الهه كولايي*
اضطراب «پوتين»
اينك ۶۰ درصد از مردم روسيه از اينترنت استفاده ميكنند. روسيه در جهان بر اساس مقدار زمان استفاده از اينترنت جايگاه بالايي دارد. گاه به نظر ميرسد شكل جديدي از اجتماع در روسيه در حال شكلگيري است.
بيترديد دگرگوني در سرشت اين جامعه در جريان است، اما دموكراتيكسازي فرآيندي چندوجهي است كه دگرگونيهاي سالهاي اخير در روسيه آن را به طور كامل آشكار كرده است.
فروپاشي اتحاد شوروي براي بسياري از تحليلگران مسايل سياسي كه با ويژگيهاي دولت روسي و جامعه اين كشور آشنايي زيادي نداشتند، گامي بلند به سوي گسترش دموكراسي برآورد شد.
برخي از شورويشناسان نيز بر اين باور بودند كه با از ميان رفتن حزب كمونيست و نابودي نظام برآمده از آن، شرايط براي تحقق دموكراسي در روسيه فراهم آمده است.
برخي از شورويشناسان نيز بر اين باور بودند كه با از ميان رفتن حزب كمونيست و نابودي نظام برآمده از آن، شرايط براي تحقق دموكراسي در روسيه فراهم آمده است.
شايد اين دگرگوني براي نابودي يك رژيم بياخلاق كافي بود، اما براي از ميان بردن فرهنگ سياسي استبدادي عميق و ديرپاي روسيه كافي نبود.
ريشههاي نهادهاي دموكراتيكي كه پس از تجزيه اتحاد شوروي به وجود آمدند، آنچنان كم جان و بنيه بود كه نتوانست از يك دموكراسي كارا در جامعهاي با سنتهاي ضعيف خودگرداني مردمي پاسداري كند. اگرچه گورباچف و يلتسين امپراتوري اتحاد شوروي را نابود كردند، اما انديشه تاريخمند پدرسالاري ميليونها روس، اين جامعه را پذيراي استبداد نوين ولاديمير پوتين كرد.
او با تمركز بر تلاشهاي «دشمنان» براي ضربه زدن به منافع روسيه و با بهرهگيري از هراس جدي مردم روسيه از گسترش ناامني و جداييطلبي از مدل «دموكراتيكسازي روسي» دفاع كرده است. در جامعهاي كه استالين هنوز از اعتبار يك رهبر ملي برخوردار است، واقعيت بخشيدن به گردش نخبگان با دشواريهاي جدياي روبهرو است. با گلولهباران پارلمان روسيه (خانه سفيد) در مسكو توسط ارتش روسيه در حمايت از بوريس يلتسين رييسجمهوري، در مناقشه او با رييس پارلمان در مورد چگونگي توزيع قدرت، ترديدها شدت گرفت و با اقدام نظامي خشونتبار و گسترده روسيه در چچن توسط رييسجمهوري كه رداي دموكراسيخواهي بر تن كرده بود، شكها به يقين تبديل شد، اين سوال به طور جدي مطرح شد كه آيا روسيه قابل اصلاح است؟
آيا نظام سياسي روسيه به سادگي دگرگوني در ماهيت خود را پذيرا ميشود؟ الكسي دو توكويل، سياستشناس معروف فرانسوي با اشاره به انقلاب كشور خود نوشت: «رژيمهايي كه با انقلابها سرنگون ميشوند، در اصل از رژيمهايي که جايگزين آنها ميشوند، كمتر سركوبگر هستند، چرا كه اگرچه شرايط بهتر شده و احتمال دارد مردم كمتر رنج بكشند، اما حساسيت همگان هم شدت يافته است.» او بر موضوع مهمي تاكيد داشت: از بنيانگذاران آمريكا تا ژاكوبنهاي فرانسوي و بلشويكهاي روس، همه انقلابيهاي سراسر جهان با يك پرچم جنگيدهاند: «دفاع از كرامت انسان.» با فروپاشي اتحاد شوروي، پرده آهنين به طور كامل برافتاد. اينك ۶۰ درصد از مردم روسيه از اينترنت استفاده ميكنند. روسيه در جهان بر اساس مقدار زمان استفاده از اينترنت جايگاه بالايي دارد.
