برخلاف تحصیلات ششم ابتدایی رییسی که مورد اجماع همگان است وجود یا فقدان تحصیلات آکادمیک وی بهحدی محل نزاع بوده است که در سایت رسمیاش تاکنون چندین بار زندگینامهی وی ویرایش شده است. رییسی فاقد تحصیلات لیسانس است و در این باره نیز ادعایی مطرح نشده است.
سیدروحاله قاسمزاده
در کنکور سال ۱۳۹۷ « عبدالله رئیسی» بهعنوان جوانی بلوچ و از ژرفای محرومیتی جغرافیایی، توانست با کسب رتبهی ۲ ( از منطقهی سه) نگاه مرکز به حاشیه و بیعدالتیهای موجود در نظام رانتیِ آموزشی را به خود جلب سازد. یکسال پیش از آن، درست در تابستانِ سالی که «عبدالله» در عمق محرومیت بلوچستان برای کنکور درس میخوانده است فرسنگها دورتر از وی، در تهران رقابتی انتخاباتی جریان داشت که در یک سوی آن معممی وجود داشت که بهرغم ابهامات شدید در تحصیلات کلاسیک، حوزوی و آکادمیکش « دکتر ابراهیم رییسی» خطاب میشد. ماه عسل رییسی و عنوان « دکتر» چندان بهطول نیانجامید. دیری نپایید که در دور بعد و در جریان نخستین مناظره تلویزیونیِ نمایش انتخابات، عباراتی از زبان کاندید جناح مغلوب رژیم ( مهرعلیزاده ) خطاب به وی جاری شد که کوتاه ولی واضح و پرمعنا بود؛ « آقای رییسی شما در سطح کلاسیک، شش کلاس سواد دارید». در فضای تمثیلی این مقاله، این بدان معناست که مجموع تحصیلات کلاسیک « ابراهیم» ( قاضیالقضات رژیم) معادل تنها نیمی از تحصیلات کلاسیک « عبدالله» (جوان کوشای بلوچ) بوده است.
بیگمان برای کسی که با عضویت موثر در «هیات مرگ» ، جنایت کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی را رقم زده باشد نقصِ ناشی از نداشتنِ سواد آکادمیک در یک مناظره انتخاباتی، چندان بزرگ بهچشم نمیآید. در واقع، بیلان رییسی را نه در تحصیلات ادعایی وی بلکه باید در کارنامهی سیاهِ کشتار تابستان تلخ 1367جستجو کرد. از اینرو، پرداختن به مدرک تحصیلی رییسی، هیچ دلالتی بر نادیدهگرفتن نقش پررنگ وی در «هیات مرگ» و عادیسازی شر در جمهوری اسلامی نیست. سکوت دربارهی مدارک تحصیلی رئیسی دستکم در این مقطع که او درصدد است افکار عمومی جامعه را بفریبد قابل مسامحه نیست. پیش از پرداختن به تردیدهای جدی درباره مدارک آکادمیک رییسی، باید این واقعیت طنزآلود را خاطرنشان ساخت که وی با مهندسی معکوس و برخلاف بدیهیترین اصول بروکراتیک ابتدا حساسترین جهشهای شغلی و بعد پایینترین پیشرفتهای تحصیلاتی را تجربه کرده است. رییسی بهدلیل نزدیکی به قدوسی و خامنهای، ابتدا کلیدیترین مناصب قضایی از جمله دادستانی کرج (۱۳۵۹) دادستانی همزمان کرج و همدان(۱۳۶۱) ، جانشینی دادستان انقلاب تهران (۱۳۶۴) ،عضویت در «هیات مرگ»( ۱۳۶۷) ، دادستانی استان تهران (۱۳۶۸) ، ریاست سازمان بازرسی کل کشور از (۱۳۷۳) را تجربه و سپس به یاد تحصیلات حقوقی افتاد و اکنون نیز ادعا میکند که در دورهی معاون اولی خود بر قوه قضاییه. به درجهی «دکتری تخصصی» نائل آمده است.
