پوریا عالمی، شرق
بخیه مجانی موجود است
از قدیم هم
گفتند که هرچقدر پول بدهی آش میخوری.
الان به جایی رسیدیم که اگر پول نداشته
باشیم نهتنها آدم را بخیه نمیزنند که بخیه آدم را هم باز میکنند. این کار را چهکسی
کرده؟
یک پزشک در بیمارستانی دولتی در اصفهان.
الان ما بگوییم یک پزشک این کار را کرده فردا جامعه پزشکی میگوید: به ما توهین شد.
ولی جامعه پزشکی نگران نباشد.
یک پزشک در بیمارستانی دولتی در اصفهان.
الان ما بگوییم یک پزشک این کار را کرده فردا جامعه پزشکی میگوید: به ما توهین شد.
ولی جامعه پزشکی نگران نباشد.
ما بررسی کردیم دیدیم این دوست عزیزمان پزشک نبوده و احتمالا اهل بخیه است.
اهل بخیه هم که میدانید روی بخیه حساس هستند. ما جای جامعه پزشکی باشیم خودمان
پیشقدم میشویم و به مدت یکهفته مردم را مجانی بخیه میزنیم تا این موضوع را
فراموش کنند. اصلا طوری که مثلا طرف برای سرماخوردگی آمده، پزشک مربوطه یک بخیه هم
بزند براش مجانی. ما مردم هم از بس پول دادیم یک چیزی که مجانی باشد نمیپرسیم
چیست و سریع صف میایستیم که از دستمان نرود. وقتی پزشکان مردم را بخیه مجانی
بزنند مردم نهتنها ضایعه پزشک اصفهانی را فراموش میکنند که عاشق باقی پزشکان میشوند
و مسئله حل میشود.
راهکار بابابزرگ ما
بهترین کار را بابابزرگ ما میکرد که قانون زندگیش این بود که خودش خشک میشود و میافتد. جاییش هم درد میگرفت دکتر نمیرفت و میگفت از هرجا درد گرفته از همانجا هم خوب میشود.
چند احتمال پزشکی
این از این. اما ما خوشحالیم که این استاد اهل بخیه مثلا ارتوپد نبوده. وگرنه اول استخوان را جا میانداخته، بعد که میدیده طرف پول ندارد، میزده میشکسته. یا اگر مثلا چشمپزشک بود لابد اول این یکی چشم را خوب میکرد بعد میزد آن یکی را درمیآورد. یا اگر مثلا پزشک زایمان بود که همهچیز میریخت بههم و قصه میشد. یا اگر مثلا مریض تنگینفس داشت بعد از درمان اگر پول نداشت در اتاق را میبست که مریض تنگینفس بگیرد. یا اگر مثلا پزشک درد دست طرف را خوب کرده بود، بعدش اگر مریض دستش تنگ بود و پول نداشت، پزشکه دست مریض را میگذاشت زیر سنگ که الا و بلا باید پول بدهی. یا اگر پای طرف را خوب کرده بود و مریض پول یک قلم دوا را نداشت لابد پاش را قلم میکرد. چه میدانیم. آدم باید آرزو کند اگر گیر آن پزشک اصفهانی افتاد مشکلش در حد بخیه باشد که با بازوبستهکردن برطرف شود.
نظر مثبت وزیر
البته وزیر بهداشت سریع موضع شفافی گرفته و نظر مثبتش را اعلام کرده و چیزی را تکذیب نکرده و گفته این اتفاق در بیمارستان دولتی اصفهان افتاده. همین مسئله جای جشن و پایکوبی دارد چون تا الان اینطوری بوده که اول تکذیب شود بعد هم خاطره تعریف کنیم و دورهم سرگرم شویم. خلاصه ما که ترجیح میدهیم جای اینکه گذرمان به بیمارستان بیفتد، هرچند گذر پوست به دباغخانه میافتد، دُممان را بگذاریم روی کولمان و برویم توی افق گم شویم و خلاص.
بهترین کار را بابابزرگ ما میکرد که قانون زندگیش این بود که خودش خشک میشود و میافتد. جاییش هم درد میگرفت دکتر نمیرفت و میگفت از هرجا درد گرفته از همانجا هم خوب میشود.
چند احتمال پزشکی
این از این. اما ما خوشحالیم که این استاد اهل بخیه مثلا ارتوپد نبوده. وگرنه اول استخوان را جا میانداخته، بعد که میدیده طرف پول ندارد، میزده میشکسته. یا اگر مثلا چشمپزشک بود لابد اول این یکی چشم را خوب میکرد بعد میزد آن یکی را درمیآورد. یا اگر مثلا پزشک زایمان بود که همهچیز میریخت بههم و قصه میشد. یا اگر مثلا مریض تنگینفس داشت بعد از درمان اگر پول نداشت در اتاق را میبست که مریض تنگینفس بگیرد. یا اگر مثلا پزشک درد دست طرف را خوب کرده بود، بعدش اگر مریض دستش تنگ بود و پول نداشت، پزشکه دست مریض را میگذاشت زیر سنگ که الا و بلا باید پول بدهی. یا اگر پای طرف را خوب کرده بود و مریض پول یک قلم دوا را نداشت لابد پاش را قلم میکرد. چه میدانیم. آدم باید آرزو کند اگر گیر آن پزشک اصفهانی افتاد مشکلش در حد بخیه باشد که با بازوبستهکردن برطرف شود.
نظر مثبت وزیر
البته وزیر بهداشت سریع موضع شفافی گرفته و نظر مثبتش را اعلام کرده و چیزی را تکذیب نکرده و گفته این اتفاق در بیمارستان دولتی اصفهان افتاده. همین مسئله جای جشن و پایکوبی دارد چون تا الان اینطوری بوده که اول تکذیب شود بعد هم خاطره تعریف کنیم و دورهم سرگرم شویم. خلاصه ما که ترجیح میدهیم جای اینکه گذرمان به بیمارستان بیفتد، هرچند گذر پوست به دباغخانه میافتد، دُممان را بگذاریم روی کولمان و برویم توی افق گم شویم و خلاص.