گاه به نظر ميرسد شكل جديدي از اجتماع در روسيه در حال شكلگيري است. بيترديد دگرگوني در سرشت اين جامعه در جريان است، اما دموكراتيكسازي فرآيندي چندوجهي است كه دگرگونيهاي سالهاي اخير در روسيه آن را به طور كامل آشكار كرده است. آنچه در جريان برگزاري انتخابات اخير دوماي كشوري در روسيه پيش آمد، تكرار رخدادهايي است كه در انتخابات پارلماني سال 2007 نيز شكل گرفته بود.
گنادي زيوگانوف، رييس حزب كمونيست روسيه، انتخابات 2007 را «غيرمسوولانهترين» انتخابات بعد از فروپاشي اتحاد شوروي خوانده بود. البته اعتراضهاي گسترده داخلي و اعلام تخلف و نقض قوانين انتخاباتي از سوي ناظران بينالمللي هم بينتيجه بود. حزب پوتين توانست در انتخابات 2007، اكثريت قابل توجه صندليهاي دوما (مجلس پايينتر) را به خود اختصاص دهد و با به دست آوردن اين اكثريت، توانست پايههاي قدرت خود را براي ترك موقت قدرت و بازگشت به آن پس از چهار سال دوره مدودف فراهم آورد. در انتخابات اخير، اين اكثريت به شدت كاهش يافته كه براي ولاديمير پوتين بسيار معنيدار و اضطرابآور است.
بههرحال، آثار جهانيشدن ارزشهاي انساني و افزايش ارتباط جوانان و گروههاي تحصيلكرده روسيه با جامعه جهاني و بهويژه غرب، رهبري اين كشور را با چالشهاي جدي روبهرو كرده است. ترديدي نيست كه فشار تقاضاهاي آزاديخواهي و حقطلبي اين گروه از مردم روسيه، ساختارهاي پدرسالاري در اين كشور را به سوي دگرگوني پيش خواهد برد. هرچند اين روند ساده و هموار به نظر نميرسد. در اين ميان تبليغات شديد اروپا و آمريكا نيز در مورد حجم و گستره تخلفها در انتخابات روسيه به خوبي نشاندهنده تلاش آنان براي بهرهگيري از مشكلات داخلي پوتين براي پيشبرد گفتوگوها با او در مورد مسايل گوناگون منطقهاي و جهاني است.
ريشههاي نهادهاي دموكراتيكي كه پس از تجزيه اتحاد شوروي به وجود آمدند، آنچنان كم جان و بنيه بود كه نتوانست از يك دموكراسي كارا در جامعهاي با سنتهاي ضعيف خودگرداني مردمي پاسداري كند. اگرچه گورباچف و يلتسين امپراتوري اتحاد شوروي را نابود كردند، اما انديشه تاريخمند پدرسالاري ميليونها روس، اين جامعه را پذيراي استبداد نوين ولاديمير پوتين كرد.
