به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۹۴

لودگی های اسماعیل نوری علا و شکوه فرهنگ(میرزادگی) در جلسه استکهلم به تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۵

نوید اخگر
 سکولاریزم یا شارلاتانیزم دینی خدائی اسلامی؟ 
نوری علا از جا پرید و فریاد زد من را به جمهوری اسلامی نسبت می دهند و مسئول جلسه، حسن اعتمادی به حمایت از ایشان حرف مرا برید.
دیشب درجلسه ای با حضور حدودا بیست تا سی نفر در استکهلم شرکت کردم که در آن اسماعیل نوری علا و شکوه فرهنگ (میرزادگی) قرار بود در مورد سکولاریزم و فعالیت های به اصطلاح خودشان سکولار دمکراتها صحبت کنند.
شکوه فرهنگ (میرزادگی) ابتدا باز نه با پرستیژ یک بانوی سکولار که با لودگی یک ضعیفه اسلامی مذهبی با اشاره به من گفت: اتفاقا بحث من توجه به گفته های این اقای عصبانی در مورد حمایت از مذاهب است.
من سکوت کردم و به این بی حرمتی لومپنی که انتظارش نمی رفت از یک بانوی به اصطلاح سکولار! 
سکولاریسم بر این پایه بنا شده است که زندگی با ارزش‌ها این دنیا و با استفاده از دلیل و منطق، غیر متافیزیکی بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا یا خدایان و یا هر نیروی ماورای طبیعی دیگری توضیح داده شود. سکولاریزم یک مرزبندی مشخص با متافیزیک و افکار خدائی دینی یا دنیای غیبی دارد.

سکولار دمکراسی ادعائی نوری علا و شکوه فرهنگ ( میرزادگی) چیست؟ یک شامرتی بازی مذهبی دینی خدائی متافیزیکی من در آوردی که هیچ ربطی به سکولاریسم ندارد مانند واژه خنده دار اسلام دمکراتیک.
دیشب درجلسه ای با حضور حدوا بیست تا سی نفر در استکهلم شرکت کردم که در آن اسماعیل نوری علا و شکوه فرهنگ (میرزادگی) قرار بود در مورد سکولاریزم و فعالیت های به اصطلاح خودشان سکولار دمکراتها صحبت کنند.

اسماعیل نوری علا نشریه ای دارد اینترنتی بنام سکولاریسم که اکثر نویسندگانش وابستگان به دوم خرداد و موسوی و جنبش سبز و مسلمانان مکتبی داخل و خارج ایران هستند این نشریه در آغاز اینطور نبود و حتی یادم هست مقالات سالیان گذشته من را در مورد سکولاریسم قبل از ایجاد چنین تشکل یا نشریه ای از آرشیو سایت سابق من قبل از اینکه از بینش ببرند در سایت خودشان درج کرده بودند ولی رفته رفته جنبش سبز و دوم خرداد و مسلمانان مکتبی و هم پیمانان سابق اسماعیل نوری علای مسلمان مکتبی در این نشریه دست بالا را گرفتند.

دیشب در بحث من با اسماعیل نوری علا و اینکه چرا ادبیات سکولار را در این نشریه منتشر نمی کنی؟
ایشان بصراحت گفت ما ادبیات ضد اسلامی را منتشر نمی کنیم و گفت من به خدا معتقدم و من را بهت زده کرد.

در بحثی که ارائه داد در حمایت از اسلام و عرفان و شعرای اسلامی عرفانی مثل حافظ کم نگذاشت و تنها چیزی که نگفت بحث سکولار و سکولاریسم بود و بیشتر شب شعر حافظ اجرا کرد تا بحث در مورد سکولاریسم.

در انتهای بحث من در جلسه مطرح کردم که حمایت تو از اسلام بدین گونه امروزی زیر پوش به اصطلاح حمایت از اقلیت های دینی و حافظ خوانی فقط حمایت از  جمهوری اسلامی است که با جمهوری اسلامی خرداد سال ۱۳۴۲ و واقعه مدرسه فیضیه و جیغ و داد های آن زمانی تان تفاوت می کند.

اسلام امروزی حاکم بر کشور ایران است در عراق و افغانستان و غزه و فلسطین و یمن و سوریه لبنان و ... دخالت می کند مجهز به موشکهای قاره پیماست و در پی کسب بمب اتم و احتیاج به حمایت ندارد آنهم در زیر پوش حمایت از اقلیت های دینی. 

