به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۹۹

شعری از نظامی گنجوی علیه روس‌ها و چینی‌ها، اتابک فتح‌اله‌زاده

 اتابک فتح‌اله‌زاده
اگر ایرانیان بشنوند که نظامی گنجوی، شاعر ایرانی در قرن ششم هجری، علیه روس‌ها و چینی‌ها شعر سروده است شاید بسیاری از آنان شگفت زده شوند و از خود بپرسند، مگر روس‌ها و چینی‌ها چه هیزم تری به نظامی گنجوی فروختند که او چنین شعر تحقیر آمیزی علیه آنان سروده است.

یوسف حمزه لو یکی از افسران سازمان نظامی حزب توده که در دانشکده شرق شناسی باکو معلم زبان فارسی بود می‌گفت، من با چشمان خود جنگ پنهان و آشکار و تنفر مردم جمهوری‌های قفقاز و آسیای میانه علیه حکومت شوروی را می‌دیدم روزی یکی از اساتید دانشکده شرق شناسی با اطلاع از این که من آدم خبرچین نیستم با شیطنت و بی سرو صدا با اشاره انگشت به کتاب، این بیت را به من نشان داد و گفت بخوان و بعد خودش غیبش زد. شعر را با ناوری چند بار خواندم و از تعجب نزدیک بود شاخ در آورم. باور نمی‌کردم این شعر نظامی گنجوی باشد.
ز روسی کس نجوید مردمی ـــــــــــــــــــ که جز صورتش نیستش ز آدمی
اگر بر خری بار گوهر بود ـــــــــــــــــــ به گوهر چه بینی همان خر بود

یوسفی که قبل از مهاجرت به شوروی طپش قلبش همسو با حکومت شوروی بود با گذشت زمان به این باور رسیده بود:
«من نمی‌گویم کشور‌های بزرگ دنیا به دنبال منافع خود نیستند اما تجربه و تاریخ چندین قرن حکومت مداری تزارها و دولت شوروی، مرا با فاکت‌های تاریخی بسیار، به این برداشت رسانده است که بدانم که روس‌ها در عهد و وفا جزو وقیح ترین حکومت‌ها هستند. آنان پای کشورهای دوست و دوستان باورمند خود را با عهد و پیمان به میدان می‌کشانند اما وقتی منافع‌شان اقتضا کند درست سر بزنگاه با بی چشم رویی هر چه تمام تر دوستان قسم خورده خود را به امان خدا رها می‌کنند و اگر هم اوضاع بر وفق مرادشان باشد با قلدری و وقاحت سیاست خود را پیش می‌برند.»

پس از گذشت چندین سال با خواندن کتاب ارزنده «خزران» نوشته «آرتور کوستلر» یکی از روشنفکران بنام قرن بیستم به این نکته پی بردم که روس‌ها در اوایل کار چندین بار با همراهی وایگینگ‌ها با چراغ سبز امپراتوری خزران و دادن حق سهم از غنایم به حکومت خزران به ارمنستان و آذربایجان حمله کردند. مسیر حمله آنان از قلمرو خاک امپراتوری خزران بود آنان با کشتی‌ها از رودخانه ولگا و ورود به دریای خزر به آذربایجان و ارمنستان حمله کردند. پس از فروپاشی امپراتوری خزران و در پی آن شکست خزران از روس‌ها، بستری فراهم شد که تا روس‌ها از همین مسیر بارها به آذربایجان و ارمنستان و مناطق کرانه دریای خزر حمله کنند. تاریخ حمله روس‌ها مقارن با زمان نظامی گنجوی بود. روس‌ها چون قصدی برای ماندن و تداوم حکومت نداشتند دزدانه با حمله‌های غافل گیرانه انسان‌های بی دفاع را می‌کشتند و همه جا را به آتش می‌کشیدند و با غنایم به سرزمین خود بر می‌گشتند. با دانستن این رویداد‌ها دانستم که چرا حکیم نظامی گنجوی از دست روس‌ها عصبانی بود.

پس از واقعه ویروس کرونا بار دیگر پی بردم این حکیم نظامی گنجوی ما از دست چینی‌ها هم ناراحت بود. بفرمائید این هم  شعرحکیم نظامی گنجوی علیه چینی‌ها. 
باز هم ما ایرانی‌ها، آخر شاعر کدام کشوری هشت قرن پیش علیه روس‌ها و چینی‌ها شعر سروده است

در شرف نامه نظامی گنجوی در «سگالش خاقان» سروده است اما من سبب تاریخی‌اش را کشف نکردم که چرا او از دست خاقان چین ناراحت است. 
در آن سال‌ها خاقان پادشاه چین و ترکستان بوده است.
زچینی به جز چین ابرو مخواه ـــــــــــــــــــ ندارند پیمان مردم نگاه
سخن راست گفتند پیشینیان ـــــــــــــــــــ که عهد و وفا نیست در چنییان
همه تنگ چشمی پسندیده‌اند ـــــــــــــــــــ فراخی به چشم کسان دیده‌اند
اگر ترک چینی وفا داشتی ـــــــــــــــــــ جهان زیر چین قبا داشتی

حالا اگر حکیم نظامی گنجوی سراز قبر بلند کند و ببیند که ایرانیان پس از گذشت هشت قرن همچنان گرفتار روس‌ها و چینی‌ها هستند و هر دو کشور می‌خواهند در کشور ما لانه کنند و برای ما تخم دو زرده بگذارند و افزون براین با شنیدن داستان امیر مقصودلو«تتلو» خواننده پاپ ایرانی با پنج میلیون هوادار، فکر می‌کنید به چه حال و روزی می‌افتاد. چه می‌دانم شاید حکیم نظامی با این جوان عکس یادگاری بگیرد و از او بخواهد برای تجدید چاپ کتابش چند سطری بنویسد.

خبرنامه گویا