نابودی فهم و ادراک!
دونالد ترامپ و رجب طیب اردوغان بهجای احترام به روشنگری، حملات خطرناکی به مطبوعات آزادکردهاند. این خطر واقعی است و مطبوعات باید مقاومت کنند تا تغییری در روند فعالیتشان ایجاد نشود.
به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل، "دلایل اصلی ناآرامیها در برلین بهطور مستقیم با آخرین تحولات در جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) مرتبط است. دشمنان و مخالفان GDR در غرب آلمان میدانند که قرار گرفتن دولت و حزب در مسیر جدید (مسیرِ بالا بردن استاندارهای زندگی برای وسیعترین تودههای ممکن و تقویت قطعیت قانونی)، پسرفت بسیار بدی برای آنها خواهد بود و میتواند عواقب فاجعه باری داشته باشد. حتی خودشان نیز این موضوع را تأیید کردند."
پاراگراف بالا آغاز سرمقالهای منتشرشده در 18 ژوئن 1953 در روزنامه "Neues Deutschland” بود. این روزنامه ارگان رسمی حزب کمونیست آلمان شرقی بود که درباره اعتراضات GDR در آن زمان مطلب نوشته بود. این مقاله ادعا کرده بود که غرب به شورش و مقاومتها در شرق دامن میزند، زیرا نمیتواند جایگاهی در موفقیت شرق داشته باشد. و اگر هدف معکوس جلوه دادن حقایق باشد و بخواهند با کلمات مردم را بازی دهند و بیثباتی ایجاد کنند، روزنامهنگاران میتوانند بهآسانی با پیچوتاب دادن کلمات به این هدف برسند.
بازهم آزادی درخطر است و تمام افرادی (خبرنگاران، مخاطبان و بهخصوص شهروندان) که غرب و لیبرال دموکراسی آن را لایق و سزاوار میدانند، باید در برابر تلاقی عواملی که همزمان در حال ظهور هستند قد علم کنند.
واقعاً خارقالعاده است که در جهان امروز قادریم بدون پرداخت هزینهای گزاف، اطلاعات و اخبار تعالیبخش را منتشر کنیم. این امکانات به مردم اجازه میدهد بدون پرداخت حقوق کارکنان، هزینه چاپ و توزیع و یا داشتن استودیو، اخبار را نشر دهند. برای این کار تنها به یک گوشی هوشمند نیاز است. امروزه هیچیک از دیکتاتورها و فاسدهای اقتصادی بهطور کامل امنیت ندارند، زیرا هرلحظه ممکن است دستشان رو شود.
اما متأسفانه در رسانهها دروغ هم وجود دارد. ساخت و انتشار اخبار کذب از هرزمانی درگذشته آسانتر شده است. امروزه مردم عادی داستانهایی را در اینترنت نشر میدهند که در آنها دغدغههای اصلی روزنامهنگاران رعایت نمیشود: گزارش حقایق، کشف حقایق، برخورد حرفهای و دقت در استفاده از کلمات. هرکسی میتواند ادعایی کند و سپس آن را در اینترنت نشر دهد؛ از تئوریهای توطئه گرفته تا توهین و تحریک دیگران. و چون به شیوهای تولید میشود که شبیه به انتشارات خبرنگاری باشد، دقیقاً همان تأثیر را بر خوانندهها میگذارد.
تردیدهای جدید و مداوم
بااینحال، جریانات دیگری هم دخیل هستند. تمام جوامع در معرض این خطر قرار دارند، زیرا فنّاوری شیوه زندگی را بهسرعت تغییر داده، فرصتهای برابر در حال نابودی هستند و مسائلی مانند شکست و فروپاشی برخی دولتها، تغییرات آب و هوایی و مهاجرت بهطور مداوم تردیدهای جدیدی در مردم و جوامع مختلف ایجاد میکند.
