به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۰

اولین حکم قصاص با اسید در ایران

آمنه بهرامی  قبل و بعد از اسید پاشی
 


روزنامه "تهران امروز" به نقل از یک منبع آگاه نوشته که مجید موحدی، متهم پرونده اسیدپاشی، به احتمال قوی روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ در تهران قصاص می‌شود. بنا بر این خبر، قرار است این حکم توسط آمنه بهرامی، قربانی این حادثه، و در صورت خودداری او، توسط متخصصان اجرا شود.
"تهران امروز" از قول منبع آگاه خود نوشته که «در اجرای این حکم دقت کافی می‌شود تا ضایعاتی بیشتر از آنچه به قربانی وارد شده، نصیب متهم حادثه نشود».
آمنه بهرامی‌، قربانی انتقامجویی عاطفی از جانب مردی است که او را یکسویه دوست داشته و پاسخ منفی در خواستگاری شنیده است. مجید موحدی، پس از سرخورده شدن از عشق، در غروب ۱۲ آبان سال ۸۳ در منطقه سیدخندان تهران به صورت آمنه بهرامی اسید می‌پاشد و فرار می‌کند. او چند روز بعد دستگیر و پس از اقرار به عمل خود راهی زندان می‌شود.
از زمان اسیدپاشی تا اولین رسیدگی پزشکی به آمنه بهرامی، پنج ساعت فاصله است. به همین دلیل، از چهره قربانی چیزی چون شمع آب شده باقی می‌ماند و چشم‌هایی که دیگر نمی‌بینند.
آمنه بهرامی مهندس الکترونیک است و با مجید موحدی در زمان تحصیل در دانشکده برق آشنا شده است. او در گفتگوی چند ماه قبل خود با دویچه‌وله در شرح ماجرا می‌گوید: «از شرکت آمدم بیرون که به خانه بروم. ساعت چهار و نیم بود و خورشید داشت غروب می‌کرد. تا پیچیدم به طرف پارک رسالت، دیدم کسی با یک ظرف قرمز پشت سرم است. اول فکر کردم مزاحم است و کنار رفتم تا رد شود. اما یک لحظه چشم تو چشم شدیم و او اسید را پاشید تو صورتم و پا گذاشت به فرار. قبلا هم خیلی تهدید کرده بود. می‌گفت از زندگی سیرم. تو هم باید با من بسوزی. نمی‌دانستم چه‌جوری می‌خواهد مرا بسوزاند.»

هیچکس کاری نکرد

آمنه بهرامی می‌گوید که مردم در زمان حادثه هر چه فریاد کشیده، کاری نکردند یا نمی‌دانستند چه باید بکنند. مردی به او آب می‌دهد که بدترین مرهم برای سوختگی با اسید است: «خودم تندتند مقنعه‌ام و لباس‌هایم را تا جایی که می‌توانستم از تنم در آوردم. چون می‌دانستم اسید چکار می‌کند. بعد بیمارستان رسالت مرا نپذیرفت و گفتند نمی‌دانیم باید باهاش چکار کنیم. بعد مرا بردند به بیمارستان لبافی که پنج ساعت از زمان سوختگی می‌گذشت. آنجا به من گفتند دیگر خیلی دیر شده و متاسفانه هر دو چشم را اسید سوزانده است.»

آمنه بهرامی به توصیه شورای‌عالی پزشکی ایران و با کمک ۲۷ هزار یورویی رییس جمهور وقت، محمد خاتمی، به اسپانیا می‌رود و رنج ۱۷ بار عمل جراحی برای بازیافت بینایی، ترمیم پوست و لب و بینی و سوختگی دستها را به جان می‌خرد.

 او شرح حادثه و سرنوشت خود را در کتابی نوشته که اخیرا در آلمان با عنوان "چشم در برابر چشم" [Auge um Auge, mvg Verlag] منتشر شد.

«میخواهم او هم رنج بکشد»

قضات شعبه ۷۱ دادگاه کیفری به آمنه بهرامی حق قصاص داده‌اند. او خواهان دریافت دیه نیست و تنها خواست‌اش، ریختن اسید در هر دو چشم متهم است. آمنه بهرامی در تشریح احساس خود از صدور این حکم به دویچه‌وله گفته است: «این حکم را نه برای خودم بلکه برای اصلاح اجتماع ایران می‌گیرم. من قصاص خواستم چون این پسر به من گفت مرا دار می‌زنند و راحت می‌شوم. اما من می‌خواهم ببیند که نه، من را می‌سوزاند، من رنج می‌کشم، او هم رنج بکشد.»

مجید موحدی در دادگاه گفته که قصاص را تنها به این شرط قبول دارد که چشم آمنه نیز همزمان با اجرای حکم او، در اتاق عمل تخلیه شود. وی پرسیده که از کجا معلوم که پس از کور شدن‌ خودش، راه درمانی برای آمنه پیدا نشود؟

این نخستین مرتبه در تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود که متهمی با مجازات اسیدپاشی قصاص می‌شود. روزنامه "تهران امروز" پیش‌بینی کرده که اجرای این حکم موج شدیدی از مخالفت‌ها و موافقت‌ها را در پی داشته باشد.

منبع:
دویچه وله