به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آذر ۰۳، ۱۳۹۲

به بهانه بزرگداشت پروفسور رضا در دانشگاه تهران

رياضي در فرش‌هاي پروفسور رضا 
پروفسور فضل‌الله رضا، دانشمند برجسته ايراني آمده تا  ۱۰۰ سالگي خود را در ايران جشن بگيرد. مراسمي كه به همين مناسبت در دانشگاه تهران برپا شده بود، مرا ياد روزي انداخت كه۲۰ سال پيش او را در نمايشگاه فرش دستباف در «تورنتو» كانادا ديدم و نكته‌يي مهم درباره فرش دستباف از وي ياد گرفتم، نكته‌يي كه تا آن روز هيچ كس درباره اين هنر / صنعت ديرسال و باارزش ايراني مطرح نكرده بود و آن «كاربرد رياضي در فرش دستباف ايران» است.
زمستان۲۰ سال پيش در نخستين نمايشگاه فرش دستباف ايران كه در «تورنتو» برپا بود من هم چون ماهنامه بين‌المللي «دنياي فرش» را در آلمان منتشر مي‌كردم، در آن نمايشگاه غرفه داشتم. در يكي از روزهاي نمايشگاه، هنگام ظهر كه نمايشگاه خلوت بود، متوجه پيرمرد سپيدمويي شدم كه به غرفه‌هاي مختلف سر مي‌زد و در مقابل فرش‌ها مي‌ايستاد و به دقت آنها را وارسي مي‌كرد. كنجكاوي دقيق او مرا واداشت كه بيشتر نگاهش كنم و به يك‌باره متوجه شدم كه اين پيرمرد كسي نيست جز پروفسور رضاي معروف كه تصاويرش را در رسانه‌ها ديده بودم. از پشت ميزي كه در غرفه داشتم بلند شدم، جلو رفتم، سلام گفتم و به نام صدايش كردم. با تعجب برگشت و نگاهم كرد. از نگاهش خواندم كه مي‌پرسد چه آشنايي با او دارم؟ خودم را معرفي كردم و مجله را هم نشانش دادم. خوشحال و شگفت‌زده شد كه مجله‌يي به فارسي و انگليسي درباره فرش دستباف منتشر مي‌شود و از من خواست كه اگر وقت دارم با هم به غرفه‌هاي نمايشگاه سر بزنيم. ازخداخواسته با او راه افتادم. همه فرش‌ها را مي‌ديد اما در مقابل برخي توقف مي‌كرد و درباره اندكي از آنها به دقت از محل وزمان بافت، نام نقشه و جنس فرش مي‌پرسيد.

از پـرس وجـوهايـش متوجه شدم سليقه ويژه‌يي دارد؛ سليقه‌يي متفاوت از ديگران. درباره فرش‌هاي روستايي كه معمولا نقشه هندسي دارند، كنجكاوتر بود. اين امر از يك عالم رياضيدان دور از انتظار نيست؛ اما كنجكاوي‌هايش درباره جنس و رنگ فرش نبود بلكه بيشتر نقشه را وارسي مي‌كرد. پرسيدم استاد دنبال فرش خاصي مي‌گرديد؟ گفت نه! اما رياضي فرش‌ها برايم جالب است. گفتم: رياضي؟ مگر فرش هم رياضي دارد؟ گفت: فرش ايران سراسر برمباني رياضيات استوار است. بعد پرسيد: رشته درسي شما چيست؟ گفتم: علوم ارتباطات اجتماعي و در رياضيات هم لنگ مي‌زنم. خنديد. وقتي به غرفه برگشتيم، خواهش كردم گفت‌وگويي درباره اين موضوع داشته باشيم. گفت: شما كه گفتيد در رياضيات لنگ مي‌زنم. گفتم: ولي خوانندگان من همه اهالي فرشند، حتما رياضي‌شان خوب است كه به قول شما به سوي اين كالاي آكنده از رياضي آمده‌اند. گفت: وقتم كم است و بايد بروم دانشگاه و قول داد مقاله‌يي درباره «مباني رياضي در فرش ايران» بنويسد و بفرستد. خوب شد كه يادم افتاد دانشمندان كم‌حواسند و از وي خواستم تا آن وعده عملي شود و مقاله برسد، نقدا چند دقيقه درباره اين موضوع صحبت كنيم.

در آن صحبت چند دقيقه‌يي او توضيح داد كه ايرانيان باستان در دانش رياضي از همه ملل پيشرفته‌تر بودند و هيچ دليلي براي اثبات اين مساله بهتر از فرش‌هاي تاريخي باقيمانده وجود ندارد. كهن‌ترين فرش موجود كه در موزه «آرميتاژ» نگهداري مي‌شود و۲۵۰۰ سال قدمت دارد، دقيقا نقشه‌يي هندسي دارد و گره به گره بر مبناي محاسبات رياضي بافته شده است. حتما قرن‌ها پيش از آن هم فرش در ايران بافته مي‌شده و آنها نيز مبناي رياضي داشته‌اند. امروز هم حتي يك بافنده معمولي و كم سواد هنگامي كه گره بر تار و پود فرش مي‌زند، دقيقا حساب مي‌كند كه كدام رنگ را كجا و چگونه بايد به كار ببرد يعني ذهن او هنگام بافتن درگير رياضي است همان‌گونه كه طراح و نقشه‌كش با هندسه درگير بوده و داركشي هم با دقت رياضي انجام شده است.

آن گفت‌وگو همان هنگام در «دنياي فرش» چاپ شد كه متاسفانه نمونه‌يي از آن را به همراه ندارم. در آن گفت‌وگو از او پرسيدم چگونه پس از دوسال كار در ايران (1346 تا 1348 كه رييس دانشگاه صنعتي و دانشگاه تهران بود) در ايران نماند و به يكباره رفت؟ كه جوابش اين بود آنها كارهاي تشريفاتي بود، من كتاب و كلاس و دفتر را مي‌خواستم. پنج سال پيش دوباره پروفسور رضا را درگالري فرش «بهارستان» درتهران ديدم و سراغ مقاله‌يي را كه ۲۰ سال پيش قول داده بود گرفتم و او همچنان گفت خواهد نوشت. دعا مي‌كنم اين دانشمند برجسته آنقدر عمر كند كه بالاخره بتواند مقاله مفصل خود را درباره «كاربرد رياضي در فرش دستباف ايران» بنويسد و منتشر كند.

اميرحسن سعيدي
نويسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعي