عشقهای دایانا بر روی پردهی سینما
کارگردان آلمانی فیلم میگوید که قصد او از تهیهی فیلم "دایانا"، نمایش همهجانبهی زندگیاین "شاهدخت ولز" نبوده، بلکه او تنها خواسته است "داستان قدیمی و از مُدافتادهی عشق یک پرنسس را به یک انسان عادی به تصویر بکشد".
سرانجام نمایش همگانی فیلم "دایانا" (Diana)، ساختهی فیلمساز نامآشنای آلمانی، الیور هیرشبیگل (Oliver Hirschbiegel)٬ در سینماهای کشورهای جهان آغاز شد. این فیلم که مسئولان سازندهی آن کوشیدند تا آخرین روزهای آغاز نمایش آن در لندن از انتشار عکسهای بازیگر نقش پرنسس دایانا، نائومی واتس (Naomi Watts)، خودداری کنند، پس از نخستین اکران آن با انتقادهای شدید منقدان سینمایی بریتانیا روبرو شد.
فیلم "دایانا" به دو سال آخر زندگی این "شاهدخت ولز" و رابطهی عاشقانهی او با حسنت خان٬ یک جراح قلب پاکستانی، و دودی فاید٬ فرزند یک بازرگان مشهور عرب، میپردازد. این فیلم بر اساس کتاب "آخرین عشق او" (Her Last Love) نوشتهی کیت اسنل (Kate Snell) ساخته شده است که نخستین بار در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. پرنسس دایانا در این فیلم از همسر اول خود چارلز، شاهزادهی بریتانیا، جدا شده است.
دایانا در سال ۱۹۹۷ در سن سی و شش سالگی بر اثر یک حادثهی رانندگی در پاریس درگذشت. ازدواج با چارلز، زیبایی، مُدگرایی و کمکهای انساندوستانهی او به محرومان جوامع جهانی، دایانا را به یکی از سرشناسترین و محبوبترین زنان جهان بدل کرد. مرگ دایانا یکی از خبرسازترین رویدادهای سال بود و تا مدتها خانوادهی سلطنتی بریتانیا، بهویژه ملکه الیزابت و پرنس چارلز، از سوی رسانهها و افکار عمومی تحت فشار قرار داشتند.
واکنش اولین عاشقپیشهی واقعی
حسنت خان واقعی از تهیهی این فیلم چندان خشنود نیست و پیش از نمایش آن در مصاحبهای گفته است که برای ساختن "دایانا" با تهیهکننده و کارگردان آن همکاری نکرده است: «آنچه از رابطهی من و دایانا در این فیلم نشان داده میشود، تنها ساخته و پرداختهی ذهن دوستان و آشنایان من و دایاناست که اصولا هیچ اطلاعی از آن نداشتند.» نقش حسنت خان را در این فیلم ناوین اندروز (Naveen Andrews)٬ بازیگر فیلم مشهور "بیمار انگلیسی (English Patient)" و سریال تلویزیونی "Lost"، بازی میکند.
شک در توانایی کارگردان آلمانی
پیش از تهیهی فیلم و پس از انتخاب الیور هیرشبیگل، سینماگر نامآشنای آلمانی، به عنوان کارگردان آن، برخی از رسانهها به این بحث دامن زدند که آیا یک سینماگر آلمانی میتواند از عهدهی تهیهی "موضوعی کاملا انگلیسی" برآید یا نه.
الیور هیرشبیگل، با فیلم "سقوط (Der Untergang)" که در سال ۲۰۰۴ نامزد دریافت جایزهی اسکار برای بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان شد، به جهان سینما پا گذاشت و به شهرت رسید. "سقوط" داستان واپسین روزهای زندگی هیتلر، رهبر ناسیونال سوسیالیست آلمان را در دورهی جنگ جهانی دوم در پناهگاهی زیرزمینی در برلین بازگو میکند که سرانجام به شکست ارتش نازیسم و خودکشی هیتلر و معشوقه او، اوا براون، میانجامد.
