احمد جلالی فراهانی
این دغدغه حتما برای شما هم پیش آمده یا احتمالا در آینده پیش خواهد آمد؛ اینکه چطور با فرزندانتان درباره موضوعات مگوی «جنسی» حرف بزنید.
در ایران همانند بسیاری از کشورهای جهان، فرزندان از بیان مشکلات جنسی شان با پدر و مادر و اطرافیانشان خودداری می کنند. چرا؟ چون خجالت میکشند و سخن گفتن در اینباره را شرم آور میدانند.
با این همه در کشور دانمارک و فرهنگ دانمارکی، سخن گفتن درباره موضوعی به این مهمی با فرزندان کمی با همه دنیا متفاوت است.
تفاوتی که خانم «جسیکا آلکساندر» که نویسندهای آمریکایی است و دست بر قضا همسری دانمارکی دارد، به بهترین شکل ممکن دربارهاش توضیح میدهد.
البته خیلی مهم است که بدانیم آمریکاییها از نظر فرهنگی خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. در فرهنگ آمریکایی، پدر یا مادر با کودکانشان درباره سکس حرف نمیزنند و سخن گفتن در اینباره را پدیدهای زشت و ناپسند میدانند.
ماجرا برای خانم آلکساندر از شبی شروع شد که همسر دانمارکیاش مشغول خواندن قصهای کودکانه برای دختر پنج سالهشان بود و ناگهان به این جمله رسید: «مس آلت جنسی خود را در آلت جنسی امیلیا قرار داد!» “Mads stikker sin tissemand ind i Emilia’s tissekone”
خانم آلکساندر در وبلاگ خودش مینویسد: «وقتی برای نخستین بار این جمله را شنیدم، با خودم گفتم حتما اشتباهی شده. چون زبان دانمارکی خیلی زبان سختی برای فهمیدن است و من با خودم گفتم شاید من درست متوجه نشدهام.»
یک شب پس از این ماجرا، دختر پنج ساله این نویسنده آمریکایی دوباره سراغ همان کتابی میرود که پدر دانمارکیاش شب پیش برایش خوانده بود.
– ‘Da Emma blev Emma – og hvordan det gik til ! قصه «وقتی اِما، اما شد و اینکه این ماجرا چطور اتفاق افتاد!»
خانم آلکساندر مینویسد: «اینبار گوشهایم را مثل یک خفاش تیز کردم و نزدیک اتاق دخترم رفتم تا بشنوم که پدرش دقیقا چه چیزی برای دخترش میخواند.» این بار دیگر شک او تبدیل به یقین میشود.
«مس آلت جنسی خودش را داخل آلت جنسی اما کرد!»
اینبار دیگر نویسنده آمریکایی طاقت نمیآورد، وارد اتاق میشود و مستقیما سراغ کتاب میرود.
تصویری که او می بیند تعجبش را دو چندان میکند:
– فکر میکنید چه چیزی در آن کتاب بود؟ خب دقیقا همانی که همسرم برای دخترمان میخواند. یک مرد و زنی که لخت روی تخت خوابیدهاند مشغول عشق بازیاند و دخترکی که لابد همان «اِما»ی قصه است، نشسته پایین تخت و در دریایی از اسپرمهای خندان غرق بازی است!
