محسن مهدیان، نویسنده سایت الف :
توافق نامه ژنو ظالمانه است
نگاهی به توافقنامه روز گذشته به روشنی حاکی ازآن است که تعهدات طرفین نامتوازن و غیر متقابل است. بسیار ساده است؛ لیست تعهدات ایران در مقابل لیست تعهدات طرف غربی به روشنی گویای این است که توافق نامه ظالمانه است.
۱۹۶ کیلو مواد غنی شده ۲۰ درصد کاملن خنثی می شود و غنی سازی بالای ۵ درصد تعلیق می شود و فعالیت در فردو و اراک و نطنز نیز متوقف می شود. از سوی دیگر طرف غربی متعهد شده است چند قلم تحریم را معلق سازد. همه امتیازات ما سر جمع حدود ۷ میلیارد دلار ارزش دارد. همه اخبار رسانه های غربی درباره تعهدات و ایران و غرب درست بود جز آزاد سازی بخشی از دارایی های بلوکه شده ایران، که آن را نیز ندادند.
اما هنر ظریف چه بود؟
هنر ظریف این بود که بدون عبور از خط قرمز های هسته ای ایران که پیشتر توسط رهبری و نظام دیپلماسی تاکید شده بود، توانست به دستاورد بزرگی چون تصریح بر غنی سازی در توافق نامه برسد. هرچند طرف آمریکائی دقایقی بعد از امضای توافقنامه عهدشکنی کرد-که البته این نیز مهم است- اما مروری بر سند توافق نشان می دهد که حق غنی سازی ایران بعد از سالها مذاکرات تو در تو و پیچیده پذیرفته شده است. نباید فراموش کرد که تیم مذاکره کننده گذشته با همه زحماتی که کشید هیچگاه موفق نشد از طرف غربی برای حق غنی سازی ایران، تضمین کتبی بگیرد.
گام دوم این بود که توانست جلوی تحریم های جدیدتر را بگیرد. مهمترین امتیازی که طرف غربی به جمهوری اسلامی ایران داده است تعلیق تحریم های بعدی است. نیازی به توضیح ندارد که این نیز در شرایط امروز کشور چه میزان اهمیت دارد. و سومین گام موثر ظریف و تیم مذاکره کننده نیز این است که توانست راه را برای ادامه گفت وگو ها باز کند. نباید فراموش کرد که این گام اولیه است و اصل تفاهم در گام بعدی است.
همه این ها به کنار. هنر ظریف این بود که با دستان خالی این دستآورد را برای کشور به ارمغان آورد.
فارغ از اینکه چه کسی مقصر است، طرف غربی باخبر بود که کشور برای ادامه این وضعیت با مشکلات جدی اقتصادی مواجه است. ضعف اقتصاد داخلی و نداشتن برنامه مشخص برای مقابله با تحریم و ضعف تولید به سبب آنچه در سالهای گذشته رفته است و غیره، اجازه مقاوت بیشتر از آنچه امروز هست را نمی دهد.
حسین شمسیان، روزنامه کیهان
باز هم پیمانشکنی
مذاکرات تیم هستهای کشورمان پس از چند روز تلاش فشرده و گفتگوهای طولانی در سحرگاه دیروز به پایان رسید و بلافاصله بیانیهای - که به گفته منابع غربی تدوینش نبرد کلمهها بود - منتشر شد. همین مقدار تلاش و جدیت برای احقاق حق مردم در مقابل حریفانی زورگو و باجخواه، جای تشکر دارد و مردم - صرفنظر از نتیجه - این کوششها را فراموش نمیکنند.
