عملیات "تیپیآژاکس" (TPAjax)
وزارت امور خارجه ایالات متحده بخشی از اسناد کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی ایران را منتشر کرد. این اسناد که به وضوح نقش مستقیم آمریکا در سرنگونی دولت مصدق را تایید میکنند، بر اساس ۴ برهه زمانی تقسیمبندی شدهاند.
اسناد منتشرشده از جانب دولت ایالات متحده مکاتبات محرمانه میان سفارت این کشور در تهران و وزارت امور خارجه و سازمان "سیا" را دربر میگیرد. این ۳۷۵ قطعه سند مهر تایید دیگری است بر دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.
بر اساس این اسناد، واشنگتن سرنگونی دولت مصدق و واگذاری قدرت مطلقه به محمدرضا پهلوی را بهطور مستقیم مدیریت کرده است.
این اسناد در قالب کتاب و بر اساس ۴ برهه زمانی دستهبندی شدهاند: "بررسی دولت مصدق از فوریه ۱۹۵۱ تا فوریه ۱۹۵۲"، "بحران سیاسی ژوئیه ۱۹۵۲ ایران و پیامدهای آن"، "برنامهریزی و اجرای عملیات آژاکس در اوت ۱۹۵۳" و "دوران پس از عملیات آژاکس، از سپتامبر ۱۹۵۳ تا دسامبر ۱۹۵۴".
در سالهای گذشته بخشهایی از اسناد مربوط به سرنگونی قهرآمیز دولت منتخب دکتر محمد مصدق به طور پراکنده منتشر شده بود. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا نیز در سال ۲۰۰۰ بر نقش دولت وقت کشورش در کودتای ۲۸ مرداد تاکید کرده و بیل کلینتون و نیز باراک اوباما، رئیس جمهورهای پیشین آمریکا نیز درباره آن سخن گفته بودند.
عملیات "تیپیآژاکس" (TPAjax)
مهمترین اسناد این حادثه سیاسی سرنوشتساز اما در روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ (۲۰۱۳) منتشر شدند. در این اسناد نقش آمریکا در عملیات موسوم به "تیپیآژاکس" (TPAjax) برای نخستین بار به طور جامع و رسمی برملا شد.
مجله "فارین پالیسی" در حاشیه انتشار این اسناد آورده بود: «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژهای چندلایه و پیچیده را همزمان پیش بردند: استفاده از ماشین تبلیغاتی خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیماییها و اعتراضات خیابانی.»
در اسناد منتشرشده از جانب آمریکاییها، به جزییات نقش سازمان جاسوسی بریتانیا (MI6) در این کودتا اشارهای نشده است.
توماس لاتچان در مقاله مفصلی برای بخش آلمانی "دویچه وله" با عنوان "۱۹۵۳: دموکراسی بهسرقت رفته ایران" مینویسد: «این کودتا در کوتاهمدت برای آمریکا منافعی به ارمغان آورد... اما در درازمدت به روشنی نشان داد که کودتا اقدامی اشتباه بوده است».
لاتچان به نقل از یک تاریخنگار آلمانی مینویسد: «اوایل دهه ۱۹۵۰ آمریکا نه تنها در ایران بلکه در سراسر خاورمیانه محبوب بود. آمریکا کشوری بود که خود را از چنگ استعمار رهانیده بود و الگویی برای دیگر کشورها بهشمار میرفت. اما زمانی که مقامات آمریکایی تصمیم گرفتند که برای منافع اقتصادی، یک دولت دموکرات را سرنگون و به جای آن یک دیکتاتوری برقرار کنند، به ضرر خود عمل کردند.»
برخی کارشناسان معقتدند که انقلاب اسلامی نتیجه دشمنی ایرانیان انقلابی و ملیگرا با ایالات متحده و همپیمانان آن در ایران است و پاسخی به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.
دویچه وله