طبرزدی: خامنهای اکنون مدتهاست به یک نماد تبدیل شده است. هدایت دفتر او و امور کشور با دستیاری مجتبی خامنهای در دست یک باند اقتصادی، امنیتی و نظامی است. هستۀ اصلی این باند را نیروی قدس و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در رأس یک شبکۀ قدرتمند اقتصادی تشکیل میدهد. ظاهر امر این است که این باند مجری دستورات خامنهای است. اما، خامنهای عملاً هیچکاره است هرچند نقطه اشتراک این باند و علی خامنهای دشمنی خونی آنان با اسرائیل و غرب و ارزشهای جهانشمول دموکراتیک است.
با شنیدن یا خواندن این دست سخنان اولین سئوال که در ذهن نقش می بندد این است که آیا رهبر جمهوری اسلامی واقعا بی اطلاع از واقعیت هاست یا برغم آگاهی از واقعیت ها چنین سخنانی ایراد می کند. امروز او حقیقتاً چه کاره است و چه نقش و جایگاهی در ساختار قدرت دارد؟
حشمت الله طبرزدی، دبیر کل جبهۀ دموکراتیک ایران، در پاسخ به این پرسشها و پرسش های دیگر از جمله گفته است:
"ادعاهای اخیر علی خامنهای مطالبی نیستند که نتوان راستیآزمایی کرد. این که او میگوید در راهپیمایی های بیست و دو بهمن امسال جمعیت در سراسر کشور بیشتر از سالهای گذشته و در عین حال تحسین برانگیز، پرشور و حماسی و غیره بود نه فقط خلاف واقعیتی است که همه می دانند و دیدهاند، بلکه حتی کذب بودن آن را گزارش های خود صدا و سیمای جمهوری اسلامی اثبات می کنند. امسال اتفاقاً بنا بر تصمیم خودشان برای پیشگیری از شیوع بیشتر کرونا هیچ راهپیمایی در کشور برگزار نشد و تنها در چند شهر از جمله تهران برخی موتورسواران و خودروسوران به خیابان ها آمدند...
ممکن است علی خامنهای قصد داشته باشد با چنین ادعاهایی به قول خودش علیه تهاجم تبلیغاتی دشمن از خود مقاومت نشان بدهد. بعید نیست که او اصلاً دچار توهمات شدید شده باشد و گمان می کند که واقعیتها همانهایی است که او در اوهام و تصورات خود می بیند. و ممکن است حتی این اظهارات نتیجۀ نوعی لجاجت باشد که خصیصۀ ذاتی رهبر حکومت ایران است و با کهولت سن رو به شدت نیز گذاشته است...
اگر این سخنان بر اساس گزارش هایی که به او میدهند ایراد شوند، می توان گفت که کل این گزارشها دروغ است. خاطرم هست که بیست، سی سال پیش از دفتر خامنهای این خبر بیرون آمد که اخبار رادیو اسرائیل را عمداً به او نمیدهند چون او را به واکنش وا می دارد و این اصلاً به صلاح او نیست به ویژه این که اسرائیل هم به این موضوع پی برده بود...
در واقع، - و این بر کسی پوشیده نیست - سالهاست که مجتبی خامنهای ادارۀ دفتر رهبر جمهوری اسلامی را برعهده دارد. از این منظر، وضعیت خامنهای شبیه آخرین دورۀ حیات آیت الله خمینی است. در آنموقع هم احمد خمینی دفتر آیت الله خمینی را میگرداند. خمینی هم در آن زمان مثل رهبر کنونی جمهوری اسلامی بالای هشتاد سال سن داشت و همه می دانند که در چنین سنینی وضعیت جسمی و روحی آدم اساسا اجازه نمی دهد عهده دار وظایفی از نوع وظایف رهبر جمهوری اسلامی باشد...
