به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۴

یک سند تاریخی: سخنرانی دکتر شاپور بختیار در پارلمان اروپا*

دکتر شاپور بختیار
مبارزه ما، مبارزه برای استقرار دموکراسی
و احترام به حقوق بشر است.
دموکراسی، باز هم دموکراسی و هميشه دموکراسی 
امروز روی سخن من با شما نمايندگان اين ملتهاست. زمان محدودی که برای بيان مطلب در اختيار منست مرا به اختصار واميدارد.
قصد من اينست که درباره فاجعه دردناکی که زندگی روزمرهً ايرانيان است اطلاعات و توضيحاتی به شما بدهم، زيرا مطمئن نيستم که وسائل ارتباط جمعی در اين زمينه هميشه رعايت بيطرفی کامل را کرده باشند.
در نتيجه کوشش خواهم کرد که وضع ايران بعد از استقرار رژيم خمينی را برای شما توصيف کنم و درباره آن اطلاعاتی بشما بدهم.
مبارزه ما، اگر بخواهم آنرا در يک کلمه خلاصه کنم بايد بگويم، مبارزه برای استقرار دموکراسی و احترام به حقوق بشر است.
وقتی سخن از بی اعتنائی مطلق به حقوق بشر در ايران امروز ميرود، بعضی دولتها، حتی دولتهای کشورهای دموکراتيک تظاهر به تعجب مي کنند و مي کوشند مفری برای اثبات حسن نيت خود بيابند.
ولی شما نمايندگان ملتها، آن اندازه تحت فشار نيستيد و الزامی نداريد که در برابر واقعيت مسلم، مسئله منافع عاليه کشور را عنوان کنيد.

قضاوت شما و موضعگيری شما برای ما ملت ستم کشيده و اسير دست يک گروه وحشی دستاربند اهميت فوق العاده دارد.
چه آنهائی که در داخل کشور رنج ميبرند و چه آنهائی که فراری از کشور، در پنج قاره جهان سرگردانند احساس خواهند کرد که در مبارزه شان برای آزادی و بازيابی حيثيت انسانی، مورد حمايت قرار گرفته اند.
ايران کشور فقيری نيست. ذخائر طبيعی اش، موقعيت جغرافيائی اش، گذشته اش، نيروی انسانيش و جنب و جوش و تحرکش – به رغم دوقرن کولونياليسم گواه اين واقعيت است .

ما از شما کمک نمي خواهيم بلکه انتظار تفاهم داريم. حتی يک کشور ثروتمند و آباد اگر نتواند خود سرنوشت خويش را تعيين کند و هرگونه تلاش و کوشش برای تامين استقلال و حاکميتش مورد چون و چرا و تجاوز قرار گيرد از ثروت خود طرفی بر نمی بندد.
زياد دور نرويم، وقتی مصدق نفت کشور را ملی کرد و احساس ملی و شجاعتش تحسين جهانی را برانگيخت و ديوان بين المللی لاهه او را ذيحق شناخت، نيروهای امپرياليست پس از چند تلاش بی نتيجه، کودتائی بنام "قيام ملی" ترتيب دادند که هدف آن بر مسند قدرت نشاندن گروهی بود که منافع کودتاچيان را تامين نمايند.

منافع مادی و سوداگری بجای خود، هدف استقرار رژيمی ديکتاتور و الزاما فاسد بود که گوش بفرمان دستورات خارج باشد. به دنبال کودتای ننگبن ۱۹۵۳ و با از بين رفتن استقلال ملی، فساد و بی اعتنائی به حقوق بشر به مدت بيست و پنج سال کار را بجائی رساند که رژيم حتی برای آنهائی که خود بر سر کارش آورده بودند غير قابل تحمل شد.
رژيم خمينی اساسا نتيجه ديکتاتوری و فساد رژيم گذشته بود. ولی ندبه و زاری برای گذشته سودی ندارد. بکوشيم آنهائی را که رنج مي برند و مبارزه مي کنند و شجاعت آنرا دارند که بصدای بلند بگويند که نسيم آزادی نبايد در مرز "اورال" يا "زاگرس" متوقف شود، نجات دهيم زيرا هدف ما استقرار صلح، دموکراسی و ترقی در ايران است.

تکرار ميکنم، ما از شما کمک بلاعوض نميخواهيم، بلکه همکاری تکنولژی و حمايت شماست که مورد تقاضای ماست. شما مي دانيد که هر روزه در جمهوری اسلامی ايران به بهانه پوچ و غالبا خلاف واقع زنان، مردان و حتی کودکان بدون محاکمه و حکم به دار آويخته م يشوند.

