یغما گلرویی بازداشت شد. هنرمندی دیگر در معرض خطر قرار گرفت تا دست از ارائه ی هنر بردارد. وقتی نهادهای رسمی یک حکومت به سراغ هنرمندان می روند و آن ها را بازداشت می کنند، به نوعی فرهنگ و هنر جامعه را مورد تاخت و تاز قرار می دهند.
یغما گلرویی در منزل اش باز داشت شده است و با همان اتهام رایج اقدام علیه امنیت کشور و ... روانه ی زندان شده است. اتهامی که اکثریت جامعه ی ایران، مستقیم و غیر مستقیم با آن مواجه اند. اینکه در یک جامعه ی سازمان یافته که افراد برای حفظ امنیت شان مالیات پرداخت می کنند، افراد فرهیخته به اتهامات واهی و با نقض حقوق شهروندی شان راهی زندان می شوند، موضوعی نیست که به دلیل تکرار مکررش، چشم بر غیرقانونی بودن آن ببندیم، اما موضوع مهم تر از آن است که سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از بازداشت یغما گلرویی در برنامه ی ویژه ای که پخش کرده است، به طرح اتهاماتی علیه ایشان پرداخته است و با پرونده سازی های معمول، فضای روانی را علیه یک شهروند فرهنگی مسموم کرده است. اقدامی که درخور تعقیب قضایی و مجازات مسئولان این نهاد و مرتکبان است. اما نکته ی اصلی در آنجا نهفته است که یک حکومت رسمی که باید با احتیاط تمام در حفظ حقوق قضایی و شهروندی شهروندان اش اهتمام ورزد، چه تصوری از ناتوانی خویش و توانایی شهروندان اش دارد که برای مجرم انگاری یک شهروند عادی از همه ی بازوهای قضایی، امنیتی و رسانه ای خود استفاده می کند، شهروندی که اگر خیلی خوشبخت می بود، صرفا می توانست از خدمات وکیل خویش استفاده کند؛ وکیلی که چه بسا خود در معرض خطر بوده است.