به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۹۱

تاکید سعید حجاریان بر نقش امریکا در تولد انقلاب اسلامی ایران
 شاه شخصیت ضعیفی داشت؛ از بچگی این‌گونه بود. اصلاً اهل حل بحران نبود
رادیو فرانسه : سعید حجاریان از نظریه پردازان اصلاح طلبان در ایران از نقش جیمی کارتر و فشار وی بر شاه سابق ایران در پیروزی انقلاب سال 1357 در این کشور سخن گفت وی همچنین در جایی دیگر از گفتگوی خود آقای خامنه ای را درمیان روحانیون فعال در زمینه انقلاب معرفی نکرد
 سعید حجاریان از چهره های برجسته اصلاح طلب در ایران که چند سال پیش از یک ترور جان سالم به در برد پیرامون شرایط وقوع انقلاب ایران گفت:« انقلاب یک پدیده چند وجهی و جمع اسباب است. اما بیشتر گمان دارم که ضعف شاه عامل انقلاب بود. شاه شخصیت ضعیفی داشت؛ از بچگی این‌گونه بود. اصلاً اهل حل بحران نبود.»

وی همچنین در ادامه در توصیف شاه سابق ایران مدعی شد:« کم‌کم به مالیخولیای توهم توطئه هم مبتلا شد. می‌گفت آمریکا مرا نمی‌خواهد، انگلیس نمی‌خواهد، رفقایم هم که مرا رها کرده‌اند؛ احساس تنهایی می‌کرد. ارتش هم همراه او نبود، زیرا آن‌ها به شاه نگاه می‌کردند و او هم ضعیف بود. ویژگی خرافاتی بودن هم خیلی در او وجود داشت.»



وی در ادامه از نقش امریکا در شکل گیری انقلاب ایران گفت:« کارتر در مقطعی رئیس‌جمهور بود به این نتیجه رسیده بود که بهتر است رژیم‌های دیکتاتور منطقه دموکرات شوند. لذا به شاه هم فشار آورد و در این راستا ماموران صلیب سرخ و حقوق بشر را به ایران فرستاد؛ لذا ما می‌گفتیم «جیمی کراسی»! کارتر اعتقاد داشت که دیکتاتورها دوام نمی‌آورند. مانند همین حرفی که الان می‌زنند و در موضوع بیداری عربی می‌گویند دموکراسی برای ما نفع بیشتری دارد.


آن زمان شوروی‌ها می‌گفتند هر جا دیکتاتوری هست، با آمریکاست. مانند سعودی‌ها، آرژانتین و... . البته شوروی‌ها خودشان هم دیکتاتور بودند، اما می‌گفتند آمریکا خودش ادعای دموکراسی دارد، اما رعایت نمی‌کند؛ ما که ادعای دموکراسی نداریم! از آن زمان آمریکا گفت که به سمت آزادی برویم؛ زیرا اگر آزادی نباشد اوضاع بدتر می شود.»




وی با تاکید بر تاثیر تفاوت استراتژی حزب جمهوری و دموکرات امریکا در تولد انقلاب ایران عنوان کرد:« البته حرف‌های زیادی در این مورد می‌زنند و می‌گویند انقلاب «توطئه گوادلوپ» بود که گفتند شاه برود و امام بیاید. این یک حرف مفت است! آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها به شدت پراگماتیست هستند؛ می‌گویند «شاه زنده را عشق است»! یعنی وقتی آقای خمینی هست و شاه دارد می‌میرد، چرا باید برای او هزینه کنیم؟ لذا حتی برای درمان هم، او را تا روزهای آخر راه ندادند.»
وی در ادامه گفتگوی خود با سایت «جماران» گفت: در سیاست اصلی به نام «مومنتوم سیاسی» داریم؛ یعنی «لختی». به هر چیزی که یک سنگینی بی‌خودی دارد، لخت می‌گویند. مثلاً کره شمالی یک رژیم لخت سیاسی دارد و اگر ذره‌ای حالت شکننده پیدا کند همه چیز برعکس می‌شود.




ما اول انقلاب وقتی به اداره دوم ارتش رفتیم، بعضی از قوری و کتری‌های برقی هنوز روشن بودند! یعنی این‌قدر مطمئن بودند بر سر کارند که تا دو ساعت قبل از پیروزی انقلاب مسئولان آن اداره در آنجا بودند و ما از همان قوری و کتری‌‌ چایی خوردیم! یعنی آن رژیم آن‌قدر حالت لختی پیدا کرده بود که از ماندن خود مطمئن بود.


نکته قابل توجه آنکه سعید حجاریان در ادامه گفتگوی خود در جایی از روحانیونی که در عرصه انقلاب مبارزه کردند، در مقابل «روحانیون ساکت» نام میبرد ولی نامی از آیت الله خامنه ای رهبر ایران به عنوان یکی از روحانیون مبارز نبرده است و به نام هایی چون: طالقانی، منتظری، هاشمی رفسنجانی اشاره میکند.