به مناسبت فرا رسيدن نوروز ۱۳۹۲
بهار از راه می رسد و بر تن لخت درختان جامه ی رنگين شکوفه می پوشاند و با خورشيدی گرم تر سرمای زمستان را از زمين می روبد. در فرهنگ مردم بهار نماد زندگی نو و اميد پيروزی بر دشواری هاست. هم از اين روست که با عيد نوروز به استقبال آن می روند.
اين اميد هميشه وجود داشته است، حتی در اين زمانه که از يک سو گرانی ها و انواع فشارهای اقتصادی و تورم لگام گسيخته – خاصه در ماه های اخير- و از سوی ديگر فشارهای فرهنگی، اجتماعی وسياسی رو به فزونی نهاده است.
بکانون نويسندگان ايران،عيد نوروز را به همه ی مردم به ويژه به زندانيان سياسی و اعتقادی ،به اهل قلم و به کسانی که برای بهارانی سرشار از آزادی تلاش می کنند شادباش می گويد و برای همه روزگاری راآرزو می کند که در آن"قفل افسانه ای است و قلب برای زندگی بس است".
کانون نويسندگان ايران
۲۷/اسفند/۱۳۹۱
۲۷/اسفند/۱۳۹۱
جوانه های بهار
اطلاعیه کانون نویسندگان ایران در تبعید
باز بهار با تمام شکوه و عظمتش از راه می رسد و زمین و
زمان نفس تازه می کند و ذهنیت انسان نوجو، آماده می شود که خیز دیگری را در راستای
نو شدن بیآغازد. بهار و نوروز پدیده خجسته ای ست که روح مردم را زنده می کند و همین
خصلت است که مردم جامعه ای به وسعت پهنه بزرگی از خاورمیانه را به جوش و خروش
برپائی نوروز وامی دارد.
و جمهوری اسلامی نیز در این میان، مثل همیشه در هراس از
فرارسیدن هر چیز تازه و نو، در اندیشه است که این بار چگونه با نوروز به مقابله
برخیزد؛ به ویژه که، جنگ درون جناحی این نظم کهنه و پوسیده، ترفندهای تازه ای را
از سوی یک بخش بر علیه بخش دیگر این حاکمیت، در پوشش «بهار» و سوءاستفاده از دیرپائی
نوروز باب کرده است و بخشی می کوشد علی رغم تمام ضدیت پیشین اش با بهار و نوروز
حربه تازه ای در برابر حریفش دست و پا کند.
اما برخلاف این لاف گزاف، و درست در آستانۀ بهار، همۀ دم
و دستگاه تبه کار جمهوری اسلامی، از هر جناح و دسته اش کمر به سرکوب و دستگیری و
غارت و قتل روزنامه نگاران و فعالین جنبش های اجتماعی و هر انسانی بسته است که ذره
ای در راستای تحقق حقوق خود و جامعه زبان گشوده باشد.
دستگیری وسیع کارگرانی که زیر فشار گرسنگی و گرانی سرسام
آور و بی حقوقی مداوم، حق خود را می خواهند. دستگیری زنانی که برای رهائی از خشونت
و نابرابری و فشارهای همه جانبه در مراسم 8 مارس شرکت کرده اند، دستگیری نویسندگان
و روزنامه نگارانی که حتی بخش اندکی از مسائل تحریم و هم چنین تبه کاری های اقتصادی
و سیاسی رژیم را در آستانه انتخابات رو می کنند و دستگیری همه آنان که دل در گرو زندگی
انسانی دارند و اعدام های خیابانی و ایجاد ترس و وحشت؛ هدیۀ نوروزی و رویکرد
«بهار» رژیمی ست که در این جنگ خانمان برانداز نه تنها جان مردم را به لب شان
رسانده، بلکه خود نیز در گرداب جهنمی که ساخته، به دست و پا افتاده است.
آیا می شود زندگی را از حرکت باز داشت؟ آیا می توان جلوی
بهار و نو شدن را گرفت و روز نو را از ذهنیت تاریخی مردمی که بیش از سی و چهار سال
است با یک رژیم تا دندان پوسیده و ارتجاعی می جنگد گرفت؟ آیا می شود ستم و تباهی
را جاودانه کرد؟
طلیعه درخشانی که در افق پدیدار شده است نوید زندگی نو و
خجسته ای را می دهد که جمهوری اسلامی را دیگر یارای مقابله با آن نیست.
بهاران خجسته باد
کانون نویسندگان ایران (در تبعید)
در آستانه نوروز 1392