عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
اگر به سالی حافظ دری زند بگشا که سالهاست مشتاق روی چون مه ماست. آنگاه که مهر با راهورسم خویش به فراز بیستمین روز خود میرسد، حافظ در فراخوانی باشکوه، همه کائنات را به جهانی دیگر و متفاوت از راهورسم امروزی نو به میهمانی آسمان، که آفتابش از همه سو بر آب و گل و جان و دل، بیدریغ میتابد دعوت میکند و مردمان ادبدوست و فرهنگمدار در ایران و بسیاری از نقاط جهان را برمیخیزاند تا عشق و معرفت و عرفان را بستایند.
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد/ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
اما ستایش از حافظ، تجلیل از مقام انسانی است که عاشق است، آنگاه که در زلال آسمان چشم به درخشش انوار بیپایان خدایی میگشاید و ترجمان زیبایی صداقت و صفا میشود.
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی/ خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است/ بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
او در این روز یکبار دیگر جان و جهان را به مهر و مدارا میخواند و اینچنین است که زبان او گسترهای مییابد به وسعت دلهای آدمیان که رنگومرزی نمیشناسد و از جنس آب و گل نیست.
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد/ نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی/ که خوشآهنگ و فرحبخش صدایی دارد
بدون تردید آسمان بلند ادبیات و فرهنگ کهن سرزمین ایران مرهون درخشش ستاره تابناک و بیغروبی است که ادیب فرزانه دکتر رستگار فسایی از او بهعنوان «مشاور معنوی ملت ایران» یاد میکند که پیوسته جان و روح انسان ایرانی را با غزلهای حکمتآمیز خویش جلا میبخشد و آنگاه که در تنگنای مشکلات بهخود میپیچد، با تفأل به دیوان او به استشاره مینشیند تا به قول حافظ پژوه ارجمند دکتر سلیم نیساری با رمزگشایی از پیام شعر و انفاس قدسیش، دل خود را آرام کند و پندواندرز او را توشه تصمیم و انتخاب سازد. از دیرباز دیوان حافظ در کنار کتابهای مرجع دینی نهتنها زینتبخش کتابخانههای کوچک منازل و مدارس بود بلکه حافظخوانی در ایام فراغت گرمابخش محافل ادبی و خانوادگی و الهامآفرین فضای تربیتی حاکم بر خانه و مدرسه محسوب میشد. اما اینک چنددههای است که این رسم پسندیده و بایسته در متن زندگی مردم کمرنگ شده و نسل امروز را با گذشته پرافتخار ادبی و فرهنگیاش بیگانه کرده است. این گسست ادبی مقدمهای برای گسست فرهنگی شده و فاصله جوان امروزی را با هویت ادبی و فرهنگی غنی و پر رازورمزش بیش از پیش کرده است. دیوان حافظ تنها یک کتاب شعر نیست، حتی هنرنمایی حافظ را نمیتوان فقط به دلیل سرایش غزلهای بینظیری که واقعا هم در اوج قرار دارد ستود:
گر بدیوان غزل صدر نشینم چه عجب/ سالها بندگی صاحب دیوان کردم
بلکه آنچه حافظ و دیوان او را در صدر مینشاند و به عنوان کتابی مرجع، نقشی تاثیرگذار و متین در هدایت اخلاقی و معرفتی مردم در همه روزگاران بهجای میگذارد، متن و محتوای آسمانی آن است آنگونه که او خود به آن تاکید میورزد:
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی/ پیشتر زآنکه چو گردی ز میان برخیزم
آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
جامعه امروز ایران، به ویژه در شرایط جدیدی که در آن قرار گرفتهایم، بیش از هر زمان دیگر محتاج پیوند دلها، نزدیکی جانها، دوری از خصومتها و پرهیز از خشونتهاست و در این میان میراث ادبی ما که بنمایه آن اخلاقمداری و مهرورزی را نمایندگی میکند بهترین و شفابخشترین نسخهای است که میتواند جان و دل ایرانیان را به هم پیوند دهد.
جلیل سازگارنژاد . رییس مرکز حافظشناسی