به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، آذر ۱۸، ۱۳۹۰

خانواده جمعی از دانشجویان دربند:

آن روز دیر نیست که درهای زندانها شکسته شود

  پدر شبنم مددزاده: مسئولین کشور قدر دانشجویان را نمی دانند

شبنم مددزاده، نایب ‌دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم کرج است که از اسفند ماه 88 بهمراه برادرش فرزاد، در زندان به سر می برد. در آغاز مهر ماه او در یادداشتی خطاب به دانشجویان که با حلول مهر ماه به کلاس های درس باز می گردند و همچنین دانشجویانی که بعنوان ورودی جدید پای به سنگر آزادی می نهند، یادآور شده است: "یاران دبستانی ام! خشم کوچه در مشت ماست. بر لبانمان سرودی روشن صیقل می دهیم، ما با سرودی بر لب موسم بهار بیداری را به استقبال می نشینیم. سرودی که به گفته افلاطون خارش بال هایمان را در بر دارد، مسئولیت انسان بودن و خواست آزادیمان. سرودی که تجدید عهد و میثاقهایمان را بلندتر از همیشه به گوش حاکمان می رساند. من هم، هم صدا با شما در اول مهر از “مدرسه ی عشق” تجدید می کنم عهد و میثاقم را."

عبدالعلی مددزاده پدر شبنم و فرزاد مدد زاده با تاسف از زندانی بودن دانشجویان در زندان به "جرس" می گوید: " شکر خدا شبنم دارای روحیه خیلی "عالی" است و من به او افتخار می کنم. شبنم الان باید درس خود را تمام می کرد و کارشناسی ارشد را ادامه می داد اما متاسفانه در این مدت به جای اینکه در کلاس های دانشگاه باشد او را به پشت میله های زندان انداخته اند. چه بگویم زمانیکه مسئولین کشور قدر دانشجویان را نمی دانند و به جای اینکه بگذارند او با حضور در دانشگاه به این مملکت و مردمش خدمت کنند آنها را به بند می کشند."

او ادامه می دهد: "ما در مدتی که شبنم در زندان بوده هر لحظه به او افتخار می کنیم زیرا او هدفش این بود که می خواست آینده ساز این مملکت باشد، نه فقط دختر من بلکه تمامی دانشجویان بویژه دانشجویان عزیزی که به ناحق در بند هستند. این روز را به همه آنها تبریک عرض می کنم و آن روز دیر نیست که درهای زندانها شکسته شود و زندانیان سیاسی و دانشجویان زندانی به آغوش کشور و مردم ایران بازگردند و فرزندانمان دوباره در فضای آزاد در دانشگاه ها برای آبادانی ایرانی عزیز به تحصیل خود بپردازند انشالله..."

پدر ضیا نبوی: این همه فشار برای چیست؟

ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل است که به ده سال حبس در تبعید محکوم شده و در اول مهرماه ١٣٨٩ از زندان اوین به زندان کارون اهواز منتقل شده است، جایی که او در نامه‌ای آن را "مرز زندگی انسانی و حیوانی" نامیده و شرایط آن را "ورای حد تقریر" توصیف کرده است.

علی اکبر نبوی پدر ضیا نبوی با تاکید بر روحیه بالای ضیا می گوید: "دو ماه پیش توانستیم ضیا را ملاقات کنیم که وضعیت روحی اش خیلی خوب بود. ما به علت دوری راه نمی توانیم زود به زود به ملاقاتش برویم اما علی رغم این دوری ها و رنجها وضعیت روحی ضیا خوب است. چه کنیم سه سال است که داریم این شرایط را تحمل می کنیم و چاره ای نداریم. هر چه هم تلاش کردیم که به مرخصی بیاید و حداقل زندانش را انتقال دهند که متاسفانه تهران موافقت نمی کند و مسئولین تهران و دادستان مخالفت می کنند و پاسخ شفافی به ما نمی دهند که این همه فشار برای چیست؟ در ملاقاتها حتی وقتی مادرش می خواهد ضیا را در آغوش بکشد حساسیت دارند و من نمی دانم اگر یک مادر فرزندش را در آغوش بکشد چه اتفاقی می افتد؟! من واقعا علت این همه حساسیت را نمی دانم. اما این فشارها هیچ تاثیری بر روحیه ضیا ندارد. "


آقای نبوی در خصوص وضعیت عاطفه برادرزاده دربند و برادر خانمش ادامه می دهد: " عاطفه انشالله چند ماه دیگر دوران محکومیتش تمام می شود و آزاد می شود . هفته پیش هم دایی ضیا که حکم زندانش به پایان رسیده برای سه سال به شهرستان ایرانشهر تبعید شده است."
وی در پایان می گوید: "البته من کوچکتر از آن هستم که برای عزیزانم پیامی بدهم اما آرزو می کنم دانشجویان کشورمان در هر کجا که هستند حتی در پشت میله های زندان به فعالیت های خود برای آبادانی کشور عزیزمان تلاش کنند."

