علی افضل صمدی
آیینه چو نقش تو بنمود راست
با درود بر دوستان،
چند ساعت پیش غزل زیر را برایتان ارسال کردم . دوستی سئوال کرد چرا و به
چه مناسبت این غزل را آورده ای؟
جوابی که به ایشان می بایستی بدهم مستقیما" برای
اطلاع بقیه دوستان می آورم.
داماد ما (شوهر همشیرۀ مسن تر از خودم) زنده یاد حاج
مرتضی خان مهدوی که از مشاهیر کرمانشاه بودند، روزنامه ای به نام آیینه روز در
کرمانشاه منتشر می کردند.
این روزنامه غالبا" در توقیف بود و به کرات جناب
مرتضی خان را به استانداری کرمانشاه احضار می کردند و برخی از اوقات هم کار به فلک
کردن... ایشان منجر می شد.
در این روزنامه حقایق روز را می نوشت. ایشان از طرف
داران زنده یاد دکتر محمد مصدق بودند و جزو کفن پوشان پای پیاده بعد از۲۸ مرداد ۳۲ برای دفاع از زنده یاد دکتر محمد مصدق به تهران آمدند.
امروز این غزل را در
اینترنت دیدم و بی اختیار به یاد روزنامه ایشان آیینۀ روز افتادم .
در سطر اول این
روزنامه با کلمات درشت این بیت آورده شده بود.
آیینه چو نقش تو بنمود راست / خود شکن آیینه شکستن خطاست
و این کلمه« پاسخ آیینه سنگ نیست». مرا به یاد ایشان انداخت خاطره شان همواره زنده باد
بيحرمتي به ساحت خوبان قشنگ نيست
باور كنيد پاسخ آيينه سنگ نيست
سوگند ميخورم به مرام پرندگان
در عرف ما سزاي پريدن تفنگ نيست
با برگ گل نوشته به ديوار باغ ما
وقتي بيا كه حوصلة غنچه تنگ نيست
در كارگاه رنگرزانِ ديار ما
رنگي براي پوشش آثار ننگ نيست
از بردگي مقام بلالي گرفتهاند
در مكتبي كه عزّت انسان به رنگ نيست
دارد بهار ميگذرد با شتاب عمر
فكري كنيد فرصت پلكي درنگ نيست
وقتي كه عاشقانه بنوشي پياله را
فرقي ميان طعم شراب و شرنگ نيست
تنها يكي به قلّه تاريخ ميرسد
هر مرد پا شكسته كه تيمور لنگ نيست
از محمد سلمانی