فراخوان جبهه ملی ایران – چه باید کرد؟
چهل و سه سال قبل ما ملت ایران، از هر قشر و طبقهای و از هر صنف و دستهای و از هر گروه و طرز تفکری، با فداکاری و از خودگذشتگی بسیار برای کسب آزادی و استقلال و عبور از استبداد و وابستگی به صحنه آمدیم و توانستیم انقلاب بهمن ۵۷ را به پیروزی برسانیم. در آن هنگام همه امید داشتیم که با برقراری نظامی مردمسالار و یک جمهوری متکی به آرای مردم، بتوانیم بر سرنوشت خود حاکم شده و با امکانات مادی و معنوی و ظرفیتهایی که در اختیار داریم وطن خود را به جامعهای آزاد و آباد و توسعهیافته و پیشرفته مبدل نماییم. همه ما «استقلال» و «آزادی» و «عدالت اجتماعی» را آرزو میکردیم و فریاد میزدیم. زیرا که توسعه و پیشرفت و اعتلای جوامع بشری در گرو تحقق همین سه کلمه است. اما با هزاران دریغ و افسوس پس از پیروزی انقلاب، رویدادهایی مانند اشغال سفارت آمریکا و جنگ عراق با ایران، برنامهریزی و تدارک دیده شد که تحت تاثیر آن حوادث، عدهای قلیل با انحصارطلبی و اقتدارگرایی و با طرز تفکری دور از انتظارات و آرمانهایی که ملت ایران از انجام انقلاب در سر داشت، توانستند قدرت را قبضه کنند وهمه عقاید و نظرات مردمی یعنی آزادی و استقلال و عدالت را به بوته فراموشی بسپارند، و در نتیجه خودمحوری و انحراف آنان از خواستهها و اهداف مورد انتظار ملت ایران و در اثر برپایی ساختار قدرتی نوظهور و بیسابقه و دور از موازین دموکراسی، و بدون توضیح و توجیه قبلی آن برای ملت ایران و با برگزاری یک همهپرسی مبهم، کشورمان را در شرایط ناهنجار و مخاطرهآمیز کنونی قرار دادهاند. امروز به جای داشتن استقلال و سیاست مستقل ایرانی و عدم وابستگی به بلوکهای قدرت، زیر نفوذ سیاستهای بیگانه قرار گرفتهایم به ویژه زیر نفوذ دولت روسیه که فقط از کشور ما به عنوان «وجه المصالحه» در مناقشات منطقهای و جهانی در مقابل رقبا استفاده میکند و در آخرین هنرنماییاش، حقوق مسلم و قطعی ایران را در دریای مازندران پایمال مینماید. که گوشههایی از رفتارهایش را در سخنان وزیرخارجه جمهوری اسلامی همگان شنیدند. و از طرف دیگر به قرارداد ۲۵ ساله با چین که بلا تردید بدتر و زیان بارتر از قرارداد مظفرالدین شاه قاجار با دارسی است، رسیدهایم، درحالیکه با بقیه دنیا و تقریبا همهی جهانیان در حال مخاصمه و منازعه هستیم. به جای تحصیل آزادی، گرفتار اختناق و استبدادی مهیبتر از رژیم دیکتاتوری سابق گردیدهایم.
عدالت اجتماعی ما به جایی رسیده که گروههای زیادی از تازه به دوران رسیدگان، با رانتخواری و تجاوز به اموال عمومی و فسادهای گوناگون، صاحب ثروتهای نجومی و افسانهای و باور نکردنی شدهاند، در صورتی که اکثریت بزرگی از هموطنان ما از ابتداییترین امکانات و ضروریترین ملزومات یک زندگی عادی مانند داشتن کار، مسکن، درمان و واکسیناسیون در مقابل ویروسی که دنیا را گرفتار کرده است و آموزش قابل قبول و حتی از لباس و غذای مناسب محرومند و ندانم کاریها و سوء مدیریتها حتی شرایط اقلیمی و آب و هوایی کشور را نیز به هم ریخته است. گرانی سرسامآور و تورم افسار گسیخته، فقر و بیکاری، اعتیاد و مفاسد اجتماعی گوناگون، جان مردم ایران را به لب رسانده است. علاوه بر پایمال شدن حقوق و آزادیهای ملت ایران، سوء سیاستها و اشتباهات فاحش در سیاست خارجی، وطنمان را در معرض تهدیدات جدی و در آستانه فروپاشی و بحران موجودیت قرار داده است. و در چنین شرایطی هیات حاکمه جمهوری اسلامی مشغول اجرای برنامه انتخابات فرمایشی و کاملا مهندسی شده ریاست جمهوری میباشد و هیچ اعتنایی به خواست مردم و اراده ملی ندارد. و از سوی دیگر قدرتهای خارجی سلطهگر برای تامین منافع غیر انسانی خود مشغول برنامهریزی و آلترناتیوسازی و پرورش نیروهای دست نشاندهی خود برای تحمیل آنان به میهن ما هستند.
