حسن بهگر
اخیراً آقای رضا پهلوی در مصاحبه ای شورای گذار را به عنوان اپوزیسیون مورد اعتماد خود توصیه کرد و تعجب من و بسیاری را برانگیخت(1) . کیست که نداند مخترع این شورا آقای حسن شریعتمداری که به عنوان دبیر کل فعالیت می کند، سالهاست طرح جدایی و تکه تکه کردن ایران را می ریزد و علناً این مطلب را در مقاله های گوناگون انتشار داده است. البته رفت و آمد ولیعهد سابق با گروه های جدایی طلب و فدرالیست سابقه داشت ولی اینکه وی از یک جریان مشخص تجزیه طلب این طور علنی حمایت کند کار کوچکی نیست. همانطور که داریوش همایون نیز بارها تذکر داد همه ی حیثیت و کارکرد ایشان بعنوان ولیعهد سابق و مدعی پادشاهی سمبل بودن برای یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور است نه چیز دیگر و اگر این پایمال بشود سرمایه ی دیگری برای او بعنوان مدعی پادشاهی مشروطه باقی نمی ماند.
اگر رضا پهلوی به عنوان مدعی سلطنت سخن می گوید این سخنان نه تنها خیانت به آرمان و هدف پادشاهی مشروطه است بلکه قطع رابطه با ملت ایران است. حق اوست که به عنوان یک جمهوریخواه فدرالیست از این سخنان بگوید، ولی اینکار در مقام مدعی سلطنت مشروطه جز فریب دادن مشروطه خواهان و سلطنت طلبان چیز دیگری نیست.
چهل سال سخنان ضد و نقیض گفتن بس است و وقت آنست که روراست با هواداران خود به صراحت سخن بگوید. آقا اکنون در مرز 60 سالگی بیش از این نقش مانع در جنبش را بازی نکنید. گفتار شما با کردار شما منطبق نیست.
راست بگویید، بگویید که راه شما همان راهی است که نومحافظه کاران آمریکا پیشنهاد می کنند و این راه منجر به تجزیه ایران می شود. این نه تنها وظیفه شماست بلکه وظیفه دیگر شرکت کنندگان در این محفل نیز هست که رک و راست مواضع خود را بگویند. سرنوشت یک کشور و مردم نمی تواند بازیچه ی عده ای قرار بگیرد که صحبت از یکپارچگی کشور می کنند ولی در عمل اساسنامه تجزیه را مهر و امضأ می کنند.
چهل سال سخنان ضد و نقیض گفتن بس است و وقت آنست که روراست با هواداران خود به صراحت سخن بگوید. آقا اکنون در مرز 60 سالگی بیش از این نقش مانع در جنبش را بازی نکنید. گفتار شما با کردار شما منطبق نیست.
راست بگویید، بگویید که راه شما همان راهی است که نومحافظه کاران آمریکا پیشنهاد می کنند و این راه منجر به تجزیه ایران می شود. این نه تنها وظیفه شماست بلکه وظیفه دیگر شرکت کنندگان در این محفل نیز هست که رک و راست مواضع خود را بگویند. سرنوشت یک کشور و مردم نمی تواند بازیچه ی عده ای قرار بگیرد که صحبت از یکپارچگی کشور می کنند ولی در عمل اساسنامه تجزیه را مهر و امضأ می کنند.
من منکر محرومیت و تبعیض در مناطق مختلف کشورمان نیستم ، یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما اینست که قدرت حکومتی و منافع عمومی و آزادی های اجتماعی و دینی و.. به طور مساوی برای مردم ما تحقق نیافته است، به زبان دیگر حقوق برابر شهروندی نداریم .
محروم شدن شهروندان از حقوق برابر موجب میشود تا افسون های تجزیه طلبانه در برخی اثرگذار شود و این تصور را بوجود بیاورد که اگر جدا بشوند، حقوق برابر خود را بدست خواهند آورد در حالیکه چنین چیزی نیست. هر جدایی به استقلال نمی رسد و گاهی به بردگی برای کشور دیگری می انجامد. به ویژه انکه در این جدایی کوچکتر و ضعیف تر هم شده باشیم که در این صورت راحت تر خورده می شویم. با یکپارچگی ملی است که یک کشور قوی تر می شود نه با تکه تکه شدن.
به نظرم یاید اکنون خط اصلی تقسیم اپوزیسیون از میان دو گروه بگذرد: تجزیه طلبان که با نام فدرالیست به میدان می آیند و در مقابلشان آنهایی که خواستار حفظ وحدت و تمامیت ارضی کشور هستند. با طرحی که برای تجزیه ی ایران ریخته شده، باقی مسائل به حاشیه رانده شده و اپوزیسیون به جای اینکه هم خود را صرف آزادسازی کشور بکند، باید بنشیند و فکر کند که چطور با توطئه های خارجی مقابله کند. مبارزه با استبداد آخوندی کم بود، حال این هم اضافه شده.
کسانی که در خدمت نومحافظه کاران قرار می گیرند، فقط به آمریکا خدمت نمی کنند، اپوزیسیون را وادار می کنند تا نیرویش را صرف مقابله با آنها بکند و از سوی دیگر حکومت اسلامی را هم در پناهگاه کسانی می کنند که از حمله ی خارجی در هراسند. خلاصه اینکه با یک تیر سه نشان می زنند و هر سه به ضرر ایران. تا به حال تصور می کردیم همه نوع وطنفروش را دیده ایم، ولی باید انصاف داد تصور این همه ترقی را در این رشته نکرده بودیم.
یکشنبه ۷ مهر۱۳۹۸
2019 September 29
منبع: ایران لیبرال
(1)- https://kayhan.london/fa/1398/06/28/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d9%be%d9%87%d9%84%d9%88%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%86-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%82%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88?fbclid=IwAR14syTTFe6DFIjCInxTH8FvPKYUJCbTIFa1qHlceobmi98REIdgqxoo3IQ