زیارت مزار دکتر محمد مصدق
در همین جمعه ای که در راه است، من و دکتر محمد ملکی و دو تن دیگر از دوستانمان برای زیارت مزار دکتر محمد مصدق به احمدآباد می رویم.
خود می دانیم که برادرانِ شیراوژن و اژدرافکن و شهاب انداز و پنجه در پنجه ی آمریکا بینداز، از ترسِ حضورِ سه چهار نفر بر مزارِ یک مردِ خفته در خاک، چشم به راه مایند پیشاپیش.
به برادران می گویم: برای دکتر ملکی جوجه کباب بدون استخوان، برای من جوجه کباب با استخوان، و برای دوتن از دوستانمان چلوکباب کوبیده ی زعفرانی تدارک ببینید لطفاً. نوشابه؟ دوغ باشد بهتر است. سپاس.
روز هفتم اسفند، روز پرهیاهوی انتخابات بود. همان روز اما روز وکیل نیز بود. در پیامی، این روز را به بانو معصومه دهقان همسرگرامی جناب عبدالفتاح سلطانی تبریک گفتم. شوی این بانو، از درستی و پاکی و ادب و فهم، نمونه ندارد در کل دم و دستگاه بیت رهبری.
و روز وکیل را تبریک گفتم به بانوی نیک اندیش و پایدارمان خانم نسرین ستوده. البته نمایندگان مجلس نیز وکیل اند منتها از جنس معکوسش.
به یاد یکی از نوشته های خود افتادم در تعبیر این گونه وکیل ها و آن گونه وکیل ها. اسم آن نوشته؟ گل ها و گاوها!
محمد نوری زاد