به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۹۱

تهمينه ميلاني
آقايان اگر نمي‌توانند، ما معماران دست به كار مي‌شويم
ما از سال‌هاي دور در تهران، به مدت طولاني سمبل جدي شهري نداشتيم كه نشانه شهر تهران باشد، در اصفهان، شيراز و خيلي جاهاي ديگر سمبل داشتيم كه تا آن نماد ديده مي‌شد آن شهر در ذهن تداعي مي‌شد. برج آزادي با طراحي مهندس حسين امانت ساخته شد.

همه جاي دنيا اين برج نماد شهر تهران معرفي شد تا جايي كه الان هركسي كه مختصر آشنايي با كشورهاي ديگر دارد عكس اين برج را ببيند مي‌فهمد كه اينجا تهران است. پس براي جهانيان هم برج، نمادي از تهران شده است، گذشته از آن، اين برج در اين 40 و اندي سال شاهد اتفاقات مهم فرهنگي تاريخي بوده و بسياري از اين اتفاقات پيرامون آن افتاده، از انقلاب بگيريد تا باقي مسائل. حفظ آن هم مانند باقي مشكلات ميراث فرهنگي ما است، فقط ساختمان‌هايي كه چند هزار سال عمر دارند كه مهم نيستند، هرچه كه هويت فرهنگي ما را شكل مي‌دهد بايد حفظ شود، برج آزادي در حال حاضر اين نقش را دارد و حفظ آن بر تك‌تك ما واجب است.

اما متاسفانه در اين چند سال اخير مسووليت‌ها به دست كساني افتاده كه كارشناسانه به مسائل شهري و هويت ملي نگاه نمي‌كنند، ممكن است خرابي برج و از بين رفتن برج هم باعث شادي خيلي‌ها شود چون كوته‌فكرند و به مسائل با اشل كوچك نگاه مي‌كنند، يكي دوماه پيش كه نخستين خبر‌ها را راجع به برج شنيدم خيلي ناراحت شدم اين وظيفه مسوولان است اگر هم نمي‌توانند كاري براي اين بناها كنند ما معماران مي‌توانيم فراخوان بدهيم به مردم تا پول بريزند به حسابي تا اين آثار را حفظ كنند چون ظاهرا گوش شنوايي براي اين مسائل وجود ندارد.

در چهره شهر ذره‌يي كارشناسي ديده نمي‌شود، براي ساختن شهر حتي. شهر را دارند از هر طرف، طول و عرض و پهنا گسترش مي‌دهند. همين الان ما مشكل ترافيك و هواي آلوده و... داريم اينها چه كساني هستند كه اين برنامه‌ها را براي شهرتهران مي‌ريزند. نابود كردن هويت فرهنگي ما نوعي دشمني است با فرهنگ مردم.

آدم‌هايي كه انگار ماموريت دارند هويت فرهنگي ما را در ازاي چند ريال سود بيشتر نابود كنند، مسوولاني كه يك بار يكي از آنها به من كه درباره تخريب‌هاي تخت جمشيد به او هشدار مي‌دادم و او با بي‌تفاوتي از امكان تخريبش حرف مي‌زد، اين نگرش خطرناك درباره ميدان آزادي هم وجود دارد. در حالي كه وقتي به مسكو مي‌رويد مي‌بينيد بعد از فروپاشي كمونيسم، مجسمه‌هاي استالين را از سطح شهر جمع كردند ولي مجموعه اينها رفته در يك پارك جمع‌آوري شده و زير آنها نوشته شد «اين مجسمه قبلا در ميدان سرخ بوده»، حتي يك خط به مجسمه‌ها وارد نشده، با اينكه استالين را به عنوان آدمي ديكتاتور مي‌شناسند مجسمه‌ها از سطح شهر جمع شده اما هيچ آسيبي به اين آثار وارد نشد و هيچ تخريبي در اين آثار كه نمايانگر يك دوره‌يي از تاريخ است رخ نداد، اين يك نگرش ملي است چون براي هويت تاريخي خود اهميت قائل‌اند و مي‌دانند اين اتفاق يك زماني در اين كشور رخ داده، من متاسفم از اينكه هر روز يك خبر دردناك در حوزه ميراث فرهنگي مي‌شنويم.

من هيچ گاه روزي را تصور نخواهم كرد كه برج در ميان نباشد من اصلا به آن روز فكر هم نمي‌كنم. مردم نمي‌گذارند، من مي‌توانم تضمين كنم اگر مسوولان اعلام كنند كه برج را ترميم نمي‌كنند ما در نظام مهندسي و انجمن معماران فراخوان بدهيم به مردم و تعمير برج را خودمان به عهده بگيريم. همه مي‌آيند و شركت مي‌كنند.

المان‌هايي كه به نوعي مردم را به هم پيوند مي‌دهد براي مردم ارزشمند است، مهم نيست كه يك يهودي ايراني هستيم، مسلمان ايراني يا مسيحي ايراني، همه مردم ايران به حافظ، فردوسي، مقبره شعرا و بناها و آثار ايراني- تاريخي علاقه‌مندند، همه مردمي كه در ايران زندگي مي‌كنند اين حس را به اين آثار دارند، صدمه رواني كه اين نوع مسائل هرچند ريز دارد وارد مي‌كند، دارد زياد مي‌شود.

مسوولان توجه نمي‌كنند با هرخطي كه روي سنگ‌هاي تخت جمشيد كشيده مي‌شود با هرخشتي كه از يك بناي مهم كم مي‌شود چه صدمه رواني به مردم وارد مي‌كنند و مردم را نسبت به خود بي‌اعتماد مي‌كنند، اين را درك نمي‌كنند چون كارشناس ندارند. ميلياردها دلار خرج مي‌شود كه گوشه كوچكي از نقاشي ميكل آنژ يا سقف يك كليسا صدمه نبيند، براي اين است كه با روان جمعي و فرهنگ مردم ارتباط دارد. اما در كشور ما با اين مسائل فرهنگي خيلي سطحي برخورد مي‌شود.

كارگردان سينما

برگرفته از اعتماد

آیا برج آزادی فرو می ریزد؟ فیلم مستند

مهندس ایرج حقیقی، مدیر پروژه برج آزادی از سال ۱۳۴۷ سرپرستی کارگاه احداث این بنا را بر عهده داشته و تنها کسی است که به طور دقیق می‌داند برج آزادی چگونه ساخته شده و اکنون چه خطراتی آن را تهدید می‌کند.