جسیکا آلکساندر در وبلاگش مینویسد: «من البته میدانستم که دانمارکیها در مقابل فرزندانشان درباره موضوعات مختلف از جمله سکس راحتند، اما این بار روح و روان من دچار مشکل اساسی شده بود. البته که عصبانی بودم از این ماجرا، اما دائم از خودم میپرسیدم «خب اشکال کار کجاست؟ اینکه صحبت کردن با سکس آنهم پیش فرزندان امری زشت و ناپسند است؟ آیا این مسئله با فرهنگ و نحوه تربیتی که مرا بزرگ کرده همخوانی دارد؟»
خانم آلکساندر سپس مینویسد: «نکته اصلی اینجاست که تقریبا در اغلب جوامع و فرهنگها سخن گفتن درباره سکس با فرزندان در هر سن و سالی تابو و خط قرمز است. با این همه برای من این مساله جدی پیش آمد که کودکان که هیچ تصور و رویایی از اعمال جنسی و سکسی ندارند اما خب برایشان این موضوعات حتما سئوال است. سئوالهایی نظیر اینکه «بچهها چطور درست میشوند؟ و از کجا به دنیا میآیند؟» بچهها درباره این موضوعات کنجکاوند و سئوال میکنند، پس راهحل چیست؟»
این سئوال و سئوالاتی نظیر این خانم آلکساندر را وادار میکند تا برای دانستن نحوه درست مواجهه با سئوالات سکسی کودکان، به سراغ موسسه «برنامه ریزی برای پدر و مادر شدن» در آمریکا برود. توصیه آنها به این نویسنده آمریکایی خیلی ساده است:
– با فرزندانتان درباره مسائل جنسی از همان ایام کودکی حرف بزنید.
با این همه جسیکا آلکساندر قانع نمیشود و سراغ روانشناسان متخصص و جامعه شناسانی میرود که در دانشگاههای معتبر تدریس میکنند و پاسخ همه آنها به این سئوال که «از چه زمانی پدر و مادر مجاز به صحبت کردن درباره مسائل جنسی و سکسی با فرزندانشان هستند؟» یک جمله ساده است:
– با فرزندانتان درباره مسائل جنسی از همان ایام کودکی حرف بزنید.
آنها البته یک توصیه دیگر هم برای خانم آلکساندر داشتند: «با کودکانتان درباره اعضای جنسی انسان ها واقع بینانه سخن بگویید و نام واقعی اندام تناسلی را برایشان به کار ببرید تا حساسیت شان نسبت به این موضوعات از بین برود!»
بد نیست توصیهای را که خانم «کیت ردنبورگ»، متخصص پیشگیری از خشونت جنسی در ایالت «نیوانگلند» آمریکا به جسیکا کرده با هم مرور کنیم:
– آموزش درست آناتومی بدن به کودکان و سخن گفتن درباره اعضای تناسلی همچون سایر اعضای بدن انسان به کودکان کمک میکند تا نسبت به بدن خود تصویر بهتر و مثبتتری داشته باشند، در برقراری رابطه با پدر و مادر خود دچار مشکل نشوند و چنانچه در طول دوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار بگیرند، بتوانند راحتتر درباره آن با پدر و مادرشان سخن بگویند و از عوارض روحی روانی پنهان نگه داشتن رازشان و زخمی که بر روح و جسمشان وارد آمده، در امان بمانند.
خانم آلکساندر مینویسد: «البته امروزه پدر و مادرهای بسیاری حاضر به پذیرفتن این نوع نحوه مواجهه با سکس در برابر فرزندانشان نیستند و تصور غلطی که همه ما با آن بزرگ شدهایم این است که با پنهان کردن مسائل جنسی از فرزندانمان از آنها در برابر انحرافات جنسی محافظت می کنیم. اما واقعیت امر این است که هر چقدر ما با فرزندانمان درباره موضعات این چنینی صادق تر باشیم به آنها کمک میکنیم تا تصویر زیباتری از پیکرشان داشته باشند و از آنها انسانهایی میسازیم که در آینده بدون هیچ تابوی روانی، درباره مسائل جنسیشان با اعتماد به نفسی کامل و طبیعی سخن بگویند؛ نه اینکه از آنها موجوداتی بسازیم که خجالتیاند و از بیان مشکلاتشان شرم دارند.»
این نویسنده آمریکایی در پایان مینویسد: «اگر روزی بتوان واژه شرم را از اطراف واژههای جنسی در گفتوگو با کودکان کنار زد، کودکان بدون ترس و واهمه خود را از هر قید و بند بیهودهای در زمینه مسائل جنسی رها خواهند کرد.»
منبع: رادیو زمانه
منبع: رادیو زمانه