تا قبل از اقامت اجباری ام در فرانسه، هربار که به پاریس می آمدم مطابق معمول دکتر بختیار را می دیدم. البته با هیچ کس از این دیدارها صحبت نمی کردم. با این وجود، در طی آخرین سفر که قصد داشتم بعد از یکی دوماه به ایران برگردم، اسم من در روزنامه های دستگاه آمد به این معنی که من مأمور بختیار در ایران بوده ام. در آن موقع مقّر حزب جمهوری اسلامی منفجر شد و بنابراین وضعیتی پیش آمده بود که بمن توصیه شد که فعلاً به ایران نروم.
بعداز مدتی دکتر بختیار گفت حالا که اینجا ماندگار هستی، یک فعالیتی بکن. هرکاری که میکنی باهم میکنیم و هروقت مقدور شد باهم به ایران می رویم. گفتم بنده اینجا امکاناتی ندارم. بختیار در جواب گفت: همینطور که من زندگی میکنم تو هم همانطور زندگی کن. و بالأخره در پاریس ماندم.
یک هفته بعد از آن گفتگو، دکتر بختیار مرا بعنوان مسئول جوانانی که به نهضت پیوسته بودند، معرفی کرد. با همان دوستان سازمان جوانان نهضت مقاومت ملی را تشکیل دادیم.
مقارن با ۱۶ آذر ۱۳۵۸ پیشنهاد کردم که در آن روز اولین جلسه ی سازمان را برگزار کنیم. با این نیّت که آنها هم خودرا سازمان بدهند و هم خودرا اداره کنند.
دکتر بختیار از این مسئله خیلی استقبال کرد. از ایشان خواهش کردم که خودتان هم پیامی بدهید. گفت در همان روز بیا من پیام مینویسم و بتو میدهم. روز موعود نزد ایشان رفتیم، باخود دستگاه ضبط صوت هم بردیم که صدای اورا ضبط کنیم. پیام را نوشت و بمن گفت خودت بخوان. عرض کردم با صدای خود شما بهتر است.
همانجا پیام دکتر بختیار ضبط و بعداً در متینگ سازمان جوانان که با حضور تعداد کثیری برگذار شده بود پخش شد.
در روز ۱۶ آذر ۱۳۵۸ موجودیت سازمان جوانان و دانشجویان پیوسته به نهضت مقاومت ملی ایران اعلام گردید. در پیامی که دکتر بختیار به متینگ فرستاده بود برای اولین بار نام مصدق در نهضت مقاومت ملی ایران برده شد.
متأسفانه نوار حاوی صدای دکتر بختیار را در اختیار ندارم امّا اصل نوشته را که از ایشان خواهش کردم و بمن داد، به شما میدهم تا کپی آنرا در نشریه درج کنید.
رونوشت دستخط دکتر شاپور بختیار
پیام به میتینگ سازمان دانشجویان وابسته به نهضت مقاومت ملی ایران به مناسبت ۱۶ آذر ۱۳۵۸
هم میهنان عزیز
روز ۱۶ آذر که مقارن با صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر است برای تمام تشنگان آزادی و محرومان جهان روز امید و طلیعه سعادت انسانهاست. مردم ایران که خود اکنون در چنگال مشتی آدم کش و تعدادی رجاله متعصب در بند است باید بیش از سایر ملتها برای حقوق انسانها و بدست آوردن حیثیت افراد تمام کشورها تلاش کند. برای ما تعصب بهر شکل: چه مذهبی، چه نژادی، چه طبقاتی محکوم است. شرافت انسانی بما حکم میکند که ملی گرائی و عشق به میهن خود را بر این اصول استوار نکنیم.
هیچکس بعد از جنگ جهانی دوم تصور نمیکرد که شما جوانان امروز شاهد اینهمه بی عدالتی، تبعیض و بی سروسامانی باشید. آنهائیکه مبارزه میکردند صادقانه باور کرده بودند که برای آزادی و حیثیت افراد و جوامع بشری است. امروز با کمال تأسف از جزائر اقیانوس آرام تا دریای ایرلند تعصبات مذهبی مانع اصلی آسایش و همزیستی مسالمت آمیز مردم میشود. افزون طلبی های دولت های بزرگ و عدم رعایت حقوق مردم کشورهای عقب مانده و تحمیل نوع حکومت از طرف قدرت های بزرگ به ملل جهان سوم کلیه اصول اولیه حقوق بشر را زیرپا گذارد.
