به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، بهمن ۲۷، ۱۳۹۱


خانوم ريش‌دار!

دوران  ۱۶ ساله سلطنت رضاشاه در ايران يكي از دوره‌هاي متعارض در تاريخ معاصر ايران است.
از يكسو بسياري از پروژه‌هاي ملي كه ايرانيان از مشروطه آرزوي تحقق آن را داشتند اجرا شد و از سوي ديگر مهم‌ترين هدف برپايي مشروطه كه آزادي و عدات بود متوقف ماند.
رضاشاه يك ديكتاتوري عميق برپا و تمام منتقدين خود را منكوب كرد. از جمله كساني كه مورد غضب او قرار گرفت محمدعلي فروغي بود.
او سابقه نخست‌وزيري در كارنامه خود داشت و در بركشيدن رضاخان به قدرت نقشي موثر داشت. اما زماني كه پايه‌هاي قدرت رضاشاه مستحكم شد و
احساس كرد به رجال قدرتمند به جامانده از قاجار نيازي ندارد دست به حذف آنها زد.
مدرس را تبعيد، بهار را خانه‌نشين، عشقي را ترور، تيمورتاش را حذف و داور را منكوب كرد و با بقيه مخالفين هم چنين كرد. فروغي هم صدمات زيادي ديد. پدر دامادش نايب التوليه اسدي به جهت مخالفت با گذاشتن كلاه پهلوي در حرم امام رضا اعدام شد و به همين جهت خود مورد غضب شاه قرار گرفت. رضاشاه به او گفته بود خانمي كه ريش دارد!


او سال‌ها خانه‌نشين بود تا اينكه متفقين بي‌طرفي ايران را نقض و از شمال و جنوب وارد كشور شدند. وقتي روس‌ها به قزوين رسيدند، رضاشاه به وحشت افتاد و به فروغي براي تدبير اوضاع پيغام داد. فروغي پاسخ داد اين حاج خانوم در بستر بيماري است! رضاشاه خود به همراه راننده‌اش به در خانه فروغي رفت. فروغي به بهانه بيماري از بستر هم خارج نشد. شاه كه ديگر آن قدرت سابق را در خود نمي‌ديد به دست و پاي فروغي افتاد و او هم تنها چاره شاه را دادن استعفا و خروج از كشور دانست. فروغي كه سياستمداري كاركشته بود، توانست نظر متفقين را به محمدرضا پهلوي جلب كند و بدين‌صورت كشور نيز از هرج و مرج بيشتر در امان ماند. آن شاه قدرقدرت هم به ژوهانسبورگ تبعيد شد!

فياض زاهد ، اعتماد