به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، آذر ۰۲، ۱۳۹۲

منوچهر آتشی ، شاعری که فروغ را شرمنده کرد

منوچهر آتشی 

مثل گل سفید (ویدئو)

خوابیده ای کنار من
آرام مثل خواب  

مثل گل سفید، دکلمه: فریبا (Evita) وآهنگ تو را نگاه می کنم: ابی 


http://www.youtube.com/watch?v=-rArwoGQzv8

مثل گل سفید
خوابیده ای کنار من
آرام مثل خواب  
خواب کدام خوب ترا می برد چنین 
مثل گلی سفید شناور به روی آب ؟
در پشت پلک های تو باغی ست

 می بینم 
باغی پر از پرنده و پرواز و جست و خیز 
در پشت سینه تو دلی می تپد به شور 

می شنوم 

نزدیک کرده با تو هر آرزوی دور 

پیش تو باز کرده هر بسته عزیز

رگ های آبی تو در متن مات پوست 
دنباله های نازک اندیشه دل است 
در نوک پنجه های تو نبضان تند خون 
در گوش کودکی که هنوز 
پر جست و خیز ماهی نازاب خون تست 
تکبیر زندگی کیست 
خوابیده ای کنار من آرام مثل خواب 
خواب تو باغ خاطره ها و خیال هاست 

می دانم 
اما بگو 
آب کدام خوب ترا می برد چنین 
مثل گلی سفید شناور به شط خواب؟

شاعری که فروغ را شرمنده کرد


بيست‌ونهم آبان‌ماه سال‌روز درگذشت منوچهر آتشي است؛ شاعري که فروغ فرخزاد درباره‌اش گفته، از مقايسه اولين مجموعه شعر او با نخستين مجموعه شعر خودش شرمنده مي‌شود.

نخستين مجموعه شعر آتشي با عنوان «آهنگ ديگر» سال 1339 در تهران چاپ شد. انتشار اين کتاب آغاز بسيار موفقيت‌آميزي براي آتشي بود و واکنش‌هاي تحسين‌آميزي براي شاعر به همراه داشت؛ از جمله اين‌که فروغ فرخزاد در مصاحبه‌اي درباره شعر آتشي گفت: «با ديوان اولش مرا به کلي طرفدار خودش کرد. خصوصيات شعرش به کلي با مال ديگران فرق داشت، مال خودش و آب و خاک خودش بود. وقتي کتاب اول او را با مال خودم مقايسه مي‌کنم، شرمنده مي‌شوم، اما نمي‌دانم چرا ديگر از او خبري نيست. نبايد به تهران مي‌آمد. بچه‌هاي تهران آدم را خراب مي‌کنند. هر جا شعري از او ديده‌ام، با حوصله خوانده‌ام. اگر خودش را حفظ کند، خيلي خوب خواهد شد.» (مقدمه‌ي ديوان اشعار فروغ فرخزاد، انتشارات طلايه)
اما فيض شريفي درباره اين اظهارات فروغ مي‌گويد: «فروغ عجله مي‌کرد. درباره نادرپور هم عجله کرد، اما بعدا نادرپور شعرهاي ماندگاري گفت. به نظر من اين‌قدر که تهران به اين شاعران پروبال داد و آن‌ها را برکشيد، آن‌ها به تهران پس ندادند. کسي همچون محمد بياباني شاعر بسيار توانمندي است که الآن در جنوب دفن شده است؛‌ اگر او هم به تهران مي‌آمد، ‌چيزي از آتشي کم نداشت... آتشي در سروش و تماشا کارهاي ادبي زيادي انجام داد. نمي‌توان گفت تهران خرابش کرد، تهران مشهورش کرد و به او اعتبار داد. تهران دشمن کسي نيست. آدم بايد خود را با محيطش وفق دهد،‌ البته آتشي شعري هم دارد که نشان مي‌دهد با تهران اخت شده است. او سروده است: «من اما در همين شهر/ از بوستاني گذشتم و عشق را ديدم/ که ناگهاني از پس ناروني درآمد/ با دامن گلي‌رنگ و بي عينک آفتابي/ و لبخندي به سمت قلب شاعر هفتادساله‌اي/ شليک کرد/ و هوا/ ناگهان باراني شد»
اين شعر نشان مي‌دهد که او با تهران اخت شده است.
منوچهر آتشي، شاعر و مترجم، دوم مهرماه سال 1310 در دهرود دشتستان بوشهر متولد شد.
به سال 1339 به تهران آمد و در دانشسراي عالي به تحصيل پرداخت. او در مقطع کارشناسي رشته زبان و ادبيات انگليسي فارغ‌التحصيل شد.
مجموعه‌هاي شعر «آواز خاک» (1347)، «ديدار در فلق» (1348)، «وصف گل سوري» (1367)، «گندم و گيلاس» (1368)، «زيباتر از شکل قديم جهان» (1376)، «چه تلخ است اين سيب» (1378) و «حادثه در بامداد» (1380)، همچنين ترجمه آثاري چون «دلاله» (تورنتون وايلدر)، «لنين» (ماياکوفسکي) و ترجمه داستان «فونتامارا» اثر ايناتسيو سيلونه که در سال 1348 انتشار يافت، از آثار منتشرشده منوچهر آتشي هستند.
منوچهر آتشي ظهر روز 29 آبان‌ماه سال 84 در پي بيماري در بيمارستاني در تهران از دنيا رفت و پيکرش براي خاک‌سپاري به زادگاهش منتقل شد.


خواننده : ابی 

آهنگ : تو را نگاه می کنم

شاعر: اردلان سرفراز آهنگ ساز: فرید زولاند 

تنظیم: تیگران ساکیان ناشر: آونگ



تورا نگاه می‌کنم که خفته‌ای کنار من 

پس از تمام اضطراب ، عذاب و انتظار من 

تورا نگاه می‌کنم که دیدنی ترین تویی 

و از تو حرف می‌زنم که گفتنی ترین تویی 

من از تو حرف می‌زنم شب عاشقانه می‌شود 

تو را ادامه می‌دهم، همین ترانه می شود 

کاش به شهر خوب تو مرا همیشه راه بود 

راه به تو رسیدنم ، همین پل نگاه بود 

مرا ببر به خواب خود که خسته‌ام از همه کس 

که خواب و بیداری من هر دو شکنجه بود و بس 

من از تو حرف میزنم شب عاشقانه می شود 

تو را ادامه میدهم ، همین ترانه می‌شود 

تو را نگاه می‌کنم که خفته‌ای کنار من 

پس از تمام اضطراب ، عذاب و انتظار من 

تو را نگاه می‌کنم که دیدنی ترین تویی 

و از تو حرف می‌زنم که گفتنی ترین تــــــــویی

من از تو حرف می‌زنم شب عاشقانه می‌شود 

تو را ادامه می‌دهم، همین ترانه می شود

من از تو حرف می‌زنم شب عاشقانه می‌شود 

تو را ادامه می‌دهم، همین ترانه می شود...