به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۶

تجزیه ایران تنها به سود استعمارگران و استثمارگران است؛ و فدرالیسم قومی سرانجامی جز تجزیه کشور ندارد

دکتر محمد علی مهرآسا
من اعلام می کنم که قوم کرد در ایران مانند دیگر ایرانیان از حکومت به شدت ناراضی است؛ ولی از این که ایرانی است به خود می بالد. تنها خواسته مهم اش این است  که در کنار دیگر هموطنان ایرانی خود و همطراز با مردمان کشورهای آزاد و دموکرات از نعمت آزادی و عدالت برخوردار باشد و همردیف با دیگر مردمان میهن ارزیابی شود تا در سایه آزادی و دموکراسی همگی به  همسانی و تساوی برسند. به سخنی روشنتر هموطن دست دوم به حساب نیاید!
هم اکنون اکثریّت نزدیک به اتفاق کردها در کردستان ایران و درون میهن جدا از استبداد آخوندی، از آرامش نسبی برخوردارند و همانند دیگر مردمان ایران زمین ستم و حماقت حکومت اسلامی را نظاره گر بوده و ضمن تحمل با آن مخالفند.
این مردم در شمار اکثریّت نه از فدرالیسم خبری دارند و نه به جدائی از ایران اندیشیده اند.                   

این گونه سخنها که بوی جدائی و تجزیه طلبی به شدت ازآن استشمام می شود، تنها در درون احزاب و گروهک های سیاسی ئی که خود را قیم مردم کردستان می دانند جریان دارد و به صورت هدف و دکترین این احزاب درآمده است. عامه مردم کُردستان، از این بند بازی ها حیرانند و اغلب خبر ندارند؛ و این جاه طلبان و سیاست بازان را نمی شناسند.                                                     
از سوی دیگر، تاریخ در هیچ جا نشانی نداده است که کردها زمانی مستقل بوده و کشوری داشته باشند؛ و یا در کتابهای جغرافی سراغ نداریم کشوری به نام کردستان برروی کره زمین دیده شده باشد. زیرا به یقین تمام سرزمین کردستان در بیشتر زمانهای گذشته ی دور، همواره جزئی از امپراتوری شاهنشاهی و بخشی از کشور مستقل ایران و مردم آن بخشی از ملت ایران بوده است. این موضوع  را تاریخ چه در زمان مادها و چه در دوره هخامنشیان و بعد به هنگام حکومت سلوکیان و سرانجام سلسله ی ساسانیان، همیشه گواهی داده و به ما نشان می دهد. پس از یورش اعراب چادرنشین و غارتگر به امپراتوری ما و شکست ساسانیان و برقراری حکومت اعراب نیز، کردستان همانند دیگر بخشهای ایران همراه دیگر مردمان ایران و میهن پرستان، و مانند دیگر نواحی ایران به ناچار مطیع نیروی اشغالگر کر و خلفای عرب بوده است.  تا سرانجام این سرزمین را حماقت و تعصب مذهبی ی پادشاهان صفوی دو نیم کرد؛ و نیم بزرگش که در جنگهای پر زیان مذهبی از دست داده شد نصیب امپراتوری خلفای عثمانی که با شیعیان صفوی همواره در جنگ بودند شد و نیم کوچکش در دامن مادر باقی ماند. البته بلاهت پادشاهان قاجار نیز در بخشی از این مصیبت دخیل بوده است و آنان نیز بخشی را به تاراج دادند.                         

آن نیمه بزرگتر پس از شکست و تجزیه کشور پهناور عثمانی توسط استعمارگران بریتانیا و فرانسه، بین سه کشور عراق (ساخته ی انگلستان) و ترکیه و سوریه تقسیم شد؛ و شماری انبوه از مردمان کردی که از هر نظر ایرانی بودند و فرهنگ ایران را پاس می داشتند، به زیر سیطره ی دو فرهنگ نامتجانس - با فرهنگ کرد و ایرانی - یعنی ترک و عرب افتاد. بخش بزرگش به ترکیه رسید و قسمت کوچک آن به عراق واگذار شد.                                                                                      

بنابراین تمام بخشهای این سرزمین همیشه جزء کشور بزرگ ایران، ایرانی و همراه ایران بوده است. درنتیجه ادعائی به این مفهوم«ما بازگشت استقلال خود را طالبیم» امری تازه ساز است و در هیچ تاریخی نشانی از استقلال کردستان به چشم نمی خورد. گرچه برخی از سران قبایل کرد و عشیره های کردستان عثمانی در 300 سال گذشته به مخالفت با حکومت های خارجی شان برخاسته و اغلب پیه زندان و تبعید و حتا مرگ را هم به تن مالیده و ناموفق بوده اند، اما در هیچ گوشه تاریخ ایران ما نام و نشانی از کشور کردستان نمی یابیم. بنابراین ادعای حضرات برای برگرداندن وضع گذشته، نا  بجا و بی بن مایه و بی ریشه است. پخش این بیانیّه از سوی چند نفر معدود کرد ایرانی که از کشورهای نیرومند جهان یاری برای رسیدن به استقلال طلبیده اند و توهم جدائی از ایران را در سر پروریده و جز خباثت و خیانت نامی دیگر ندارد.


کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا     5/5/2017