نوری علا در بحث دیگری به جدائی دین از دولت پرداخت که انهم با برخورد من مواجه شد و توضیح دادم که بحث جدائی دین از دولت و اینکه اقای بهرام مشیری هم چندی پیش همدل با اقای نوری علا اعلام کرده بود ما ضد اسلام نیستیم.
من مطرح کردم زمان این تئوریهای عقب افتاده ارتجاعی جدائی دین از دولت و باز امکان جدید برای اخوند و فاشیزم اسلامی خریدن گذشته است و جهان باید با فاشیزم اسلامی همان رفتاری را بکند که بعد از جنگ دوم جهانی با هیتلر و فاشیست ها و نازیست ها کرد.
افتخار بشریت امروز باید باشد که دشمن تفکرات ضد بشری اسلامیون و قرآن و حدیث و سنت اینهاست.

ایشان در جواب من را بدین علت که اجازه نمی دهم آخوند و تفکر اسلامی پا بگیرد با لودگی فاشیست خطاب کرد که در جواب باو گفتم مبارزه و جنگ با داعش و خمینی و هیتلر فاشیسم نیست همکاری با اینها فاشیزم است از جا پرید و فریاد زد من را به جمهوری اسلامی نسبت می دهند و مسئول جلسه، حسن اعتمادی به حمایت از ایشان حرف مرا برید.

بعد از انتراک کوتاهی شکوه فرهنگ(میرزادگی ) بحث بی مایه و عامیانه ای را در مورد حمایت از مذاهب شروع کرد که نه ربطی به سکولاریزم داشت نه به مسائل دامنگیر ایران . شکوه فرهنگ (میرزادگی) ابتدا باز نه با پرستیژ یک بانوی سکولار که با لودگی یک ضعیفه اسلامی مذهبی با اشاره به من گفت: اتفاقا بحث من توجه به گفته های این اقای عصبانی در مورد حمایت از مذاهب است. من سکوت کردم و به این بی حرمتی لومپنی که انتظارش نمیرفت از یک بانوی به اصطلاح سکولار! صادر شود چیزی نگفتم تصور میکردم اینها میخواهند با این نوع برخورد های چاله میدانی جلسه را خودشان بهم بزنند و حول آن تبلیغات راه بیندازند. البته من جلسه را ترک کردم ولی شنیدم که باز در پشت سرم این بانوی سکولار و دمکرات! گفته این اقای عصبانی رفت.
ایشان در جواب شنونده ای ای که پرسید نوع مبارزه شما با رژیم برای سرنگونی چیست گفت: من سیاسی نیستم و از ۱۲ سال قبل بنیاد پاسارگارد را می چرخانم ولی معتقدم باید شادی را در بین مردم برد و ادامه داد که ما این شادی را بین مردم بردیم(کی چگونه با چه مکانیزیمی پاسخ نداد) و مردم در خیابانها بروی هم آب پاشی میکردند و میخندیدند.
ایشان نامه ای هم در سال ۲۰۱۳ به سازمان ملل نوشته بود و از مردم میخواست که پای نامه ایشان را در حمایت از مذاهب با استناد به منشور کورش در ایران که مقصود اسلام عزیز بود امضا کنند که در همان زمان با مقاله ای این کارش را محکوم کردم این مقاله را میتوانید در لینک زیر بخوانید
لوح کوروش ناجی فاشیزم اسلامی نیست همچنان که آزادی و دمکراسی غربی ناجی فاشیزم هیتلری بعد از جنگ دوم جهانی نبود
.................................................................................................................
رژیم جمهوری اسلامی و مذهبیون مسلمان سعی در این داشته اند که منابع اقتصادی سیاسی فرهنگی و نیز واژگان های ما را تحت قیموت و اقتدار خودشان در آورند و آنرا از محتوا خالی کنند آنچه من از سکولار دمکراسی ادعائی اسماعیل نوری علا و شکوه فرهنگ(میرزادگی) تا بحال دستگیرم شده هیچ ربطی به سکولاریسم ندارد و در خدمت جناحهای داخل رژیم و ضدیت با فرهنگ ورزان و زدن مارک و توهین و تحقیر کردن آنان است .
این زوج در تور اروپائی خود نمیدانم به هزینه کی؟ روز شنبه عازم یوتبرگ برای اجرای مراسم مذهبی مشابه در آنجا خواهند شد به این امید که انجمنی سکولار و دمکرات! را در انجا دایر گردانند.

نوید اخگر
سوئد ـ استکهلم
بیست جون سال  ۲۰۱۵ میلادی 
منبع: آزادی بیان