سازمان ملل متحد، از دو سال پيش، اصرار کرده است که يک کمسيون تحقيق به محل بفرستد. جنايتکارانی که بر مسند حکومت نشسته اند، با جسارتی که به سر حد وقاحت مي رسد، جواب مي دهند که رژيمی که در ايران حاکم است کاملترين و مترقی ترين دموکراسی هاست.
سازمان عفو بين المللی،بی نتيجه اعتراض مي کند و عفو و اغماض توصيه مي نمايد. ولی رژيم خونريز ملايان گوش شنوائی به اين توصيه ها ندارد.

همه مي دانند که اين ديو صفتان خونخوار، مراکزی برای تعليم و تربيت تروريسم داير کرده اند و از اين مراکز، آدمکشان مزدور به همه جا صادر مي کنند. با وجود اين، دولتها با رياکاری، درباره اين مراکز تروريست پروری کاملا شناخته شده که محلشان نيز مشخص است اظهار ترديد مي کنند.

بعضی کشورهای خاورميانه در اين امر موجب رضايتی برای خود مي يابند و بعضی ديگر، از هيچ فرصتی برای تبليغ درباره امکان همکاری با ملايان به اصطلاح معتدل غفلت نمی کنند.

قبل از درگذشت خمينی، مطبوعات و راديوهای کشورهای غربی از رفسنجانی به عنوان يک عنصر معتدل و پراگماتيک و کسی که ميتوان با او به گفتگو نشست داد سخن مي دادند. اين، نوعی چشم بستن بر طبيعت باطنی آخوند و در عين حال تلاشی برای ممانعت از استقرار يک رژيم دموکراتيک و مترقی – به معنای واقعی کلمه - در ايران است.

درد اينجاست که بعضی کشورها معتقدند که دموکراسی رژيمی بسيار خوب ولی تنها برای آنهاست، ما در ازاء اين برداشت غلط بهای سنگينی پرداخته ايم و رنج فراوان کشيده ايم.
بعد از سلطنت خودکامه گذشته، حکومت ننگين و بی رحم ملايان در ايران برقرار شد.
بی ترديد آنچه بيش از هر چيز ما بدان نياز داريم و در جستجوی آن هستيم دموکراسی، باز هم دموکراسی و هميشه دموکراسی است.
ما بدون دموکراسی به موقعيتی استوار و پايدار دست نخواهيم يافت. تنها به وسيله دموکراسی است که صلح، پيشرفت و حيثيت انسانی هر يک از ما قابل تصور است.
اين واقعيت را ايرانيان به قيمت قربانيان بيشمار دريافته اند و به هيچ وجه شک و ترديد درباره آن را جايز نمي دانند تا چه رسد که آنرا ناديده بگيرند.

خانمها، آقايان،
نميخواهم بيش از اين وقت شما را بگيرم. ولی مي خواهم آرزوی قلبی خود را بصورت دو پيشنهاد به نظر گرامی شما برسانم:

۱. ايجاد يک "کميته دموکراسی برای ايران" .
ده ها ميليون ايرانی، اگر بدانند که شما زحمت توجه به سرنوشت آنان را برخود هموار نموده ايد، سپاسگزار شما خواهند شد و اين اقدام شما به آنها قوت قلب خواهد داد و در مبارزه برای آزادی تشويقشان خواهد کرد.

۲. نکته دوم، پيشنهاديست آنهم باهدف استقرار دموکراسی.
پارلمان محترم شما مي تواند اعزام ناظرانی را به مناسبت انتخابات پارلمانی در ايران، پيشنهاد کند. اکثريت عظيم هموطنان من به خاطر چنين اقدامی از شما سپاسگزار خواهند شد.
اين اقدام مايه سرشکستگی ايران نخواهد بود ولی حسن نيت رژيم را – چنانچه نيازی به امتحان آن باشد – محک خواهد زد. من برای ادامه هرگونه توضيحی درباره مسائل کشورم در اختيار شما هستم. 

منبع: قیام ایران، ارگان مرکزی نهضت مقاومت ملی ایران،   شماره ۲۶۸ / ۱ فوريه ۱۹۹۰ 

*سخنرانی دکتر شاپور بختیار در پارلمان اروپا، روز ۲۷ دی ماه ۱۳۶۸ برابر ۱۷ ژانويه ۱۹۹۰ در استراسبورگ