به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، اسفند ۲۱، ۱۳۹۴

غزل‌خوانی سیدحسن خمینی

سید حسن خمینی و دخترش سیده فرشته خمینی 
حجت‌الاسلام والمسلمین سید‌حسن خمینی در اختتامیه جشنواره شعر «یار و یادگار» غزلی از سروده‌های خودش را خواند.

به گزارش خبرنگار سرویس ادبیات و نشر ایسنا، در اختتامیه نهمین دوره جشنواره شعر «یار و یادگار» غزلی سروده حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی برای نخستین‌بار توسط او خوانده شد.
خورشید در این کرانه تنهاست / تنهاست که بی‌مثال و همتاست
تنها نه منم شکسته قامت / پشت فلک خمیده هم تاست
گر صبح مراست، دیده‌ی توست / ور خانه تو راست، سینه‌ی ماست
از پشت نگاهت ای پری روی / بی‌تابی قلب خسته پیداست
می‌سوزد و همچنان وفادار / می‌گرید و همچنان فریباست
وان چشم که چشمه‌ی کمال است / امروز اسیر موج غم‌هاست
خورشید نشسته بر لب جوی / یا ماه فتاده روی دریاست
روی تو نه رو، بدر ماه کامل / زلف تو نه زلف، شام یلداست
چشم تو نه چشم، چشمه‌ی نور / کام تو نه کام، جام صهباست
گفتند که تیغ ابروانت / چون آه ستم کشیده برّاست
گفتم که عجب نیایدم چون / آغشته به آب دیده‌ی ماست