او با تمركز بر تلاشهاي «دشمنان» براي ضربه زدن به منافع روسيه و با بهرهگيري از هراس جدي مردم روسيه از گسترش ناامني و جداييطلبي از مدل «دموكراتيكسازي روسي» دفاع كرده است. در جامعهاي كه استالين هنوز از اعتبار يك رهبر ملي برخوردار است، واقعيت بخشيدن به گردش نخبگان با دشواريهاي جدياي روبهرو است. با گلولهباران پارلمان روسيه (خانه سفيد) در مسكو توسط ارتش روسيه در حمايت از بوريس يلتسين رييسجمهوري، در مناقشه او با رييس پارلمان در مورد چگونگي توزيع قدرت، ترديدها شدت گرفت و با اقدام نظامي خشونتبار و گسترده روسيه در چچن توسط رييسجمهوري كه رداي دموكراسيخواهي بر تن كرده بود، شكها به يقين تبديل شد، اين سوال به طور جدي مطرح شد كه آيا روسيه قابل اصلاح است؟
آيا نظام سياسي روسيه به سادگي دگرگوني در ماهيت خود را پذيرا ميشود؟ الكسي دو توكويل، سياستشناس معروف فرانسوي با اشاره به انقلاب كشور خود نوشت: «رژيمهايي كه با انقلابها سرنگون ميشوند، در اصل از رژيمهايي که جايگزين آنها ميشوند، كمتر سركوبگر هستند، چرا كه اگرچه شرايط بهتر شده و احتمال دارد مردم كمتر رنج بكشند، اما حساسيت همگان هم شدت يافته است.» او بر موضوع مهمي تاكيد داشت: از بنيانگذاران آمريكا تا ژاكوبنهاي فرانسوي و بلشويكهاي روس، همه انقلابيهاي سراسر جهان با يك پرچم جنگيدهاند: «دفاع از كرامت انسان.» با فروپاشي اتحاد شوروي، پرده آهنين به طور كامل برافتاد. اينك ۶۰ درصد از مردم روسيه از اينترنت استفاده ميكنند. روسيه در جهان بر اساس مقدار زمان استفاده از اينترنت جايگاه بالايي دارد.
گاه به نظر ميرسد شكل جديدي از اجتماع در روسيه در حال شكلگيري است. بيترديد دگرگوني در سرشت اين جامعه در جريان است، اما دموكراتيكسازي فرآيندي چندوجهي است كه دگرگونيهاي سالهاي اخير در روسيه آن را به طور كامل آشكار كرده است. آنچه در جريان برگزاري انتخابات اخير دوماي كشوري در روسيه پيش آمد، تكرار رخدادهايي است كه در انتخابات پارلماني سال 2007 نيز شكل گرفته بود.
گنادي زيوگانوف، رييس حزب كمونيست روسيه، انتخابات 2007 را «غيرمسوولانهترين» انتخابات بعد از فروپاشي اتحاد شوروي خوانده بود. البته اعتراضهاي گسترده داخلي و اعلام تخلف و نقض قوانين انتخاباتي از سوي ناظران بينالمللي هم بينتيجه بود. حزب پوتين توانست در انتخابات 2007، اكثريت قابل توجه صندليهاي دوما (مجلس پايينتر) را به خود اختصاص دهد و با به دست آوردن اين اكثريت، توانست پايههاي قدرت خود را براي ترك موقت قدرت و بازگشت به آن پس از چهار سال دوره مدودف فراهم آورد. در انتخابات اخير، اين اكثريت به شدت كاهش يافته كه براي ولاديمير پوتين بسيار معنيدار و اضطرابآور است.
بههرحال، آثار جهانيشدن ارزشهاي انساني و افزايش ارتباط جوانان و گروههاي تحصيلكرده روسيه با جامعه جهاني و بهويژه غرب، رهبري اين كشور را با چالشهاي جدي روبهرو كرده است. ترديدي نيست كه فشار تقاضاهاي آزاديخواهي و حقطلبي اين گروه از مردم روسيه، ساختارهاي پدرسالاري در اين كشور را به سوي دگرگوني پيش خواهد برد. هرچند اين روند ساده و هموار به نظر نميرسد. در اين ميان تبليغات شديد اروپا و آمريكا نيز در مورد حجم و گستره تخلفها در انتخابات روسيه به خوبي نشاندهنده تلاش آنان براي بهرهگيري از مشكلات داخلي پوتين براي پيشبرد گفتوگوها با او در مورد مسايل گوناگون منطقهاي و جهاني است.
*استاد دانشگاه