بی اعتناعی به این اصول خشم مردم بیداردل را برانگیخته، آنچه در ممالک معروف به سوسیالیست که بایستی الهام دهنده آزادی و ضامن حقوق فرد باشند میگذرد شرم آور است. وقتی شما می بینید که با یک دانشمندی مثل آندره ساخارف اینطور رفتار میکنند شما چه انتظاری از کشور نژادپرست آفریقای جنوبی و یا دست نشانده آمریکای لاتین دارید.
تا آن خجسته روزی که برای افراد بشر آزادی عقیده، آزادی کار، آزادی مسکونیت برقرار شود صحبت حقوق بشر ارزش یک بحث آکادمیک دارد و بس.
شما جوانان عزیز ایران دارای یک گنجینه فرهنگ جاودانی هستید. شما نباید آزادی و سربلندی خود را فقط برای خود و کشورتان بخواهید. شما باید پس از بدست گرفتن امور کشورتان صادقانه برای اجرای اصول حقوق بشر پافشاری کنید، زیرا ارزش و اعتبار یک کشور در گرو احترام به شخصیت افراد و کوشش برای شکوفائی نهادهای اخلاقی و علمی اوست.
شما می دانید که در شانزدهم آذر ۱۳۳۲ اولین ضربه حکومت دست نشانده استعمار که مصدق را بزندان افکنده بودبر پیکر دانشگاه وارد شد و سه تن از جوانان پرشور و میهن دوست ما در داخل دانشکده فنی بضربه گلوله از پای درآمدند. و از آن تاریخ تا کنون همه ساله سعی گردید که خاطره فداکاری این جوانان جاودان بماند.
دولت اسلامی خمینی با مأموریتی که داشت کار را یکسره کرد و با بستن دانشگاه پس از کشتار دهها دانشجو و راه انداختن سیل خون یکی از ننگین ترین اعمال خود را مرتکب شد.
من به دانشجویان وابسته به نهضت مقاومت ملی ایران که این روز تاریخی را برای شروع فعالیت های وسیع خود انتخاب کرده اند تبریک می گویم. زیرا این روز، روز حقوق انسانهاست و روز نبرد دلاوران دانشگاه تهران برای آزادی عقیده و احترام به شخصیت انسانی است.
مسئله جوانان ایران پس از دفع فتنه خمینی مهم ترین و مشکل ترین اصل است. شما که در یک مملکت آزاد و یک محیط دموکراتیک تربیت شده اید در حل این مشکل نقش اساسی خواهید داشت. شما بدیگران خواهید آموخت که فقط در یک محیط آزادی که در آن حقوق بشر تمام افراد کشور محترم شمرده شود امکان شکوفائی و پیشرفت برای همگان میسر است.
شما باید عملا- نه با شعار و راه پیمائی و تحمیق سایرین- مفهوم نظم دموکراتیک و آزادی واقعی را به دیگران نشان دهید.
هر جامعه ای که در آن بجای آزادی هرج و مرج و خودخواهی پا گرفت باید در انتظار دیکتاتوری باشد.
نگذارید که کشور زیبای ما بار دیگر آزمایشگاهی برای نوع جدیدی از [مل ؟] دست مذهبی گردد.
ما باید اعتبار برای رهبرانی قائل شویم که گفتار آنها با کردارشان هم آهنگ بوده باشد.
شما که در نهضت مقاومت ملی گرد آمده اید و معتقد به دمکراسی و ملی گرائی هستید، بیش از کلیه افراد و طبقات کشور گذشته روشن و آینده درخشانی دارید. منطق شما هم ایرانی و هم جهانی است. شما به حاکمیت ملی و رأی مردم آگاه احترام می گذارید و نمی خواهید که هر روز افرادی در لفافه الفاظ با سوابق تاریک و اعمال ضد ایرانی، خود را به کشورتان تحمیل کنند.
بالاخره شما معتقدید که بکوری چشم دشمنان ایران،
ایران هرگز نخواهد مرد
دستخط دکتر شاپور بختیار