بلن ویدال (Belén Vidal)، جامعهشناس فیلم اهل بریتانیا که در کالج کینگ لندن تدریس میکند، تردید این گروه از منتقدان را "بیاساس" میخواند و میگوید که الیور هیرشبیگل به خاطر فیلمهای برجستهای که تا کنون ساخته، در بریتانیا معروف و محبوب است. او میگوید: «الیور هیرشبیگل توانایی و صلاحیت ساختن فیلم "دایانا" را به خوبی داشته است. از آن گذشته در کشور ما تهیه و ساخت فیلمها و موضوعهای بریتانیایی از سوی کارگردانان غیر بریتانیایی، سنت دیرپایی دارد. مثلا "الیزابت: عصر طلایی (Elizabeth: The Golden Age)" به کارگردانی شکار کاپور (Shekhar Kapur) ساخته شده و فیلم "حس و حساسیت (Sense and Sensibility)" را آنگ لی (Ang Lee) کارگردانی کرده است.»
انتقاد شدید از فیلم "دایانا"
با این حال، اغلب رسانههای بریتانیا از "حاصل کار هیرشبیگل و گروهش" راضی نیستند. روزنامهی "گاردین" به عنوان مثال از "دیالوگهای عجیب و غریب و سطحی" آن انتقاد میکند و آنها را "تصورات بیپایهی قلمبدستان روزنامههای زرد از زندگی خصوصی شخصیتهای مشهور و حرفهای روزانهی آنان "میداند. به نظر منتقد این روزنامه، دایانای فیلم "زیاده از حد شیرین، مضحک و پیچیده" است. در نقد "گاردین" همچنین آمده است: «این فیلم میتوانست هیجانانگیزتر از آب درآید و دایانای دیگری را به جهانیان بشناساند؛ یک انسان معمولی، بدون هالهای از تقدس که در زندگی اشتباه هم میکند.»
منقد روزنامهی "دیلی میل" بر این باور است که اولیور هیرشبیگل کوشیده است فیلمی تهیه کند که سرانجام "کسی رنجیده نشود. و به همین خاطر هم "دایانا" بهطرز وحشتناکی خستهکننده و کسالتبار شده است". این منتقد نیز، مانند همکاران دیگرش، چگونگی پرداخت شخصیت دایانا را زیر سؤال میبرد و به برجسته کردن "جنبههای خودبینانه و تحریفشدهی شاهدخت ولز" ایراد میگیرد.
به باور منتقد روزنامهی "دیلی تلگراف"، کارگردان در فیلم "پیچیدگی و تضادهای درونی" شخصیت دایانا را بررسی نکرده و تنها گوشهای از زندگی او را "با بیسلیقگی تمام" به تصویر کشیده است.
داستان عشقی از مُدافتاده
الیور هیرشبیگل پیش از نمایش فیلم در لندن در ۵ سپتامبر (۱۴ شهریور)، هر چند که هنوز با انتقادات شدید رسانههای بریتانیا بهطور مستقیم روبرو نشده بود، با این حال کوشید دامنهی انتظارات آنان را تا اندازهای محدود کند. او در مصاحبهای تاکید کرد که قصد او از تهیهی فیلم "دایانا" نمایش همهجانبهی زندگی "شاهدخت ولز" نبوده، بلکه تنها خواسته است "داستان قدیمی و از مُدافتادهی عشق یک پرنسس را به یک انسان عادی به تصویر بکشد".
منتقدان این توضیح هیرشبیگل را هم "غیرموجه" ارزیابی میکنند و بدین منظور به عنوان فیلم استناد میکنند؛ نام "دایانا" با حروف بزرگ روی پلاکارد فیلم ثبت شده است.
این فیلم به زودی در سینماهای آلمان نیز به نمایش در میآید. منقد روزنامهی آلمانی "دیتسایت" پیشبینی میکند که اکران این فیلم در این کشور، بحث و جدلهایی را که در بریتانیا درگرفته، به همراه نخواهد داشت.
برگرفته از دویچه وله