به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۰

چرا دانش آموختگان ایرانی بیکارند؟


مرکز پژوهشهای مجلس ایران گزارشی در باره بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی تهیه کرده و در آن مشکلات بازار کار و مناسب نبودن فضای کسب و کار در ایران، مشکلات آموزش دانشگاهی و نبود همکاری بین صنعت و دانشگاه را بررسی کرده است. در این گزارش مفصل توضیح داده شده که چرا در بازار کار تعادل لازم وجود ندارد و برای ایجاد شرایط لازم چه باید کرد. 

گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد که سهم بیکاران دانش آموخته همزمان با توسعه دانشگاهها بیشتر شده است به طوری که سهم بیکاران تحصیلکرده از حدود چهار درصد در سال ۱۳۷۵ به ۱۶.۵ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده است.

برخی کارشناسان می گویند که سهم بیکاران دانش آموخته در پنج سال گذشته نیز به شدت افزایش پیدا کرده است.

بنابر گزارشهای رسمی ایران در سال ۱۳۸۸ بیشتر از سه میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دانشجو داشته است که در دوره های مختلف تحصیل می کردند. هر ساله جمع کثیری از این افراد وارد بازار کار می شونداما بسیاری نمی توانند شغلی پیدا کنند.

در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تاکید شده که "توسعه کمی و نامتوازن آموزش عالی می رود تا فرصت تشکیل سرمایه انسانی، ارتقاء بهره وری و افزایش رشد اقتصادی را به تهدیدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از بیکاری دانش آموختگان تبدیل نماید."
از نظر کارشناسان مرکز وابسته به مجلس، این مسائل به افزایش مهاجرات نخبگان منجر شده است و "توسعه نامتوازن آموزش عالی می تواند به بی برنامگی و سرگردانی در توسعه کمی آموزش عالی منجر شده و آثار زیانبار آن کاهش منزلت اجتماعی آموزش عالی و بیکاری گسترده دانش آموختگان دانشگاهی باشد."

مرکز پروهشهای مجلس پیشنهاد می کند که تغییراتی در نظام آموزشی ایجاد شود به گونه ای که "جهت گیری اصلی آن تربیت نیروی انسانی کار آفرین و در انطباق و سازگاری با شرایط نوین اقتصاد دانش محور، تحولات فناوری و نیازها و انتظارات بازار کار باشد."


این گزارش با جزئیات برنامه هایی را که برای رسیدن به چنین هدفی لازم است، شرح می دهد و در آن از برنامه ریزان کشور می خواهد با اجرای برنامه های اساسی تلاش کنند تا "نظام آموزش عالی بتواند نقش اساسی خود را در برآورده کردن نیازهای جامعه ایفا نماید."

در این گزارش تاکید شده که حتی اگر بانک جهانی رتبه ایران را "در مقایسه با سایر کشورها ی دیگر صادقانه اعلام نکرده باشد و تصویری غیرواقع بینانه از ایران ارائه داده باشد" بهبود فضای کسب و کار می تواند هزینه های مستقیم و غیر مستقیم تولید را کاهش دهد و قدرت رقابت پذیری کالاهای ایرانی را بیشتر کند.

مرکز پژوهشهای مجلس یکی از دلایل اصلی بیکاری دانش آموختگان را "نگرش های سنتی" می داند که بر مبنای آن "اشتغال در سازمانهای دولتی و کسب مشاغل لوکس اداری، اشتغال به کار در پایتخت و مراکز استانها، اشتغال در شهرهای خوش آب و هوا، اشتغال در شرکت های پردرآمد با مزایای بالا و یافتن شغل مناسب در شهر محل سکونت" اهمیت دارد.

بنابر این گزارش، "چشم و هم چشمی در فامیل و در محل، توجه و اهمیت دادن خانواده های دختر به سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی و جایگاه اجتماعی پسرها، فشار ناشی از تحولات اقتصادی و اجتماعی و عدم احساس امنیت اقتصادی و اجتماعی در کشور سبب شده است که خانواده ها نیز بر یافتن شغل دولتی دائمی در محل سکونت برای فرزندان خود و حفظ خانواده به شکل هسته ای با هدف تامین امنیت خانواده تاکید ورزند."

این دیدگاه باعث "تراکم دانش آموختگان بیکار در یک منطقه و اشتغال بی سوادان و غیرمتخصص ها در مناطق دیگر به دلیل عدم حضور نیروهای متخصص" می شود.

این البته تمام مشکل نیست و بخشی از مسئله بیکاری دانش آموختگان به نحوه آموزش دانشگاهها بر می گردد که قادر نیستند نیروهایی آموزش دیده و آماده به کار برای جامعه فعلی تربیت کنند.


در این گزارش ضمن بررسی وضعیت آموزش در دانشگاهها، نتیجه گرفته که مواردی نظیر ملزم شدن استادان دانشگاهها به ۴۰ ساعت کار در هفته، کم اهمیت بودن کارهای عملی در دانشگاهاهها و تاکید بر انتقال اطلاعات به صورت نظری، شرایطی را بوجود آورده که دانش آموختگان یا مهارتی را در دانشگاه یاد نمی گیرند یا مهارت هایی پیدا می کنند که در بازار کار قابل استفاده نیست.
مرکز پژوهشهای تجربه کشورهایی نظیر انگلستان، ژاپن، مالزی، اندونزی و هند در زمینه "متوازن سازی تحصیلات دانشگاهی با نیازهای بازار کار" را بررسی کرده است تا نشان دهد چرا آنها توانسته اند از مزایای تجاری سازی دانش استفاده کنند و ما نتوانستیم.

کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهادات خود را در بخش امور فرهنگی، امور آموزش عالی، امور اقتصادی، امور فنی و زیربنایی و امور اجتماعی، حقوقی و سیاسی ارائه داده اند. در میان این راهکارها برای بهبود وضعیت کسب و کار دانشگاهیان و دانش آموختگان، حتی جلب سرمایه گذاری خارجی و پرهیز از تشنج آفرینی، پایدار سازی تصمیمات کلان سیاسی و کاهش مخاطرات سرمایه گذاری، کاهش تنش های سیاسی داخلی در سطح قوای سه گانه، ثبیت فضای سیاسی، تضمین امنیت سرمایه و بالا بردن جذابیت کسب و کار برای ایجاد اشتغال دانش آموختگان لازم است.