علی شاهنده
مرا در حالی آمیخته از شادی و حسرت و اندوه و بغضی در گلو و اشگی در چشم فروبرد که وای برما که خود در درون و دل جامعه خود چنین روشن بینان و اندیشمندانی با این مایه از تجربه و احساس مسئولیتی چنین انسانی و مردمی داشتیم اما پیام روشن آنان را پی نگرفتیم و اجازه دادیم تا راه های دستیابی به آن را با اشاعه توهمات و شعارهای میان تهی و بیگانه باخرد و تحمیل های آشکار و پنهان ببندند و با افسانه ها جامعه را به خواب کنند .
« زنده باد قدم های کوچک وعملی به پیش»
مرا در حالی آمیخته از شادی و حسرت و اندوه و بغضی در گلو و اشگی در چشم فروبرد که وای برما که خود در درون و دل جامعه خود چنین روشن بینان و اندیشمندانی با این مایه از تجربه و احساس مسئولیتی چنین انسانی و مردمی داشتیم اما پیام روشن آنان را پی نگرفتیم و اجازه دادیم تا راه های دستیابی به آن را با اشاعه توهمات و شعارهای میان تهی و بیگانه باخرد و تحمیل های آشکار و پنهان ببندند و با افسانه ها جامعه را به خواب کنند .
مجله ی « پیک سعادت نسوان » ، که نزدیک یک سد سال پیش ، در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در رشت، شهری بزرگ از سرزمین ما، به یمن «انقلاب مشروطیت» و همت زنده یاد« روشنک نوع دوست » و یاری و همکاری زنان رشت چهره نمود و دهان به سخن گشوده ون دای آزادی سرد اد، در شماره دوم ــ دی ماه ۱۳۰۶ ـ با فریادِ « مرده باد عادت نوشتن کلمات مبهم و عمومی راجع به مسائل عملی » و نیز « یک قدم عملی از پنجاه سال پرچانگی برای پیشرفت هر مقصودی مفید تراست » ، انگشت روی زخمی می گذارد که همچنان از آن خون جاری ست. و با عبارت « زنده باد قدم های کوچک عملی به پیش » ، داروئی هدیه می کند مجرب به قدمت تاریخ بشر. فریادی فشرده ، سرنوشتی تلخ ، آزمون هائی سخت ، شکست هائی جانسوز و قربانیه ای بی شمار و داروئی که اگر همین سد سالِ پیش، گوش شنوائی یافته بود نه تنها از هزاران مصیبت و کشاندن هزاران انسان به مسلخ و قربانگاه مانع شده بود ،بلکه هزاران گره از مشکلات بشر گشوده شده بود و درسا ل های آغاز قرن بیست و یکم افراد بشر در سراسر گیتی یکدیگر را پاره پاره نمی کردند .
دراین کوتاه سخن مرا قصد توضیح درباره این پیام واین داروی مجرب اهدائی نیست که هم روشن وآ شکار است و هم خود در نوشتارهای متعددب ه توضیح درباره آن ها پرداخته ام ازجمله در نوشتاری با عنوان« زمان حال را دریابیم »:
« قرن هاست بشریت فدای آینده های خیالی شده اما تاریخ گام به گام در زمان حال حرکت کرده، از گذشته به حال ، و هرگز از آینده گذرنکرده و نخواهد کرد» و « اگر کوشش انسان ها ساختن و پرداختن حال باشد، چون هم خود در عرصه حضور دارند و مستقیما و بی واسطه با مشکل ها و گره ها دست به گریبانند و هم علل و اسباب و منشاء آن ها و همچنین ظرفیت و امکانات جامعه در معرض مشاهده و بررسی و تحلیل و تشخیص آن هاست، مسلما دستیابی به نقطه نظرهای مشترک و اتخاذ شیوه های درست ومناسب برای حل مشکلات وگشودن گره ها وهموار کردن راه جامعه به سوی تحول و پیشرفت آسان تر میسر می گردد تا درپی ساختن زمانی تصوری یعنی آینده در بیابان توهم و خیال سرگردان به هرسو دویدن و هدر دادن نیروها و سرانجام دستی خالی و دلی پردرد » (شماره ۱۳ نشریه میهن – مهرماه ۱۳۷۴ پاریس فرانسه)
و درنوشتار دیگری با عنوان « چپ وجایگاه آن»:
«درحالی که در نبود هدف غائی و سر منزل مقصود با بهره گیری از دو امتیاز مهم یکی شناخت عینی و ملموس شرایط تاریخی و روابط اجتماعی و وسایل و ابزار موجود تولید و معیشت و دیگری شناخت ظرفیت و توانائی آن ها در چگونگی و میزان تحول و تغییر، مبارزه برای بهی و بهترزیستی اقبال بیشتری برای موفقیت دارد ، غرقه شدن درجاذبه های توهم جز عقیم و سترون کردن تلاش ها و قربانی کردن بی جهت انسان ها وگاه نسل ها و فرصت دادن به متجاوزان به حقوق بشر نیست؟» ( شماره ۱۰۷ نشریه طرحی نوبهمن ماه ۱۳۸۴- فرانکفورت آلمان) گرچه نشنیبده گرفتند و همچنان به طبل انقلابی که گویا خواهد آمد و همه گره ها را یکسر ه خواهد گشود و جهان را پر از عدل و دادخواهدکرد، کوبیدند.
باری ، دریافتِ (به لطف دوستان ) مجله « پیک سعادت نسوان » و خواندن این پیام روشن و راهنما و راه گشا و آن هم به تاریخ نزدیک به یک سد سال پیش و از سوی زنان هموطن، مرا در حالی آمیخته از شادی و حسرت و اندوه و بغضی در گلو و اشگی در چشم فروبرد که وای برما که خود در درون و دل جامعه خود چنین روشن بینان و اندیشمندانی با این مایه از تجربه و احساس مسئولیتی چنین انسانی و مردمی داشتیم اما پیام روشن آنان را پی نگرفتیم و اجازه دادیم تا راه های دستیابی به آن را با اشاعه توهمات و شعارهای میان تهی و بیگانه باخرد و تحمیل های آشکار و پنهان ببندند و با افسانه ها جامعه را به خواب کنند . باطل السحر این افسانه ها و رهیافت به پیشرفت و ترقی واقعی و اصیل همین ماترک گذشتگان ما « زنده باد قدم های کوچک عملی به پیش » است .دریغ که نام پر افتخار آن درگذشتگان فراموش شود و ماترک گرانبهای آنان پنهان از نظر و محروم از ایفای نقشِ برجسته ی خود بماند .
* شماره های مجله ی « پیک سعادت نسوان »، همچون سندی تاریخی و گرانقدر به همت فرهیختگان بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر با پیشگفتار و پانویس های روشنگر ، اکنون به صورت مجموعه تجدیدچاپ شده است .
نوامبر ۲۰۱۳ میلادی ـــ استکهلم