ساركوزي در آستانه شكست
قرار است انتخابات رياستجمهوري در فرانسه در روز ٢٢آوريل برگذار شود. رييسجمهور فعلي، نيكلا ساركوزي از حزب اتحاد جنبش مردمي (UMP) كه در تحقق وعدههاي خود مبني بر حل مشكل بيكاري، افزايش قدرت خريد مردم، كاهش كسر بودجه، اصلاح موازنه منفي در تجارت خارجي و شتاب بخشيدن به رشد اقتصادي ناكام مانده است، بسيار نامحبوب است و تا اينجا بنابر همه نظرسنجيها در دور دوم انتخابات شكست خواهد خورد، هر چند ممكن است در دور اول حايز اكثريت آرا شود. رقيب اصلي او يعني فرانسوا اولاند از حزب سوسياليست كه شخصيتي كاريزماتيك به حساب نميآيد، پيشتازي خود در نظرسنجيها را بايد بيش از هر چيز مديون عدم محبوبيت ساركوزي بداند. اولاند كه تاكنون در هيچ منصب اجرايي انجام وظيفه نكرده است، با بهرهگيري از دلزدگي مردم از ساركوزي اكنون خود را در موقعيتي ميبيند كه ميتواند به عنوان دومين رييسجمهور سوسياليست در جمهوري پنجم سوگند ياد كند. صرفنظر از شرايط نامناسب اقتصادي، رفتارهاي ساركوزي در طي دوره رياستجمهورياش به گونهاي بوده است كه چندان به مذاق مردم خوش نيامده و مردم اين رفتارها را در شأن يك رييسجمهور ارزيابي نكردهاند. از جمله اين رفتارها ميتوان از جاهطلبي شخصي، خودنمايي بيش از حد، بكارگيري الفاظ و كلمات سخيف و تجملگرايي افراطي او نام برد. در چنين شرايطي، ساركوزي براي آنكه عقبماندگي خود را جبران كند با شعار «فرانسه مقتدر» وارد مبارزات انتخاباتي شده است و ميكوشد با بهرهبرداري از موفقيتهايي كه در سياست خارجي كسب كرده از جمله ميانجيگري موفق در بحران گرجستان در زمان رياست فرانسه بر اتحاديه اروپا، پيشگامي در حمله به ليبي به منظور اجراي قطعنامه شوراي امنيت درخصوص حفاظت از جان غيرنظاميان، كمك به سرنگوني رييسجمهور غيرقانوني ساحل عاج و ترغيب آلمان به پذيرفتن سازوكارهاي پيشنهادي براي نجات يورو و نيز مسايل امنيتي كه مورد تاكيد نامزد حزب دست راستي افراطي جبهه ملي قرار دارد و به بارزترين شكل در پيشنهاد ساركوزي مبني بر تجديدنظر در پيمان شنگن و حتي خروج از آن تجلي يافت، خود را رهبري معرفي كند كه در شرايط بحرانزده كنوني ميتواند فرانسه را نجات دهد. از اين رو، ساركوزي با تاكيد بر اينكه مرد عمل در شرايط دشوار است، سعي ميكند «گفتمان رهبري» را به پيش ببرد و به افكار عمومي بقبولاند كه در اين شرايط تغيير در رهبري به صلاح كشور نيست و آن چيزي كه كشور بيش از هر چيز به آن نياز دارد، تداوم در رهبري است. اما اولاند در مقابل با «گفتمان تغيير» وارد كارزار انتخاباتي شده است و در پي آن است كه جهتگيري سياستهاي اقتصادي را به سمتي برگرداند كه فشارها از گرده مردم عادي و اقشار ضعيف برداشته شوداما در اين كارزار انتخاباتي مدعيان ديگري نيز شركت دارند. خانم مارين لوپن، نامزد جبهه ملي ياد كرد اخيرا جانشين پدرش ژان ماري لوپن شده است و سعي دارد چهرهاي جديد از حزب به نمايش بگذارد و با استفاده از بحران اقتصادي موجود اقشار آسيب ديده را جلب كند. محور مبارزات انتخاباتي او مهاجرستيزي و اسلامستيزي است. او كه در ابتدا انتظار ميرفت تا ٢٠ درصد آرا را از آن خود كند، اخيرا از محبوبيتش كاسته شده و پيشبيني ميشود حداكثر ١٥ درصد آرا را كسب كند كه صاحبنظران دليل آن را تاكيد بيشتر ساركوزي بر مساله امنيت ميدانند؛ امري كه سبب شده بخشي از طرفداران خانم لوپن به ساركوزي گرايش نشان دهند. ژان لوك ملانشون، نامزد جبهه چپ كه خود زماني عضويت حزب سوسياليست و نمايندگي مجلس سنا از جانب اين حزب را داشت و اينك در اتحاد با كمونيستها وارد كارزار انتخاباتي شده است، در روزهاي اخير وضعيت بهتري در نظرسنجيها به دست آورده است. شرايط سخت اقتصادي اينك باعث شده تا كمونيستها تا حدود زيادي اعتبار از دست رفته خود را در نتيجه فروپاشي بلوك شرق بار ديگر به دست آورند. سياستهاي ملانشون بيشتر معطوف به حمايت از طبقات كارگر و اقشار ضعيف جامعه و نيز برابري و عدالت اجتماعي بيشتر است. فرانسوا بايرو كه در جناح ميانه قرار ميگيرد و سابقه وزارت آموزش و پرورش را در كارنامه خود دارد، حزب جنبش دموكراتيك (MODEM) را بنياد نهاده است و ضمن حمايت كامل از اتحاديه اروپا ميكوشد بين قواي مجريه و مقننه تعادل بيشتري به وجود آورد و از همين روگذار به جمهوري ششم را نيز پيشنهاد داده است. بنابراين او به داشتن رويهاي معتدل در امور شهرت دارد. بايرو در دور اول انتخابات رياستجمهوري ٢٠٠٧ موفق شد ٥/١٨ درصد آرا را كسب كند و در مقام سوم قرار گيرد. اما در نظرسنجيهاي اخير توانسته حداكثر ١١ درصد آرا را به دست آورد. نامزد قابل اعتناي ديگر خانم اوا ژولي از طرفداران محيط زيست است كه يك قاضي نروژي تبار ميباشد و به توافقاتي نيز با سوسياليستها دست يافته است. اما انتظار نميرود كه بيش از دو تا سهدرصد آرا را از آن خود كند. آراي اين رقباي ديگر در نتيجه دور دوم تاثيرگذار خواهد بود و رأيدهندگان به اين نامزدها معمولا آراي خود را به نفع نامزدي كه با ديدگاههاي فكريشان قرابت بيشتري دارد، به صندوق ميريزند. اما نكته مهم در اين انتخابات عدم اعتماد مردم به نخبگان سياسي كشور است كه از يك سو در تشتت آرا در دور اول و از سوي ديگر در عدم شركت در انتخابات متجلي خواهد شد. پيشبيني شده كه حدود ٣٠ درصد از واجدان شرايط در انتخابات شركت نكنند زيرا معتقدند هيچ يك از نامزدها قادر نخواهد بود آينده بهتري براي آنان رقم بزند.
پيروز ايزدي، شرق