نداشتن مدرک کارشناسی ارشد
برخلاف تحصیلات ششم ابتدایی رییسی که مورد اجماع همگان است وجود یا فقدان تحصیلات آکادمیک وی بهحدی محل نزاع بوده است که در سایت رسمیاش تاکنون چندین بار زندگینامهی وی ویرایش شده است. رییسی فاقد تحصیلات لیسانس است و در این باره نیز ادعایی مطرح نشده است. از اینرو، علیالقاعده وی از راه معادلسازی «سطح دو حوزه» با لیسانس، به مقطع بالاتر راه یافته است. برابر زندگینامه منتشره از رییسی او با اتمام دوره سطح حوزه، از دوره کارشناسی ارشد « حقوق خصوصی» فارغ التحصیل شده است. این توصیف مجمل و پرابهام هرگز مشخص نمیسازد که وی این مقطع را در چه تاریخی و در کدام دانشگاه یا موسسه مورد تایید وزارت علوم گذرانده است. سال ورود و زمان دقیق فارغالتحصیلی وی هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و بهرغم انکارها و تردیدهای جدی، هنوز هیچ مدرک دانشگاهی دال بر وجود تحصیلات وی در مقطع کارشناسی ارشد منتشر نشده است. در سایت « ایرانداک» که حاوی لیست تمام پایاننامهها و رسالههای دفاعشده در دانشگاههای تابعهی وزارت علوم است، هیچ نامی از ابراهیم رییسی به چشم نمیخورد. بااینحال، در تابستان ۱۳۹۸ «رضا ملک» ( از مقامات ارشد وزارت اطلاعات در دورهی فلاحیان) اندکی پیش از آزادی از « زندان اوین» با انتشار فایلی صوتی که در اختیار « دُر تی.وی» و « آمدنیوز » قرار گرفت گوشههایی از رازِ سربهمهرِ تحصیلات ادعاییِ کارشناسی ارشدِ رییسی را چنین آشکار ساخت « در اوایل دهه هفتاد دانشگاه آزاد برای دادن مدارک صوری به برخی از مدیران، جلساتی را در مسجد « ’فرشته‛برگزار کرد . یکی از شرکتکنندگان در این جلساتِ مختصرِ درس، ’ ابراهیم رییسی‛ به همراه تعدادی مدیران اطلاعات بود . پس از این دوره ، مدرک ارشد الهیات را در مدت کوتاهی بهطور فرمالیته به او اهدا کردند». اگر از روایت « رضا ملک» از نحوه اخذ کارشناسی ارشد رییسی نیز عبور کنیم باید گفت در خوشبینانهترین حالت، مدرک رییسی با ارایه « سطح سه حوزه» در پروسه معادلسازی، معادل « کارشناسی ارشد» ارزیابی شده است.
تعارض گرایش تحصیلی
تعارض گرایش تحصیلی مدرک کذایی دکترای رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۳۹۶ از حواشی دردسرسازی برای وی بود که در سایهی هیاهوی ۶ کلاس سواد آکادمیک وی گم شد. در جریان انتخابات ۱۴۰۰ گرایش دکترای وی « فقه و حقوق خصوصی» عنوان شد. این در حالی است که در انتخابات ۱۳۹۶ ادعا شده بود که آخرین مدرک تحصیلی ادعاییِ وی دکترای « حقوق بینالملل خصوصی» است. طرفه آنکه هنوز هم در هیجیک از دانشگاههای ایران نهتنها در مقطع «دکترای تخصصی» بلکه حتی در مقطع «کارشناسی ارشد» نیز چنین گرایشی وجود ندارد و « حقوق بینالملل خصوصی» تنها یکی از دروس اختیاریِ این دو مقطع به ارزش دو واحد درسی است.