اندکی پس از اعلام حصول توافق و پیش از انتشار مفاد آن، اظهارات متناقضی در خصوص ماهیت توافق حاصله از سوی طرفین گفتگوها بیان شد! از یکسو وزیرخارجه کشورمان دستآوردهای حاصله را خوب و موفقیتآمیز توصیف کرد و اعلام کرد که حقوق کشورمان در آن لحاظ شده است و از دیگر سو جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کمتر از یک ساعت بعد از امضای توافقنامه ژنو، از یکسو این توافق را پیروزی آمریکا و تامینکننده امنیت متحدان آمریکا در منطقه به ویژه اسرائیل توصیف کرد! و از سوی دیگر در اقدامی عجیب گفت؛ در توافقنامه ژنو حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته نشده است! جان کری با اشاره به ماده 4 معاهده NPT، این ماده از معاهده یاد شده را فاقد اشاره به حق غنیسازی برای کشورهای عضو NPT دانست و گفت؛ نه فقط در ماده 4 بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده NPT نشانه یا اشارهای به برخورداری کشورهای عضو معاهده از حق غنیسازی در خاک خود نشده است. انکار جان کری در حالی است که وزرای خارجه روسیه و فرانسه مواضع بهتری داشتند و این حق را به رسمیت شناختند!
صرف نظر از ماهیت توافق و فارغ از اینکه چه دستاوردی در این ماراتن نفسگیر نصیب کشورمان شده است، مخالفخوانیهای آمریکا، حکایت از تزلزل آنها در برداشتن کوچکترین گام برای به رسمیت شناختن حق مسلم مردم کشورمان دارد. آنها با این که بهتر از هر کسی میدانند براساس ماده 4 انپیتی، بهرهمندی از انرژی صلحآمیز هستهای حقی مشروع و مسلم برای تمامی اعضای آژانس بینالمللی انرژی هستهای است، پس از سالها حقکشی و جفا در حق مردم ایران همین توافق را هم کمتر از چند ساعت بعد از امضاء، مورد تشکیک و تردید قرار میدهند! این البته همان پیشبینی مقام معظم رهبری در خصوص خوی استکباری آمریکا و عهدشکنی آنهاست که سابقهای طولانی دارد و بیان مصادیق آن از حوصله این نوشتار خارج است.
همزمان شاهد ترویج خطی رسانهای از آن سوی مرزها هستیم که تلاش میکند در داخل کشور، حالت برد و باخت یا موافقت و مخالفت با عملکرد فرزندان کشور را دامن بزند این نگاه که با هدف رخنه در وحدت ملی شکل گرفته، ناشی از عدم شناخت صحیح از مردم ایران است و غافل است از این که مردم ما در هر حالی چه در جنگ و چه در صلح، ید واحد هستند که پیروی از رهبر خود را بر تحلیلها و اما و اگرهای رسانهای ترجیح میدهد و آن را راه برونرفت از همه مشکلات میداند در مکتب او درس صبر را آموختهاند.
توجه به آنچه ذکر شد و نیز عنایت به اظهارات روز گذشته مقامات غرب و واکنشهای متقابل، چند نکته را پیش روی ما قرار میدهد؛
1- بدعهدی آمریکایی و غیرقابل اعتماد بودن آنها، خیلی زودتر از آنچه که تصور میشد معلوم و مسلم شد.
2- ساختار اصلی تحریمها به قوت خود باقی است و قرار است درباره آن صحبت شود اما شاهد برخی گشایشها در متن توافقنامه هستیم.
3- غنیسازی 5 درصدی ادامه دارد و درباره حق غنیسازی ما قرار است طی یک سال آینده مذاکره شود.
4- این توافق، توافقی موقت و شش ماهه است و نمونه اول در نوع خودش نیست و ایران قبلا حداقل 3 توافق مشابه با غرب داشته است.
5- توافق حاصله شروع «امری فرایندی و روندی» است که بستگی بسیاری به گامهای بعدی و مذاکرات آتی دارد و نباید با ایجاد هیجانهای رسانهای به جای یک پیروزی به مردم غالب گردد که حداقل نتیجه حاصل از آن، پدید آمدن انتظاراتی است که به دلیل ماهیت توافق حاصله امکان قابل تامین نبودن آن دور از انتظار نیست.