هموطنان عزیز، ملت شرافتمند ایران!
در این شرایط به شدت اسفبار و بحرانی چه میتوان کرد و چه باید انجام داد؟ ما بر این باوریم که برای حفظ کیان ملی و عبور از ناملایمات و بحرانهای فزاینده و جلوگیری از ایجاد خشونتهای شدیدتر و شورشهای کور ویرانگر، باید به تقویت جامعه مدنی و حمایت از تشکلها و احزاب ملی و ایجاد سازمانهای سیاسی و تشکلهای صنفی و محلی در جای جای میهن همت گماشت. زیرا که احزاب و سازمانهای سیاسی نشات گرفته از بطن و متن مردم و همچنین جوامع مدنی ستونها و پایههای دموکراسی و حاکمیت ملی در کشورند. همه باورمندان به ضرورت حفظ ایران و اعتلا و ارتقاء این سرزمین کهنسال آبا اجدادی باید دست به دست هم داده و برای ایجاد نیرویی کارساز و اثرگذار، متشکل و متحد شوند. و بنابراین، هرگونه خود محوری و نفاق پراکنی و هرگونه انشعاب و انشقاقی در این شرایط، فاصله گرفتن از این هدف و مقصود مهم بوده و تنها مورد نظر و خواست حکومت جمهوری اسلامی میباشد و باید با تامل و تردید بسیار به آن نگریست. کسانیکه به جای ایجاد تشکل و تقویت سازمانهای سیاسی و تشکل های مدنی به دادن بیانیه با امضاءهای افراد ناهمگون اقدام میکنند، به ایجاد تشکل که مهمترین عامل اثرگذاری در جامعه است لطمه میزنند و راه خطا میپیمایند و به مردم آدرس غلط میدهند. فراخوانهای نسنجیده وحساب نشده و بیمنطق، توسط کسانیکه مورد وثوق مردم نیستند، با عدم پاسخ مردم مواجه میشود و نتیجهای جز ضربهزدن به جنبش ملی به بار نمیآورد. باید هوشیار بود و دانست که این گونه تحرکات، هدفی غیر از ناامید ساختن مردم و صدمه زدن و کمرنگ کردن فراخوانهای موثر را دنبال نمیکند.
معتقدان به استقلال و آزادی و عدالت و حفظ تمامیت ارضی باید در همهجا، در فامیل و خانواده، در اداره، در مدرسه، در دانشگاه، در کارخانه، در بازار، در هر شهر و شهرک و محلهای یکدیگر را یافته و با ایجاد تشکلهای مردمی با هم در ارتباط قرار گیرند و رویدادهای سیاسی کشور را زیر نظر قرار دهند. بر اساس این باور و این نگرش، جبهه ملی ایران اکنون پیشنهاد ایجاد هستههای تشکیلاتی این سازمان را در سراسر کشور و حتی در بین ایرانیان خارج از کشور با هموطنان عزیز در میان میگذارد. جبهه ملی ایران که هفتاد سال قبل توسط رهبر بزرگ و تاریخ ساز ملت ایران، دکتر محمد مصدق به صورت رسمی و قانونی تاسیس شده و تداوم یافته است، با پایبندی به اصول اعتقادی خود که شامل حفظ تمامیت ارضی، برقراری آزادی و حاکمیت ملی بر مبنای رای آزاد مردم ایران در نظام جمهوری، استقلال و عدالت اجتماعی و جدایی دین از حکومت و حفاظت از محیط زیست کشور است و مبارزات سیاسی خشونت پرهیز ومسالمتآمیز را راه درست تغییر در وضعیت کشور و عبور از بحرانها میشناسد، همگان را به این تشکل دعوت مینماید. نیروهای علاقمند به جبهه ملی ایران باید در همهجا با متمرکز شدن در هستههای تشکیلاتی، در دیدارهای منظم و در زمانهای معین با هم در ارتباط قرار گرفته و آنگاه به پیکر تشکیلات اصلی جبهه ملی ایران مرتبط شوند. جبهه ملی ایران همچنین از تمام احزاب و اصناف و جمعیتها وسازمانهای سیاسی ملی و وطنخواه دعوت مینماید که در این شرایط حساس و تاریخی کشور به صفوف جبهه ملی ایران بپیوندند. ما باید خواستههای تاریخی ملت ایران را که از بیش از یک قرن پیش و با انقلاب مشروطیت آغاز گشته و هیچگاه به سرانجام با دوامی نرسیده، جامهی عمل بپوشانیم و در سایه استقرار حاکمیت ملی و به دست آوردن آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی به توسعه و پیشرفت و اعتلای وطن عزیزمان، ایران دست یابیم.