به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۹۰

  حسین شاه‌حسینی:
مصدق گفت آتش خانه من دودمان پهلوی را به آتش می‌كشد

مصدق اصلاح‌طلب و طرفدار مشروطیت بود

در حالی که خانه دکتر مصدق را به آتش کشیده بودند و دود همه محله را فرا گرفته بود از دکتر مصدق می‌پرسند نظر شما درباره این وضعیت چیست؟ دکتر مصدق می‌گوید: این آتش از دل مردم علیه خانواده پهلوی برخواهد خاست. این آتش امروز توسط خانواده‌ای که منشا ظلم و ستم و ویران‌گری است بلند شده، ولی روزی دامن خانواده پهلوی را می‌گیرد و باعث سقوط و نابودی‌اش خواهد شد. 
آفتاب: حسین شاه‌حسینی، از فعالان جبهه ملی ایران و نهضت مقاومت ملی، رییس اسبق سازمان تـربـیـت بـدنـی در زمـان نـخـسـت وزیـری مهندس بازرگان است. ایشان از هواداران مصدق در دوران نهضت‌مــلــــی و از ستیزندگان با نظام استبدادی پس از کــــودتــــای ۲۸ مــــرداد ســــال ۱۳۳۲ بوده است.
شاه‌حسینی در آن زمان جوانی ۲۶ ساله و دانشجوی شیمی دانشگاه تهران بود. اینک در هشتمین دهه از عمر، حسین شاه‌حسینی همچنان راوی صادق و صالح وقایع و رویدادهای نیم قرن اخیر است. به عقیده شاه‌حسینی، مصدق ضدسلطنت نبود بلکه اصلاح‌طلب و طرفدار مشروطیت بود؛ «او قسم خورده بود مشروطیت را حفظ کند در حالی که شاه اعتقادی به مشروطیت نداشت.»

گفت‌وگویی با آقای شاه‌حسینی و روایتش از روز کودتا و حوادث پس از آن و تشکیل نهضت مقاومت ملی را در پی می‌خوانید.

***
سال‌ها از واقعه کودتای ۲۸ مرداد می‌گذرد و بسیاری از شخصیت‌های خوب و بد آن رویداد از دنیا رفته‌اند؛ اما هنوز سوالات زیادی باقی است. برخی معتقدند ۲۸ مرداد درس‌های ناخوانده‌ای دارد؛ با توجه به اینکه شما این واقعه را از نزدیک لمس کرده‌اید بفرمایید که در ۲۸ مرداد سال ۳۲ چه گذشت؟

آنچه بر من گذشت در آن روز نبود؛ مقدمات ۲۸ مرداد از قبل تدارك دیده شده بود و این نبود كه سرباز‌ها بیایند و شهر را در یك روز تصرف كنند و زاهدی را از مخفیگاهش در بیاورند. این برنامه از قبل تنظیم شده بود و روز ۲۸ مرداد به نتیجه رسید. قصدشان این بود كه حكومت ملی دكتر مصدق را كه با نظر مردم بر سر كار آمده بود از بین ببرند؛ وگرنه در بدو امر مصدق با رای مجلس بر سر كار آمد و از‌‌ همان اول با او مقابله می‌شد. از‌‌ همان اول مبارزه با استعمار انگلیس و آمریكا سنگین می‌آمد و فكر نمی‌كردند این چنین بازتاب جهانی داشته باشد. جامعه انتظار این كار را نداشت و یكباره در مقابل توطئه انگلستان قرار گرفت. دكتر مصدق برای تحقق دو مطلب آمده بود: یكی اجرای خلع ید نفت از دولت انگلستان، و دوم اصلاح قانون انتخابات و بازگشت به حقوق مردم. او برای تحقق این دو برنامه آمده بود. هر چه قدر هم گذشت مخالفت‌ها بیشتر شد اما نمی‌توانستند مقابل خواست مردم بایستند. از‌‌ همان ابتدا شروع به توطئه كردند، به شكلی كه دكتر مصدق را به دادگاه‌های بین‌المللی كشاندند. با وجود اینكه دكتر مصدق در سازمان ملل و دادگاه لاهه توفیق پیدا كرد باز هم برای آنها قابل قبول نبود و توطئه می‌كردند تا دولت ملی او را سرنگون كنند.

آیا محمدرضا شاه، مصدق را رادیكال و ضدسلطنت می‌دانست؟ نگاه شاه در تحقق كودتا موثر بود؟ اساسا آیا مصدق اصلاح‌طلب بود یا به دنبال ساقط كردن رژیم شاهنشاهی بود؟

