به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن كامل نامه نرگس محمدى خطاب به شركت كنندگان فستيوال ادبى نروژ و كنفرانس شهر آزاد نويسندگان به شرح زیر است:
سلام
مفتخرم که مهمان شما نویسندگان و متفکران در این کنفرانس مهم در کشور نروژ هستم و متأسفم که به دلیل حبس نتوانستم در کنار شما حاضر شوم، اگر چه حالا این نامه و این کلمهها بهجای من با شما سخن میگویند. و این مهم است. چون همین کلمهها دلیل بودن من در حبساند. و همین کلمهها دلیل بودن شماست در کنفرانسی که همه ارزشش بهخاطر احترام به کلمه و احترام به آزادی بیان است. پس من امروز اینجا هستم. در بین شما. در شهری که وصف زیباییاش را شنیدهام: پس به شما در لیله هامر زیبا سلام میکنم.
دوستان عزیز،
این نامه را در شرایطی مینویسم که با پایان یافتن محکومیت ۶ سال حبسام، در تاریخ ۲۴/۱۲/۹۵ محکومیت ۱۶ سال حبس را از همان تاریخ برای من به اجرا گذاشتهاند. و تمام این محکومیتها بهدلیل فعالیتهایم در کانون مدافعان حقوق بشر، فعالیتهای فمینیستی و مبارزه علیه اعدام بوده است.
شاید از خودتان بپرسید که من چه کردهام، یا چه گفتهام و چه نوشتهام که مستحق چنین مجازاتی هستم.
اجازه دهید یک داستان کوتاه برایتان تعریف کنم و شما قضاوت کنید اگر جای من و خیلی از کنشگران حقوق بشر در ایران بودید چه میکردید؟ چند سال پیش وقتی در زندان زنجان دوران محکومیتم را میگذراندم، با زن جوان زیبایی آشنا شدم که بیشتر عمرش را در زندان گذرانده بود. او وقتی که دخترکی نوجوان بود حکم اعدام گرفته بود و تمام کودکی و نوجوانیاش را در انتظار طناب دار سپری کرده بود تا در بزرگسالی اعدام شود. چون طبق قانون کودکان باید در زندان بمانند تا بعد از هجده سالگی اعدام شوند. من شاهد جان کندن هر روزه او بودم. در بیرون از زندان هم به واسطه فعالیتم در کانون مدافعان حقوق بشر، همیشه با خانوادههای محکومان به اعدام در ارتباط بوده و شاهد بودهام که اعدام چه دردهای هولناکی بر پیکر جامعه ما وارد کرده است.
دوستان عزیزم، شما اگر جای من بودید قلمتان را برای اصلاح چنین قوانینی به کار نمیبردید؟
اگر امروز در بین شما، در لیله هامر زیبا نیستم برای این است که هزینه حرف زدن و نوشتن علیه زندانهای انفرادی و شکنجه را میدهم. سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه است. جایی است برای شستوشوی مغزی و شکاندن نیروی مقاومت کسانی که مخالف ایده و باور غالب در حکومت هستند. یکی از فعالیتهای من تلاش برای برچیدن سلولهای انفرادی بوده است که متأسفانه نهادهای مختلفی از جمله سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و حتی قوه قضائیه در ایران آن را در اختیار دارند.
دوستان فرهیخته و همکاران عزیزم
بدون شک اگر شما در کشورهایی زندگی میکنید که از موهبت آزادی بیان و برابری بهرهمندید، کسانی در گذشته برای این آزادی و برابری، مبارزه و تلاش کرده و هزینه دادهاند. بدون شک زنانی بودهاند در کشورهای شما که علیه فرودست شمردن زنان اعتراض کردهاند.علیه نابرابری زنان و مردان مبارزه کردهاند. آیا میدانید یکی از دلایل زندان من فعالیتهای فمینیستی بوده است؟ و البته بدیهی است که تا زمانی که قوانین نابرابر علیه زنان و سیاستهای ضد زن وجود دارد، مبارزات زنان علیه این نابربری هم وجود خواهد داشت.
دوستان عزیزم، من از روی اتفاق، یا بد حادثه به حبس طولانی محکوم نشدهام، بلکه در کنار مردم آگاه سرزمینم برای رسیدن به دموکراسی و برابری تلاش کردهام و مطمئن باشید روزی که از زندان آزاد شوم دوباره به تلاشهایم ادامه خواهم داد.
دوستان خوب و حامیان عزیز
این آرمان ماست: صلح و امنیت و آزادی و برابری برای همه. آیا جز این است؟
از انسان بدون آرمانهایش چه میماند؟ نرگس محمدی را میشود زندانی کرد، مثل همه زندانیانی که بهخاطر برابری و عدالت و آزادی زندان را متحمل شدهاند. اما آیا آرمانهای آنها را هم میشود در زندان نگه داشت؟ نه! بدون شک نه! و این دقیقاً چیزی است که مسئولیت همه ماست. این که از آرمانهای بشری مراقبت کنیم. و برای محقق شدن آن در عمل و در دنیای واقعی گام برداریم.
دوستان و همکارانی که که در دنیای آزاد زندگی میکنید. شما که کنفرانس برگزار میکنید و شما که تلاش میکنید از آزادی بیان بهعنوان یک آرمان بشری محافظت کنید، روی سخنم با شماست. من یقین دارم صلح و امنیت و حقوق بشر فقط در صورت اتحاد و پشتیبانی ما از هم محقق خواهد شد.
از همه شما که وقتتان را برای شنیدن سخنان من صرف کردید و از میزبانان این جلسه در شهر لیله هامر نروژ و فستیوال ادبی این شهر، از اینترنشنال پن که هرگز حمایتش را از من دریغ نکرده، از سازمان آیکورن، و بهویژه از پن نروژ که برای حق آزادی بیان من کمپین کرده است و از همه سازمانها و افراد حامی آزادی بیان و حقوق بشر که حامی من و همکاران زندانیام در سراسر دنیا بودهاند، صمیمانه سپاسگزارم.