ابهام در ضابطهی پذیرش وی بهعنوان دانشجوی دکتری
تا سال ۱۳۹۰، دانشگاهها از طریق «آزمون داخلی» کتبی و شفاهی مبادرت به پذیرش دانشجو مینمودند. اساسا کنکور و یا آزمون سراسریِ واحدی برگزار نمیشد و هر دانشگاه جداگانه حسب سلایق علمی، زمینه تحقیقاتی اساتید و پس از ارزیابی جامع تواناییهای علمی_ پژوهشی و سوابق آموزشی دانشجو با هماهنگی وزارت علوم مبادرت به اخذ دانشجو و ارسال اسامی پذیرفتهشدگان به سازمان سنجش مینمود. رییسی در زمان پذیرش ادعایی حداقل ۵۰ سال سن داشته است. بالابودن سن در مقطع دکتری نکتهی بسیار منفی در پذیرش دانشجو است مگر اینکه متقاضی دارای رزومهی علمی چشمگیری باشد که بیانگر تلاش بیوقفهی علمی وی در پژوهش و نگارش آثار علمی بوده باشد. سیستم پذیرش در دانشگاه « شهید مطهری» نیز همواره سیستم « نیمهمتمرکز» است و برابر آن اصولا بخش عمدهای از امتیازهای مصاحبه شفاهی دکتری به سوابق علمی- پژوهشی داوطلب اختصاص مییابد. با جستجوی دقیق رزومهی رییسی در دههی هشتاد خورشیدی درمییابیم که وی در زمان مصاحبه فاقد هرگونه کتاب و مقاله ( امتیاز پژوهشی)، سخنرانی در کنفرانسهای ملی و بینالمللی، سوابق تدریس، دانش زبان خارجی، رتبهی اول دانشجویان هموردیان، رتبهی برترکنکور و... بوده است. حال پذیرش یک معمم حوزویی که در دههی ششم حیات خود فاقد هرگونه برجستگی علمی و پژوهشی است برمبنای کدام سوابق علمی صورت گرفته است؟
ابهام در آشنایی به زبان انگلیسی
دههی هشتاد خورشیدی، برابر مقررات پذیرش دانشجو در مقطع دکتری تخصصی، ارائهی گواهی منبیبر کفایت دانش انگلیسی ( گواهی تافل یا معادلهایی مانند «تولیمو» و «ام.اس.اچ.ای» ) شرط پذیرش یا دستکم گذراندن امتحان جامع و تصویب عنوان پروپوزال بود. حال یک طلبهی فاقد تحصیلات دیپلم و دانشنامه لیسانس که هیچ آشنایی با این زبان نداشته و از ۲۰ سالگی با خواندن دروس حوزوی عربی- فارسی سمتدار پستهای کلیدی نیز بوده است آزمون دشوار تافل را چگونه از سرگذرانده که عاجز از تلفظ واژگان سادهیی مانند « لوکوموتیو» و « پروپاگاندا» است؟
فقدان نوآوری در عنوان رساله دکتری
سایت ریسی و دانشگاه مطهری، عنوان رساله رئیسی را ««تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» ذکر کرده است. شرط تصویب پروپوزال دکتری، داشتن جنبههای نوآوری طرح است که اصولا توسط استاد راهنما تکمیل میگردد. این بخش در فرمهای پروپوزالِ هر دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، یافت میشود و اساسا در تصمیمگیری دپارتمان مربوطه در پذیرش یا رد پروپوزال نقشی بسیار اساسی دارد. با یک جستجوی ساده در موتور جستجوی گوگل و یا نرمافزار فقهی « اهل بیت» میتوان به صدها مقاله و باب فقهی رسید که مستقیما و به طور فراگیر «تعارض اصل و ظاهر» را مفصل و مبسوط برررسی نمودهاند. بنابراین، صرف چندین سال برای نگارش یک مفهوم فقهی- حقوقی بدیهی و فاقد جنبهی نوآوری و همچنین تصویب این موضوع پیشپاافتاده در گروه آموزشی مربوطه شدیدا محل سوال است.
فقدان مقالهی علمی-پژوهشی( پیششرط دفاع از رساله)
تا سال گذشته، شرط دفاع از رساله دکتری، داشتن دستکم یک مقالهی علمی- پژوهشی از نشریات مورد اعتبار وزارت علوم بوده است و دانشجو تنها پس از احراز کفایت دستاوردهای علمی ( یعنی چاپ یک مقاله علمی – پژوهشی معتبر و مستخرج از رساله) میتوانست مجاز به دفاع از رسالهی خود باشد. در پایگاه اطلاعرسانی رییسی که حتی لیست سخنرانیهای وی نیز بهعنوان رزومه قید شده است ، هیچ نشانی از چاپ حتی یک مقاله بهچشم نمیخورد و تنها کتابی با عنوان «تقریرات درس قواعد فقه» بهعنوان رزومهی علمی وی ذکر شده است. در سایتهای معتبر علوم انسانی نیز که تمام مقالات علمی- پژوهشی چاپشده را نمایه میکنند هیچ نامی از مقاله ابراهیم رییسی به چشم نمیخورد. بنابراین، بهنظر میرسد جلسهی دفاعیه وی از رساله ( در صورت برگزاری ) نیز قانوناً از اعتبار ساقط است.