مصدق به هیچ وجه به دنبال براندازی نبود او یك اصلاح‌طلب بود. مصدق در پی این بود كه حقوق مردم رعایت و محقق شود؛ و شاه در مجموع چنین اعتقادی نداشت. وقتی شاه دید كه وضع به مسیری می‌رود كه حقوق سلطنت بنا بر قانون اساسی محدود می‌شود با مصدق مخالفت كرد. اما شاه قدرت مقابله با اقدامات قانونی مصدق را نداشت. نیروی مردمی پشتیبان مصدق آنچنان قدرتی داشت كه خواست شاه را بی‌نتیجه می‌ساخت. این چنین، او درصدد توطئه برآمد و انگلیس و آمریكا نیز با او همراه شدند. در عین حال حزب توده نیز كه به عنوان عامل اجرای سیاست شوروی در ایران فعال بود با سیاست مصدق مبنی بر ملی شدن صنعت نفت در سرتاسر بنای مخالفت گذاشت. حزب توده معتقد بود كه نفت فقط باید در جنوب ملی شود. بنابراین شوروی هم – افزون بر انگلیس و آمریكا- علیه مصدق توطئه می‌كرد. حزب توده در ظاهر امر نمی‌خواست مخالفت كند چون بدنه حزب با نظرات مصدق موافق بود و با دیدگاه رهبری حزب كه تحت سیاست شوروی بود موافقتی نداشت. از این جهت بود كه آن موقع بحث «توده نفتی» مطرح شد. با اینكه در دادگاه‌های بین‌المللی از ایران شكایت می‌كردند باز دكتر مصدق توفیق پیدا كرد و نهضت ملی ریشه‌دار شد، به گونه‌ای كه دیگر كشور‌ها نیز تحت تاثیر قرار گرفتند. دكتر مصدق از مجلس درخواست اختیارات كرد چون دید شاه از حقوقی كه در قانون اساسی دارد زیاده‌روی می‌كند. مصدق به شاه اخطار كرد كه نباید در امر اداره مملكت دخالت كند. مصدق تاكید داشت كه مطابق قانون اساسی مشروطه، شاه مقام غیرمسوول است و حق دخالت ندارد. او درخواست كرد كه خودش (مصدق) وزیر دفاع باشد و نیروی نظامی در اختیار و تحت نظارت وی قرار گیرد. او ارزیابی دقیقی داشت؛ هر حركتی با برخوردهای تند نیروهای نظامی و ارتش مواجه می‌شد؛ چنانكه در نهایت دولت ملی مصدق را ساقط كردند.

قیام ملی سی‌ام تیر ماه ۳۱ پیش‌تر منجر به بازگشت مصدق به قدرت شد؛ چرا یك سال بعد یعنی در ۲۸ مرداد ۳۲ مردمی كه هوادار مصدق بودند و در ۳۰ تیر خود را نشان داده بودند مصدق را تنها گذاشتند؟ چرا همراهی و حمایت قاطعانه آیت‌الله كاشانی به مخالفت تبدیل شد؟

در سی‌ام تیرماه مردم آمادگی داشتند، به دلیل اینكه مجلس داشتیم و نیروهای مردمی منسجم شدند و حتی نیروهای چپ هم تظاهر به حمایت از دولت مصدق می‌كردند. حتی در ۲۵ مردادماه ۳۲ هم مردم آمدند و مجسمه‌های شاه را پایین آوردند. به توصیه برخی عوامل حكومت، چپ‌ها وارد صحنه شدند و در بعضی جا‌ها پرچم جمهوری را بالا بردند. ارزیابی دولت این بود كه بهتر است مردم در تظاهرات شركت نكنند تا امنیت به هم نریزد. از این جهت احزاب و مردم كه طرفدار مصدق بودند از بعدازظهر ۲۷ مرداد تظاهرات نكردند و راهپیمایی ۲۵ و ۲۶ را كافی دانستند. در واقع مردم با دستور دولت تظاهرات نمی‌كردند. بعدازظهر ۲۸ مرداد مردم مات و مبهوت بودند. ارتش به نام حمایت از مصدق آمد اما در اواسط كار به شهربانی رفتند و زندانیانی را كه آنجا بودند جمع. پلیس و شهربانی و نیروهای را كه در داخل زندان بودند به خیابان‌ها ریختند. برای مردم اعجاب‌انگیز بود. بعدازظهر ۲۸ مرداد سر چهارراه سرچشمه كامیون‌های شهربانی و افسران شهربانی آمده بودند و فریاد می‌زدند كه ما طرفدار شاه و خاندان پهلوی هستیم. نیروی نظامی كه در اختیار دولت بود در واقع در اختیار شاه بود و این نیرو در كنار اراذل اوباش مقابل مردم قرار گرفت. عصر ۲۸ مرداد سپهبد زاهدی را از مخفیگاه بیرون آوردند. هنوز قسمتی از شهر در دست نیروهای حامی مصدق بود. زاهدی اعلام كرد كه مردم قیام كرده‌اند. چند نفر را جلوی خانه مصدق كشتند و مردم را تهدید كردند. ارتش و شهربانی در اختیار عوامل كودتا قرار داشت. البته مشكلی وجود داشت؛ اینكه نیروهای ملی منسجم نبودند. البته حزب توده منسجم بود، اما اقدامی نكرد. دو روز بعد از كودتا بود كه كمیته مقاومت ملی تشكیل شد و اعلام كرد كه نهضت ادامه دارد.

