکجا افول کرده که حساس ترین سخن امروزبیت مکرم ومجلس نشینان وامام جمعه های بی خرد وکیهانیان بی چاک ودهن به این است که با شعارمرگ برآمریکا چه بکنند!
محمد نوری زاد
بیست وسوم مهرماه سال نود ودو - تهران