تداخل اشتغال همزمان با تحصیل تماموقت در مقطع دکتری
تعداد واحدهای درسی دوره دکتری تخصصی ۳۶ واحد (شامل ۱۸ تا ۲۰ واحد درسی و ۱۶ تا ۱۸ واحد بهعنوان رساله ) است. گذارندن واحدهای نظری مستلزم دستکم ۳ یا ۴ ترم تحصیلی و حداقل ۲ روز شرکت در کلاسهای حضوری دانشگاه است. علاوهبراین، برای کسانی که در مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد مغایرت رشته داشته باشند اصولا (و نه عموما ) علاوهبر دروس مصوب و سرفصل رشته، باید چند واحد درسی بهعنوان دروس جبرانی، انتخاب نمایند.
در پاسخ به تحصیلات حوزوی ناقص رییسی، وی مدعی است هنگام دادستانی کرج در یک دورهی فقهی با تدریس « آیتالله مدرسی» شرکت میکرده و برای پرهیز از « ضربه به اشتغالات اداری» زمان کلاس را « در هماهنگی با استاد ، اولین ساعات صبحگاهی تنظیم کرده بود».
برابر مقررات موجود، از آنجا که تحصیل در مقطع دکتری « تمام وقت » بوده « هماهنگی با استاد در اولین ساعات صبحگاهی» هیچ محملی نمیتواند داشته باشد و بخش عمدهای از فعالیتهای تحصیل در این مقطع الزاما به انجام تحقیق کلاسی و ارائه سمینارهای درسی اختصاص دارد. بنابراین این پرسش اساسی مطرح است که چگونه تحصیل یک کارگزار رژیم با داشتن سمت معاونت قوه قضاییه فرصت تحصیل و حضور در کلاسهای درس داشته است ؟ تحصیل همزمان رییسی با داشتن سمت معاونت قوه قضاییه رژیم در تعارض مستقیم با مقررات صوری رژیم با عنوان «منع اشتغال به تحصیل همزمان با مشاغل دولتی» است که هیچیک از استثائات آن نیز رئیسی را شامل نمیشود. رئیسی در اردیبهشت ۹۲ در حالی دوره دکترا را (به روایت هوادارانش) پایان رسانده که نهتنها «معاون اول قوه قضائیه» بوده است بلکه یک سال پیشتر از آن( ۱۳۹۱) همزمان با حکم خامنهای بهعنوان دادستان کل دادگاه روحانیت گماشته شده بود.
غیرعادی بودن سنوات تحصیل
برابر اطلاعات منتشره از زندگینامهی رییسی ،وی ورودی سال ۱۳۸۰ و فارغالتحصیل ۱۳۹۲ است یعنی مجموعا ۲۴ ترم تحصیلی را برای یک مقطع گذرانده است! این امر، فرضیهی ساختگیبودن ادعای تحصیلات دانشگاهی وی در دانشگاه را تقویت و تا مرز اثبات میبرد و یا دستکم حکایت از رفتار فراقانونی ارفاقآمیز نسبتبه وی دارد. زیرا برابر مقررات وزارت علوم، سنوات تحصیل در دورهی دکتری اصولا ۸ ترم است و تمدید دو ترمِ مازاد، نیازمند طی فرآیند موسوم به « تمدید سنوات» است و حتی از ترم یازده دانشجویان دکتری تخصصی نیازمند موافقت «کمیسیون بررسی موارد خاص» دانشگاه و طی پروسهی دشواری برای تمدید چند ترم محدود هستند. این تمدید ترم که البته نیازمند تایید استاد راهنمای رساله و موافقت معاونت آموزشی دانشگاه نیز میباشد نیازمند دلایل موجهی است. بااینحال ارفاقات رایج در نظام آموزشی ایران این امکان را فراهم میسازد که چنانچه ارزشیابی رساله مردود اعلام شود با تائید هیئت داوران حداکثر «یک نیمسال تحصیلی» به دانشجو اجازه داده میشود تا پس از اعلام نظرات اصلاحی هیئت داوران یکبار دیگر از رساله خود دفاع کند ولی بههیچ وجه طول دورهی دکتری نمیتواند به رقم بیسابقهی 24 ترم برسد مگر اینکه به تعبیر دوست نکتهبینی «هیات آموزشی» از «هیات مرگ» هراسیده باشد.
