«اگر امشب هم اتفاقی بیفتد کجا برویم؟»
جنگ هیچ استثنائی نمیشناسد، پیر و جوان، زن و مرد را قربانی میکند. اما قربانیان جنگ پیش از هرچیزی کودکان هستند، کسانی که به جای آموزش، بازی و لذت از دنیای پیرامون با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. آنیتا تنها یک نمونه از هزارن کودکی است که خاطرات کودکیاش با جنگ و خشم گره خورده است. او عضو یک خانواده ۱۵ نفره است در حملات اخیر نیروهای روسیه به شهر بندری ماریوپل اوکراین ناچار به ترک خانه خود شدند.
روزانا زوبنکو روز جمعه به همراه همسرش سرگئی سالنیکوف، فرزندان و دیگر اعضای خانواده مشغول زندگی روزانهشان بودند که خانهشان مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
مادر روزانا در اثر گلوله باران زخمی شده بود، مجبور شد در بیمارستان بستری شود.
زوبنکو در حالی که آن لحظه هولناک را به یاد می آورد، میگوید: «ابتدا فرزند کوچکترم را یافتم چرا که او جثه کوچکی دارد. برای فرار از آن وضعیت روی شیشهها شکسته میدویدیم.»
این خانواده ۱۵ نفره پس از حملات اخیر مجبور شدند به آپارتمان عموی زوبنکو نقل مکان کنند، جایی که همه آنها باید در یک اتاق زندگی کنند.
آنیتا دختر کوچک او جلوی دوربین به هق هق گریه میافتد و میگوید: «اگر امشب اتفاقی بیفتد چطور؟ کجا خواهیم رفت؟»
در حالی که دیگر اعضای خانواده تلاش میکنند آنیتای کوچک را آرام نگه دارند، مادرش میگوید:« راستش را بخواهید، دیگر برای من مهم نیست که چه کسی برنده میشود و چه کسی بازنده. تنها نکته مهم این است که فرزندانمان بتوانند با شادمانی و لبخند بر لب بزرگ شوند و اینقدر گریه نکنند.»
نیروهای روسی هنوز به شهر بندری ماریوپل نرسیدهاند، اما شهر از بمبارانهای مداوم رنج میبرد و ساکنان آن انتظار دارند که محاصره هر روز آغاز شود.
یورونیوز