انتظار نداریم که ابراهیم رئیسی از جنایتش دفاع نکند ولی وقتی به چنان زبان وارونه سازی متوسل می شود که امروز در اولین مصاحبه مطبوعاتی وی پس از انتصاب به ریاست جمهوری شنیدیم، به نظر می رسد که زبان تا کنونی ما در تحلیل و افشاگری نقش او و همدستانش در جنایتها دیگر کفایت نمیکند. می گوید: «از ابتدای مسئولیت به عنوان یک حقوقدان همواره مدافع حقوق مردم بودم به حقوق بشر تعهد داشتم.» در پاسخ به کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ می گوید اقداماتش مقابله با کسانی بوده که دست به اقدامات داعشی و ضدامنیت زدند. گرچه مترجم سوال خبرنگار الجزیره واژه «جنایت علیه بشریت» در مورد کشتار زندانیان در سال ۶۷ را سانسور میکند، ولی باید دانسته باشد که موضوع چه بوده ولی در پاسخ، خود را «قاضی و حقوقدان» می داند که «از مردم جامعه حمایت کرده باید تشویق شود.»
این همان «ابتذال شر» نیست که هانا آرنت در باره آیشمن بکار برد؟ آرنت این مفهوم را در بستری دیگر بکار گرفت و کسانی هم به او انتقادات سختی وارد آوردند که عاملان هولوکاست را کم خطر جلوه داده است. شاید در آن موقع آرنت اطلاع نداشت- اینها اندکی بعدتر روشنتر شد- که آیشمن تنها یک بروکرات نبود که توان اندیشیدن به نتیجه عمل خود را نداشته نباشد. آیشمن عمیقا یک نژادپرست و یهودستیز بود و به ایدئولوژی نازیسم شدیدا، حتی تا پایان عمر- باور داشت. ولی مفهومی که هانا ارنت ابداع کرد، ماند. و من امروز هیچ واژه دیگری به نظرم نمی رسد برای کودنی که عضو هیئت مرگ کشتار تابستان ۶۷ بود و من شاهدی بر آن جنایت در اوین.
کودنی رئيسی به کنار، این حرفها اما، دقیقا حساب شده است. او و مشاورانش قطعا می دانستند که نخواهند توانست جلوی پرسش های مسئله ساز خبرنگاران خارجی را بگیرند. موضع حکومت در مورد جنایتهای دهه ۶۰ و کشتار ۶۷ در دوره های مختلف بسته به وضعیت جامعه متفاوت بوده؛ از سکوت و انکار تا توجیه و اعتراف و دفاع آشکار و در راس همه اینها تحریف حقیقت قرار داشت که حالا مدتی است وارونه سازی حقیقت هم به آن افزوده شده و امروز این اقا در آن سنگ تمام گذاشت تا به آنجا که حتی خود را در «جایگاه مدعی» قرار داد. این خط هم البته نه ابداع رئیسی، بلکه با رهنمود رهبر، سیدعلی خامنه ای آغاز شد. او بود که هشدار داد در قضاوتها درباره دهه شصت، «جای شهید و جلاد عوض نشود.» بعدها هم - در پی خیزش آبان ۹۸- رک و راست تعریف «مستضعف» را تغییر داد و گفت که آن را افراد فرودست یا آسیبپذیر نمیداند.
بعید است که چنین وارونه سازی هائی توان باورپذیری در مردم ایران و در مورد جنایتها، که مورد توجه افکار جهانی هم هست، داشته باشند. چه بسا – مثلا خود را به حقوق بشر متعهد دانستن رئیسی- مورد مضحکه و تمسخر هم واقع شود ولی می توانند در عادی سازی جنایت و دروغ موثر باشند. هدف آنها همین است و خطر اینجاست.
منیره برادران
کودنی رئيسی به کنار، این حرفها اما، دقیقا حساب شده است. او و مشاورانش قطعا می دانستند که نخواهند توانست جلوی پرسش های مسئله ساز خبرنگاران خارجی را بگیرند. موضع حکومت در مورد جنایتهای دهه ۶۰ و کشتار ۶۷ در دوره های مختلف بسته به وضعیت جامعه متفاوت بوده؛ از سکوت و انکار تا توجیه و اعتراف و دفاع آشکار و در راس همه اینها تحریف حقیقت قرار داشت که حالا مدتی است وارونه سازی حقیقت هم به آن افزوده شده و امروز این اقا در آن سنگ تمام گذاشت تا به آنجا که حتی خود را در «جایگاه مدعی» قرار داد. این خط هم البته نه ابداع رئیسی، بلکه با رهنمود رهبر، سیدعلی خامنه ای آغاز شد. او بود که هشدار داد در قضاوتها درباره دهه شصت، «جای شهید و جلاد عوض نشود.» بعدها هم - در پی خیزش آبان ۹۸- رک و راست تعریف «مستضعف» را تغییر داد و گفت که آن را افراد فرودست یا آسیبپذیر نمیداند.
بعید است که چنین وارونه سازی هائی توان باورپذیری در مردم ایران و در مورد جنایتها، که مورد توجه افکار جهانی هم هست، داشته باشند. چه بسا – مثلا خود را به حقوق بشر متعهد دانستن رئیسی- مورد مضحکه و تمسخر هم واقع شود ولی می توانند در عادی سازی جنایت و دروغ موثر باشند. هدف آنها همین است و خطر اینجاست.
منیره برادران
۳۱ خرداد ۱۴۰۰