و اکنون: رهبرانی مانند رجب طیب اردوغان، نخستوزیر مجارستان "ویکتور اوربان"، رئیسجمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" و رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ، دارند به رسانه حمله میکنند. اردوغان فرمان دستگیری نزدیک به 150 خبرنگار و بسته شدن نزدیک به 170 رسانه خبری را صادر کرد. "کان دوندار" سردبیر ارشد روزنامه "Cumhuriyet”، مجبور شد از کشور فرار کرده و به آلمان پناه ببرد. اما به همسرش اجازه خروج از کشور داده نشد. "دنیز یوسل" خبرنگار ترکی- آلمانیتبار در روزنامه "Die Welt” در حال حاضر در بازداشت پلیس است. جرم او انجام کاری است که بهعنوان یک روزنامهنگار باید انجام میداد: سفر کردن، سؤال پرسیدن، جواب گرفتن، تجزیهوتحلیل و ارزیابیِ پاسخها و سپس انتشار آنها بهعنوان مقاله.
در روسیه، روزنامهنگاران منتقد به قتل میرسند. در مجارستان خبرنگاران شغلهای خود را از دست داده و بهتدریج در فقر فرو میروند.
تظاهرات اعتراضی در برلین برای آزادی "دنیز یوسل"
افزایش گمگشتگی
در آمریکای ترامپ، رسانهها "دشمن مردم" خوانده شدهاند. زمانی که ترامپ با خبرنگار شبکه سیانان روبرو میشود به او میگوید: "اخبار شما کذب است". اخیراً یکی از خبرنگاران واشنگتنپست اعلام کرد که کاخ سفید دیگر به سؤالهایش پاسخ نمیدهد و هر بار که در این روزنامه داستانی منتشر شود، با موج توهینها از سوی کاخ سفید روبرو هستند. کار بهجایی رسیده که اگر سخنگوی رئیسجمهور تماسهای او را پاسخ دهد فقط به خود زحمت میدهد بگوید: "برو به جهنم احمق. زندگیات را به جهنم تبدیل میکنیم." تنها نتیجه حاصل این خواهد بود که مرز میان حقیقت و دروغ تار میشود و مردم روزبهروز سردرگمتر و خستهتر میشوند.
این مسئله در عوض به نفع افراد سودجو خواهد بود. اردوغان و ترامپ خود را بهعنوان تنها فردی که مردم را میفهمد و از جانب آنها سخن میگوید، جا میزنند. اعتقاددارند که آزادی مطبوعات از دموکراسی حمایت نمیکند و چون رسانهها بهاندازه کافی به آنها احترام نمیگذارند، بنابراین بیفایده و بهدردنخور هستند. آنها معتقدند کلماتی که از دهان آنها بهعنوان رهبران قدرتمند بیرون میآید، حقیقت محض هستند و رسانههایی که گفتههای آنها را به چالش میکشند، دروغگو هستند. این نوع تفکر استبدادی است و تنها اینگونه میتوان یک دیکتاتوری را حفظ کرد.
ایده آزادی بیان اولین بار صدها سال پیش به وجود آمد. شاعر معروف "جان میلتون" در سال 1644 خواستار "آزادی چاپ بدون مجوز" شد. او نوشت: "از بین بردن یک کتاب خوب به نابودیِ یک زندگی بدوی ختم نمیشود. بلکه به روح و حس پنجم و نفسِ عقلانیت حملهور میشود." از آن زمان بذر آزادی بیان کاشته شد و در سال ،1695 انگلستان برای از میان بردن سانسور اقدام کرد. در سال 1776، ایالت ویرجینیا در آمریکا آزادی مطبوعات در آمریکا را رواج داد. این اقدام بسیار جسورانه، گرانبها و روشنفکرانه بود. اما اکنون برخی از ترکها و آمریکاییها اجازه میدهند دولت به آنها دروغ بگوید و یا آنقدر تنبلاند که به خود زحمتِ تفکر انتقادی را نمیدهند.
خبرنگاران و ناشران نباید اجازه دهند این بلا بر سر آنها نیز بیاید. جدیت و کیفیت کار (صحت، شهامت و بیباکی، فصاحت و مهارت در نشر اخبار) موضوع پراهمیتی است که تعیین میکند آیا رسانهها در حفظ نفوذ خود موفق میشوند یا نه. خبرنگاران نباید ناامید شوند. باید با حفظ خونسردی و جدیت در کار خود ثابتقدم باشند. زیرا اگر رسانهها بهجای نشر اخبار و حقایق به توهین به یکدیگر بپردازند و بهجای انتقاد از عاملانی مانند اردوغان، از قربانیانی مانند یوسل انتقاد کنند، تنها راه را برای قدرتمندتر شدن دیکتاتورها هموار کردهاند.
ترجمه: وبسایت فرارو