به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، خرداد ۳۱، ۱۴۰۰

فراخوان شماره ی ۴

 

فراخوان شماره ی۴

ستاد نیروهای ملی

یرای تحریم بازی انتخاباتی

 سرانجام مردم در ۲۸ خردادماه رأی خود را دادند: رأی به طرد رژیم حاکم و همه ی بازیهای سیاسی رسوای آن؛ از جمله به افتضاحاتی بنام انتخابات.

حتی برابر آمار خود رژیم نیز که اعتبار آن مانند همه ی ادعاهای دیگر آن بی اعتبار است، رأی های ریخته شده در این نمایش انتخاباتی، منهای آراءِ باطل و آراء نظامیانی که خود و خانواده هایشان را با دستوری تهدیدآمیز وادار به دادن رأی کردند، کمتر از نیمی از متوسط آرائی است که در نمایشهای انتخاباتی همه ی دوازده دوره ی پیشین اعلام شده است.

از سوی دیگر بنا به آمار ستاد انتخابات استان تهران در این استان تنها اندکی بیش از ۳۴ درصد از کل واجدان شرایط رأی های خود را به صندوق ها ریخته اند، آماری که، با کسر نزدیک به ۱۲درصد آراء باطل شده از کل، اندکی بیشتر از۲۲ درصد شمار واجدان شرایط می گردد. بر این پایه این بار نیز، مانند نمایش انتخاباتی دوره ی سیزدهم مجلس شورای اسلامی، و حتی بیشتر از آن، استان تهران و پایتخت پرچم کارزار تحریم و «نه به جمهوری اسلامی» را جلوتر از دیگر شهرها و استانها به پیش برده اند.

کارزار تحریم ماههای گذشته از سوی مراکز و شخصیت های مختلف اپوزیسیون آزادیخواه، همراه با ندای مادران و خانواده های داغدیده و دادخواه، از یک سو و بیداری روزافزون جامعه به دنبال ضربات ناشی از کشتارهای دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸  و بازی های مفتضح رژیم پیرامون سقوط جنایتکارانه هواپیمای اوکرایینی، همه و همه عواملی بود که اذهان بخش مهمی از جامعه را بیش از همیشه نسیت به ماهیت جنایت پیشه و فریبکار قدرت  حاکم آگاه ساخت. افزون بر این در سالهای گذشته مردمی که دیگر حتی قادر به تأمین نان برای سفره ی کودکانشان نیستند، کارگرانی که حتی حقوق ناچیزشان نیز پرداخت نمی شود، جوانان بی اشتغال و سرگردان، و بسیاری دیگر از قشرهای محروم و فراموش شده ی جامعه بیش از هر دوره ی دیگر به این حقیقت پی بردند که که شکم خود و خانواده هایشان را نه اورانیوم غنی شده پرمی کند، نه موشک های تقدیمی به حزب الله لبنان و حافظ اسد و حوثی های یمن، و نه آیات و احادیثی که حضرات شبانه روز تحویل مردم می دهند، و چاره ی همه ی مشکلات جز این نسبت که به هر وسیله ی ممکن شر این کاست مافیایی از کشورکنده شود.

مانورهای داخلی خود رژیم علیه جناح های مغضوب آن که نتوانستند حتی یک کاندیدای اصلی خود را هم به تأیید شورای نگهبان برسانند، نیز اگر چشم خود اینان و هواداران کوردل و کودنشان، در داخل و خارج کشور، را باز نکرد، اما بطور قطع در بیداری بیشتر قربانیان آنان، مردم بیغرض و ستمدیده، اثری بیسابقه داشت و نشان داد که دیگر نه ممنوعیت انتشار آزاد اطلاعات و فقدان آزادی بیان، و نه مغالطات عامیانه ی فسیل های سیاسی، هیچیک نمی تواند  الی الابد مانع از آگاهی جامعه ای گردد که بازیچه ی این کشمکش های داخلی سهم خواهان نظام قرارگرفته است.

با این پیروزی، مراکز فعالیت جمعی، نیروهای متشکل و شخصیت هایی که در دستیابی به آن مؤثر بوده اند نمی باید کار خود را پایان یافته بدانند. این پیروزی تاریخی که نتیجه ی همصدایی بیسابقه ی طیف وسیعی از مخالفان آزادیخواه و مصمم قدرت مافیایی حاکم بود می تواند و می باید مقدمه ای باشد برای همصدایی بیشتر در راه برقراری اتحادعملی که باید به تشکیل پایه های یک جانشین آزادیخواه معتبر در برابر رژیم توتالیتر و برچیدن بساط جنایت و ویرانگری آن کمک رساند.  

گرچه ستاد نیروهای ملی برای تحریم نمایش انتخاباتی نیز وظیفه ای را که بهنگام تشکیل برای خود ترسیم کرده بود پایان یافته می داند، اما اعضاء آن و نیروهایی که به پیشرفت کارش کمک رسانده بودند وظیفه ی کمک به همصدایی هرچه بیشتر در مبارزات جاری در جهت ریشه کن کردن رژیم   ستم پیشه ی حاکم را، در شکل های مناسب دیگر، همچنان دنبال خواهندکرد.

نشانی برای تماس با ما:

     <setadtah@gmail.com>

یکشنبه،۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۰ 

دکتر پرویز داورپناه، محمد رضا روحانی، علی شاکری زند، دکتر مهناز شیرالی، پرویز ضرغامی، ناصر کاخساز، دکتر علی گوشه، پروفسور شاهرخ وزیری.