مغایرت در «تاریخ دانشآموختگی» رییسی
برابر بخش پایاننامههای سایت دانشگاه شهید مطهری (که تاکنون چندبار بهسود رییسی ویرایش شده است) تاریخ دفاع وی ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ است حال آنکه در مدرک تحصیلی منتشره از رییسی تاریخ دفاع وی اردیبهشت ۱۳۹۲ ذکر شده است. حال آنکه برابر مقررات تحصیلات تکمیلی، فارغ از اینکه « تسویه حساب» نهایی دانشجو و حتی اصلاحات مدنظر هیات داوران در چه تاریخی صورت گیرد در محاسبهی تاریخ دانشآموختگی تنها و تنها «روز دفاع از رساله و کسب درجه قبولی در آن» ملاک است. در واقع یکی از ضمایم و شرایط فارغالتحصیلی ارائه برگه دفاع از رساله است و بر مبنای همین برگه تاریخ فارغالتحصیلی در دانشنامه ذکر میگردد و از اینرو، مغایرت روز دفاع و روز فارغالتحصیلی منطقا میسر نیست.
سخن پایانی
باایناوصاف به باور نگارنده تا زمانی که ابهامات این پرونده شفاف رفع نگردد آخرین مدرک تحصیلاتیِ ابراهیم رییسی ، همان تحصیلات ابتدایی در مدرسهی جوادیه مشهد و چند کلاس سواد آخوندی در مدرسههای دینیِ نواب، موسوینژاد و آیت الله بروجردی است. بااینحال در کشوری که رییسجمهورِ فعلیاش (حسن روحانی) از سال 58 (مجلس اول) تا سال ۷۵ (پایان مجلس پنجم) با داشتن مدرک تحصیلی لیسانس حقوق از عنوان جعلی « دکتر» و مزایای این پسوند در مناسبات سیاسی، پارلمانی و اجتماعی آن استفاده میکرده است رییسجمهور انتصابی آیندهاش هم مانعی نمیبیند که عریضه را خالی نبیند و بدون داشتن سواد دانشگاهی و حتی حوزوی خود را « حجتالاسلام دکتر سید ابراهیم رئیسی » به جامعه معرفی نماید.
باید گفت حتی داشتن مدارک عالیهی دانشگاهی(در فرض وجود) نیز نمیتواند صفحهای از گذشتهی تیرهگون برخوردهای غیرانسانی وی در محاکمه زندانیان سیاسی را تطهیر نماید؛ دکتر « ویکتور امیل فرانکل» روانشناس اتریشی که زمانی در اردوگاههای کار اجباری هیتلر زندانی بود در نامهای خطاب به « معلمان جهان» نوشته است « اتاقهای گازی را دیدم كه توسط ماهرترین مهندسین ساختمان ساخته شده بودند !متخصصترین پزشكانی را دیدم كه كودكان را به شكل ماهرانهای مسموم میكردند! به این دلیل به آموزش مشکوکم!» و نتیجه میگیرد « بزرگترین ثروت ما انسانیت و اخلاق ما هست كه با هـیچ مدركی قابلمقایسه نیست». فارغ از درجهی تحصیلاتی رییسی و داشتن یا نداشتن تحصیلات آکادمیک، تعمق در گذشتهی سیاسی رییسی این واقعیت را برای هر ناظر مستقل و بیطرفی به نمایش میگذارد که در عرصهی سیاست و قضاوت وی از بزرگترین ثروت انسانی ( اخلاق ) هیچ بهرهای نبرده است. نقش کلیدی وی در کشتار تابستان ۲۴۶۷ دلالت تامی بر وجود این فقر انسانی دارد.
سیدروحاله قاسمزاده – پژوهشگر حقوق (هامبورگ)
منبع: عصرنو