بی دلیل نیست که علی خامنهای اکنون مدتهاست به یک نشانه و نماد تبدیل شده و کل موجودیت او به ایراد سخنرانیهایی خلاصه شده است که هر از گاه برای وی ترتیب میدهند. به عنوان نمونه، در همین سخنرانی اخیرش خامنهای مدعی شد که تولید واکسن داخلی کرونا کشور را از دست دراز کردن در مقابل دیگران بی نیاز کرد، در حالی که اولاً خود او از آغاز با ورود واکسن خارجی به کشور جلوگیری کرد و ثانیاً کسانی که همانند من در ایران زندگی میکنند می دانند که در کشور مردم واکسن داخلی برکت و نظایر آن را استفاده نمی کنند، زیرا کمترین اعتمادی به آنها ندارند...
بنابراین، کسی که تا این این حد دچار فراموشی است و از واقعیت ها کاملاً بریده است نمی تواند آنهم در وضعیت موجود ادارهکنندۀ امور کشور باشد. در واقع، ادارۀ امور دفتر رهبر و کشور در دست فرماندهان سپاه پاسداران و دستیارانی است که خود او در دفترش به کار گمارده است. همان ها هم هر از گاه او را می آورند و نشان می دهند تا بگویند که هنوز زنده است و حرف هم می زند، هر چند با این کار آنان نشان می دهند که رهبر حکومت اسلامی کاملاً با واقعیتهای جاری کشور بیگانه است.
درز فایل صوتی محمدعلی جعفری، فرماندۀ پیشین سپاه پاسداران، به ما می گوید که کسانی که امروز ادارۀ امور و هدایت دفتر علی خامنه ای را برعهده دارند همان هایی هستند که به دستور علی خامنهای باید نود درصد درآمدها در درون سپاه پاسداران فقط به آنان تعلق بگیرد، یعنی نیروی قدس سپاه پاسداران که تا پیش از این هدایت آن در دست قاسم سلیمانی بود و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به ریاست حسین طائب.
این نیروهای نظامی و اطلاعاتی امروز کلیه مقدرات کشور را در دست دارند و از طریق مجتبی خامنهای دست بالا را در دفتر رهبر به دست آورده اند. همین ها هستند که گزارش های خوشایند رهبر را دربارۀ اوضاع جامعه و منطقه برای او تهیه می کنند. حتی سردار حسین سلامی در درون سپاه پاسداران هیچکاره است : او نه درایت و نه دانش لازم برای انجام وظایفی را دارد که رسماً به او واگذار شده است. تصمیم گیرندگان اصلی سردارانی هستند که از طریق قرارگاه ها، به ویژه قرارگاه خاتمالانبیا، و بنیادهای مختلف، به ویژه کمیتۀ فرمان امام، به ریاست محمد مخبر، سکان اقتصادی کشور را در دست دارند.
در واقع، هدایت کشور در دست یک باند اقتصادی، امنیتی و نظامی است که در هر سه حوزه و به تبع در خود بیت رهبری با اذن مجتبی خامنهای دست بالا را پیدا کردهاند. ظاهر امر این است که این باند مجری دستورات علی خامنهای است. اما، این فقط ظاهر قضایا است. علی خامنهای عملاً هیچکاره است و نقش او در قدرت کاملاً ظاهری و نمادین است.
البته آنچه سلطۀ این باند را در رأس هرم قدرت تسهیل ساخته مواضع افراطی شخص علی خامنهای از دورۀ جوانی و میانسالی تا امروز است. علی خامنه ای همواره دشمن خونی اسرائیل بوده و همواره و به شدت با غرب و ارزش های جهانشمول دموکراتیک آن مخالف بوده است. این ضدیت دوجانبه نقطۀ اشتراک او با همان افراد و سردارانی است که امروز ادارۀ دفتر رهبری و به تبع ادارۀ کشور را برعهده دارند. یعنی کسانی که ادامه دهندگان خط ستیز با اسرائیل و آمریکا هستند. اینان همان کسانی هستند که بیست، سی سال پیش از سوی خود خامنه ای به کار گمارده شدند و در رأس مناصب و مسئولیتها قرار گرفتند و واضح است که امروز با گزارش های کاملاً وارونه دربارۀ موفقیت های کذایی شان در داخل یا در سوریه و یمن، خود خامنهای را در پی گرفتن این سیاست خصمانه علیه غرب و اسرائیل تشویق میکنند.