علاوه بر اظهارات پیمانشکنانه جان کری که با لبخندهای آنچنانی وی در جریان مذاکرات ناهمخوان و شاید برای برخی از دوستان خوشباور داخلی، عجیب به نظر میرسید، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز ساعتی بعد از امضای توافقنامه ژنو از سوی دکتر ظریف، کاترین اشتون و وزرای خارجه 6 کشور عضو گروه 5+1، با ژستی پیروزمندانه! و لحنی که سعی داشت مقتدرانه تلقی شود، به قانونشکنی جمهوری اسلامی ایران در فعالیت هستهای خود اشاره کرد و با حالتی متکبرانه مدعی شد با امضای این توافقنامه به جمهوری اسلامی ایران اجازه داده است، طی 6 ماه پیش روی که در توافقنامه به آن اشاره شده است، اعتماد جامعه بینالملل- بخوانید آمریکا و چند کشور متحد اروپایی آن- را نسبت به صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود جلب کرده و به آنان اطمینان بدهد که در پی تولید سلاح هستهای نیست. این اظهارات در حالی است که در تمامی نظامهای حقوقی جهان، ارائه دلیل و سند بر عهده مدعی است- البینه علیالمدعی- و برای راستیآزمایی فعالیت هستهای ایران اسلامی و اطمینان از غیرنظامی بودن آن، روش قانونی و تعریف شده بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهای کشور عضو در نظر گرفته شده است و این بازرسیها در طول 10 سال گذشته در حال انجام بوده و در هیچیک از گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ سند و نشانه و شاهدی حاکی از انحراف برنامه هستهای کشورمان به سوی تولید سلاح گزارش نشده است و طی 10 سال گذشته تیمهای مذاکرهکننده جمهوری اسلامی وقت و فرصت فراوانی را برای پاسخگویی به ادعاهای آژانس هزینه کرده است و بعد از اثبات بیاساس بودن ادعاهای مطرح شده، ادعاهای باز هم بیاساس تازهتری پیش کشیده شده است و انتظار آن بود که در فاز جدید مذاکرات، به این روند نامطلوب و غیرقانونی پایان داده شود ولی مقامات آمریکایی بار دیگر با پیمانشکنیهای خود نشان دادند که قابل اعتماد نیستند.
اندکی پس از اعلام حصول توافق و پیش از انتشار مفاد آن، اظهارات متناقضی در خصوص ماهیت توافق حاصله از سوی طرفین گفتگوها بیان شد! از یکسو وزیرخارجه کشورمان دستآوردهای حاصله را خوب و موفقیتآمیز توصیف کرد و اعلام کرد که حقوق کشورمان در آن لحاظ شده است و از دیگر سو جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کمتر از یک ساعت بعد از امضای توافقنامه ژنو، از یکسو این توافق را پیروزی آمریکا و تامینکننده امنیت متحدان آمریکا در منطقه به ویژه اسرائیل توصیف کرد! و از سوی دیگر در اقدامی عجیب گفت؛ در توافقنامه ژنو حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته نشده است! جان کری با اشاره به ماده 4 معاهده NPT، این ماده از معاهده یاد شده را فاقد اشاره به حق غنیسازی برای کشورهای عضو NPT دانست و گفت؛ نه فقط در ماده 4 بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده NPT نشانه یا اشارهای به برخورداری کشورهای عضو معاهده از حق غنیسازی در خاک خود نشده است. انکار جان کری در حالی است که وزرای خارجه روسیه و فرانسه مواضع بهتری داشتند و این حق را به رسمیت شناختند!
صرف نظر از ماهیت توافق و فارغ از اینکه چه دستاوردی در این ماراتن نفسگیر نصیب کشورمان شده است، مخالفخوانیهای آمریکا، حکایت از تزلزل آنها در برداشتن کوچکترین گام برای به رسمیت شناختن حق مسلم مردم کشورمان دارد. آنها با این که بهتر از هر کسی میدانند براساس ماده 4 انپیتی، بهرهمندی از انرژی صلحآمیز هستهای حقی مشروع و مسلم برای تمامی اعضای آژانس بینالمللی انرژی هستهای است، پس از سالها حقکشی و جفا در حق مردم ایران همین توافق را هم کمتر از چند ساعت بعد از امضاء، مورد تشکیک و تردید قرار میدهند! این البته همان پیشبینی مقام معظم رهبری در خصوص خوی استکباری آمریکا و عهدشکنی آنهاست که سابقهای طولانی دارد و بیان مصادیق آن از حوصله این نوشتار خارج است.
