به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، بهمن ۱۴، ۱۴۰۰

زندگي امروز در فرانسه، شیرین سمیعی

 

بامداد نامه ای از شرکت بیمه درمانی در انتظارم بود و روزم با خواندن مهملاتش آغاز شد! خودشان اشتباه کرده بودند و مبلغ هفده یورو اضافه در حسابم ریخته بودند و در این نامه تهدیدم می کردند چنانچه تا فلان تاریخ این مبلغ را نپردازم به دادگاهم خواهند کشاند و چنین و چنان! بخاطر هفده یورو! آنها اشتباه کرده بودند و امروز من در این میان مقصرم!

کوشیدم آرامشم را حفظ کنم و خشمم فرو خورم، و به شماره ای که در آن نامه کذایی یافته بودم زنگ زدم بدون آن که آدمیزادی به من پاسخ دهد، تنها صدایی به مدت سه ربع در تلفن مهمل گفت و سپس مرا در انتظار گذاشت … که عاقبت وا دادم و همه چیز را به امان خدا رها کردم و خودم را لعنت، بخاطر انتخاب یک چنین کشوری برای اقامتم! اگر حالش را داشتم نامه را برای یک هفته نامه ی فکاهی انتقادی می فرستادم! 

فرانسه با تمام منم منم های حاکمانش، بخاطر ندانم کاری و زدوبند خود آنان امروز بی اغراق یکی از عقب افتاده ترین کشورهای اروپایی ست و از همه اسفناکتر، از امنیت زندگی در درونش نیز روز به روز کاسته می شود. همه از این داستان می گویند، و فقط می گویند و ما هم می شنویم ولی هنوز کسی به دنبال راه حل قاطعانه ای برای از بین بردن این مهم نرفته است. 

همگان در این شهر می دانند که باید همواره مراقب بود، و به آدمهایی در ملاء عام حمله می شود و امروز این حملات نه تنها بخاطر چپاول و دزدیدن کیف پول شان که بیشتر بخاطر داشتن معتقدادتی سوای اعتقادات آنان و انتخاب راه دیگری سوای راه آنان است. در کنار آدمکشان شست و شوی مغزی شده ای که با کارد به جان مردم بی گناه در این دیار افتاده اند و می افتند، عوامل جمهوری اسلامی هم وارد این کارزار بودند و همچنان هستند. انسان شریفی چو بختیار مفت و مسلم در پاریس کشته شد و قاتلانش آزاد به دور دنیا می چرخند و دیگر و دیگران. دیروز روح الله زم را ربودند و در ایران سر به نیست کردند، و امروز موتورسوارهای کلاه بر سر روی پوشیده به همسرش در فرانسه حمله می کنند! و ظاهرآ کسی هم کاری به کار این حضرات ندارد و در اخبار این کشور از چنین رویدادهایی نه می خوانیم و نه می شنویم. 

باید پذیرفت این کسان افراد شناخته شده ای هستند، و اما می بینیم همچنان آزادانه در این کشور بسر می برند و آزادانه به مخالفانشان آزار می رسانند. حال چرا و به چه خاطر کسی کاری به کارشان ندارد خدا داناد! با یک چنین رویدادهایی باید پذیرفت که مخالفان جمهوری اسلامی در فرانسه هم امنیت ندارند و همواره در معرض خطر حمله عوامل حکومت ایران هستند و جان شان در این کشور بی ارزش است! در حالی که می شنویم امریکا راه ورود به کشورش را به روی چنین آدمهایی بسته است و حتی عده ای از این آدمکشان را هم که در امریکا بسر می بردند، از آن کشور رانده. 

چه باید کرد و گفت که در ایران تا زمانی که حزب فقط حزب الله است و رهبر جانشینان روح الله، روزنه ی امیدی برای آزادی و تغییر و تحول در آن دیار گشوده نخواهد شد!