گفتنی است، پنج تن از دانشجویان دربند: جواد علیخانی، آرش صادقی، مصطفی نیلی، سید مهدی خدایی و پیمان عارف با صدور بیانیه به مناسبت روز دانشجو با تاکید بر اینکه بر سر مواضعی که به خاطر آنها در زندانیم، ایستاده ایم، نوشته اند: "یاران دبستانی با توجه به اینکه حوادث پس از انتخابات ۸۸ ، فصل نوینی از تاریخ معاصر ایران را رقم زده و فضای عمومی جامعه بیش از پیش امنیتی شده است ؛ و نیز انتخابات مجلس نهم را در پیش داریم که به نظر می رسد مهمترین انتخابات مجلس تاریخ جمهوری اسلامی می باشد. از این رو ما بر آنیم تا پاره ای از مطلوبیت ها و خواسته های خود را پیرامون اولین انتخابات پسا- کودتا بیان نماییم. برگزاری انتخابات آزاد مبتنی بر موازین اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق سیاسی-مدنی که تحقق مولفه های زیر را ضروری می سازد: ۱.آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی ۲. لغو هر گونه سازو کار نظارتی غیر دموکراتیک برای کاندیداهای انتخابات پیش رو۳. آزادی مطبوعات و سایر رسانه های جمعی و امکان برخورداری برابر و عادلانه تمامی کاندیداها از رسانه های جمعی ۴. عذرخواهی و جبران خسارت وارده به آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات ۸۸ به ویزه خانواده جان باختگان و محاکمه عاملان آن فجایع غیر انسانی ۵. آزادی تمام احزاب سیاسی قائل به فعالیت در یک چارچوب دموکراتیک ۶. تمکین حکومت به رای مردم به مثابه صاحبان اصلی قدرت سیاسی و اجتماعی ۷. آزادی سبک زندگی برای تمام مردم ایران به عنوان مقدمه ای برای ورود به انتخابات آزاد."

خواهر مصطفی نیلی: پرچمی که برافراشته اند تحت هیچ شرایطی زمین نخواهند گذاشت

مصطفی نیلی فعال دانشجویی در حالیکه بخاطر حضور در اعتراضات مردمی سال 88 به سه سال و شش ماه حبس محکوم شده است اما با وجود شرایط سخت زندان از روحیه ای "محکم" و "مقاوم" برخوردار است.

فاطمه نیلی خواهر مصطفی نیلی با بیان اینکه مثل همیشه برادرش از روحیه عالی برخوردار است می گوید: "ما مطمئن هستیم دانشجویان این پرچمی که برافراشته اند تحت هیچ شرایطی زمین نخواهند گذاشت و سخن مصدق بهترین حرفی است که می توان در این شرایط تکرار کرد که "گیرم که می زنی، گیرم که می کشی با جوجه نشسته بر آشیان چه می کنی؟" ما مطمئن هستیم که بزودی همه زندانیان سیاسی دربند "آزاد" خواهند شد و به قول فرمایش حضرت علی شهرها و حکومت ها با کفر دوام می آورند اما با ظلم و جور هیچگاه دوام نخواهند آورد..."

برادر جواد علیخانی: این فشارها بر دانشجویان هیچ تاثیری ندارد

جواد علیخانی فعال دانشجویی سال آخر رشته دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز است که اولین بار در مهرماه سال ۸۶ به همراه پنج تن از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه اهواز بازداشت شد و مدت ۱۱ ماه را بلاتکلیف در بند عمومی زندان سپیدار اهواز گذراند. وی بار دیگر در ۱۶ آذر ماه سال ۸۸ به دو ترم تعلیق در دانشگاه محکوم شد و در پاییز سال ۸۷ سه ماه بعد از آزادی به اتهام تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مقدسات و رهبری به تحمل به ۳ سال حبس محکوم و در تاریخ هشت خرداد ماه ۱۳۸۹ بازداشت و روانه زندان گردید.

محمد یوسف برادر جواد علیخانی با تاسف از اینکه دانشجویان در این فضای خفقان نمی توانند انتقادها و خواسته های خود را مطرح کنند، می گوید: "این فشارها بر دانشجویان هیچ تاثیری ندارد زیرا آنها راه خود را آگاهانه ادامه می دهند و برای خواسته های مردم این همه هزینه می دهند اما متاسفانه حاکمیت تصور می کند که با این زندانها و سرکوب می شود جلوی این حرکتها را گرفت اما باید به خواسته های مردم تن بدهد."

او می گوید: "برادرم شانزده آذر 88 برای صدور بیانیه و شرکت در تجمعات دانشجویی و مردمی برای بار دوم دستگیر و به زندان محکوم شد الان هم که بیست ماه در زندان است و نه مرخصی دارد و نه حق دیگری! اما با این وجود روحیه اش "عالی" است. من این روز را به همه دانشجویان دربند و دانشجویان کشور تبریک می گویم و امیدوارم روزی برسد که فضای دانشگاهها باز شود و دانشجویان راحت و با امنیت بتوانند حرف خود را بزنند."