چرا مردم به نهضت مقاومت ملی نپیوستند؟

۲۸ مرداد حركتی بود در مقابل نهضت مردم و مجموعه‌ای از عوامل آشكار و پنهان در آن دخیل بودند. در رأس توطئه‌گران شخص شاه قرار داشت. شاه به هیچ‌عنوان مصدق و نظراتش را تحمل نمی‌كرد. او وابسته به سیاست‌های خارجی بود. مرحوم دكتر صدیقی، وزیر كشور مصدق نقل می‌كرد وقتی كه خانه مصدق آتش گرفته بود، مصدق گفت: این آتش دودمان پهلوی را به آتش می‌كشد. مصدق مشروطه‌خواه بود و قسم خورده بود كه سلطنت مشروطه را حفظ كند، ولی شاه اعتقادی به این امر نداشت. شاه بعد از ۲۸ مرداد‌‌ همان ادعا‌ها و دروغ‌های قبلی را مطرح كرد در حالی كه اعتقادی به حقوق مردم نداشت. اگر پدرش (رضاشاه) املاك مردم را گرفت، و او (شاه) قول داد كه آنها را به مردم پس بدهد، این كار را نكرد؛ آن املاك غصبی شدند بنیاد پهلوی و بنیاد اشرف. شاه از قانون تبعیت نمی‌كرد. حتی در روزهای آخر عمر نظام سلطنتی، مرحوم دكتر صدیقی به شاه می‌گوید كه بهتر است شاه از كشور خارج نشود و ارتش را به نخست‌وزیر بسپارد. اما شاه باز هم نپذیرفت. او می‌گفت حاضر به كنار رفتن از فرماندهی ارتش نیست. ضمن اینكه فراموش نكنید، خفقان و سركوب و رعب و وحشت ایجاد شده پس از كودتا به گونه‌ای بود كه مردم امكان حمایت آشكار و گسترده از نیروهای نهضت مقاومت را نداشتند.

بعد از كودتای ۲۸ مرداد دكتر مصدق محاكمه شد و باقی عمر را در حصر گذراند، چرا در قبال حصر دكتر مصدق واكنش عمده‌ای دیده نشد؟

من خودم سه روز بعد از كودتای ۲۸ مرداد و در ارتباط با مرحوم آیت‌الله زنجانی در كنار آقایان شروع به فعالیت كردیم اما خفقان سنگین بود. روزنامه باختر را به آتش كشیدند؛ دفتر حزب ملت ایران، به رهبری داریوش فروهر را به آتش كشیدند؛ دفتر حزب مردم ایران، به رهبری محمد نخشب را از بین بردند؛ هر شبكه و شعبه‌ای از احزاب ملی بود از بین بردند؛ هر شب تعدادی را دستبند می‌زدند؛ و... ولی در چنین شرایطی سه روز بعد از كودتا اولین اعلامیه آمد كه «نهضت ادامه دارد.» اطلاعیه‌ای كه تاكید داشت كودتایی صورت گرفته و زحمات مردم زیر پای عوامل انگلستان است. پانزده روز بعد از كودتا، نهضت مقاومت ملی بازار تهران را تعطیل كرد. هفت هشت ماه بعد بازاریان و مرحوم شمشیری و تعداد زیادی از اعضای حزب توده و شخصیت‌های سیاسی دستگیر شدند. ۱۶ مهر آن سال آیت‌الله زنجانی به محاكمه دكتر مصدق اعتراض شدید می‌كند و نسبت به قرارداد نفت كه در مجلس بود اعتراض می‌شود. اینگونه، حركت ادامه داشت. اگر شما می‌بینید كه در سال ۵۷ حركتی انجام شد نطفه آن از‌‌ همان مقاومت‌ها و مبارزات پس از كودتای ۲۸ مرداد بود. این نیست كه دلبستگی نباشد. دلبستگی و هم بستگی مردمی وجود داشت چون ملت ایران طرفدار اجرای قانون و عدالت بوده و هست. این ملت مظلوم كه سال‌ها رنج كشیده ثمره مبارزاتش ملی شدن صنعت نفت بود.

واكنش دكتر مصدق نسبت به حوادث روز كودتای ۲۸ مرداد چه بود؟

دكتر صدیقی نقل می‌كند در حالی كه خانه دكتر مصدق را به آتش كشیده بودند و دود همه محله را فرا گرفته بود از دكتر مصدق می‌پرسند نظر شما درباره این وضعیت چیست؟ دكتر مصدق می‌گوید: این آتش از دل مردم علیه خانواده پهلوی برخواهد خاست. این آتش امروز توسط خانواده‌ای كه منشا ظلم و ستم و ویران‌گری است بلند شده، ولی روزی دامن خانواده پهلوی را می‌گیرد و باعث سقوط و نابودی‌اش خواهد شد. مصدق ضدسلطنت نبود، او طرفدار مشروطیت بود. او قسم خورده بود مشروطیت را حفظ كند اما شاه اعتقادی به مشروطیت نداشت. بعد از كودتا هم شاه به عوامل خارجی متوسل شد. شاه اعتقادی به آزادی، دموكراسی و آرای مردم نداشت.