همزمان شاهد ترویج خطی رسانهای از آن سوی مرزها هستیم که تلاش میکند در داخل کشور، حالت برد و باخت یا موافقت و مخالفت با عملکرد فرزندان کشور را دامن بزند این نگاه که با هدف رخنه در وحدت ملی شکل گرفته، ناشی از عدم شناخت صحیح از مردم ایران است و غافل است از این که مردم ما در هر حالی چه در جنگ و چه در صلح، ید واحد هستند که پیروی از رهبر خود را بر تحلیلها و اما و اگرهای رسانهای ترجیح میدهد و آن را راه برونرفت از همه مشکلات میداند در مکتب او درس صبر را آموختهاند.
توجه به آنچه ذکر شد و نیز عنایت به اظهارات روز گذشته مقامات غرب و واکنشهای متقابل، چند نکته را پیش روی ما قرار میدهد؛
1- بدعهدی آمریکایی و غیرقابل اعتماد بودن آنها، خیلی زودتر از آنچه که تصور میشد معلوم و مسلم شد.
2- ساختار اصلی تحریمها به قوت خود باقی است و قرار است درباره آن صحبت شود اما شاهد برخی گشایشها در متن توافقنامه هستیم.
3- غنیسازی 5 درصدی ادامه دارد و درباره حق غنیسازی ما قرار است طی یک سال آینده مذاکره شود.
4- این توافق، توافقی موقت و شش ماهه است و نمونه اول در نوع خودش نیست و ایران قبلا حداقل 3 توافق مشابه با غرب داشته است.
5- توافق حاصله شروع «امری فرایندی و روندی» است که بستگی بسیاری به گامهای بعدی و مذاکرات آتی دارد و نباید با ایجاد هیجانهای رسانهای به جای یک پیروزی به مردم غالب گردد که حداقل نتیجه حاصل از آن، پدید آمدن انتظاراتی است که به دلیل ماهیت توافق حاصله امکان قابل تامین نبودن آن دور از انتظار نیست.
علاوه بر اظهارات پیمانشکنانه جان کری که با لبخندهای آنچنانی وی در جریان مذاکرات ناهمخوان و شاید برای برخی از دوستان خوشباور داخلی، عجیب به نظر میرسید، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز ساعتی بعد از امضای توافقنامه ژنو از سوی دکتر ظریف، کاترین اشتون و وزرای خارجه 6 کشور عضو گروه 5+1، با ژستی پیروزمندانه! و لحنی که سعی داشت مقتدرانه تلقی شود، به قانونشکنی جمهوری اسلامی ایران در فعالیت هستهای خود اشاره کرد و با حالتی متکبرانه مدعی شد با امضای این توافقنامه به جمهوری اسلامی ایران اجازه داده است، طی 6 ماه پیش روی که در توافقنامه به آن اشاره شده است، اعتماد جامعه بینالملل- بخوانید آمریکا و چند کشور متحد اروپایی آن- را نسبت به صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود جلب کرده و به آنان اطمینان بدهد که در پی تولید سلاح هستهای نیست. این اظهارات در حالی است که در تمامی نظامهای حقوقی جهان، ارائه دلیل و سند بر عهده مدعی است- البینه علیالمدعی- و برای راستیآزمایی فعالیت هستهای ایران اسلامی و اطمینان از غیرنظامی بودن آن، روش قانونی و تعریف شده بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهای کشور عضو در نظر گرفته شده است و این بازرسیها در طول 10 سال گذشته در حال انجام بوده و در هیچیک از گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ سند و نشانه و شاهدی حاکی از انحراف برنامه هستهای کشورمان به سوی تولید سلاح گزارش نشده است و طی 10 سال گذشته تیمهای مذاکرهکننده جمهوری اسلامی وقت و فرصت فراوانی را برای پاسخگویی به ادعاهای آژانس هزینه کرده است و بعد از اثبات بیاساس بودن ادعاهای مطرح شده، ادعاهای باز هم بیاساس تازهتری پیش کشیده شده است و انتظار آن بود که در فاز جدید مذاکرات، به این روند نامطلوب و غیرقانونی پایان داده شود ولی مقامات آمریکایی بار دیگر با پیمانشکنیهای خود نشان دادند که قابل اعتماد نیستند.