هارون يشايائي
چشمانداز: هواداران نازيسم هيتلري در ايران
كوسهماهي در خاك
انجمني كه اسم خود را «انجمن پژوهشي نازيسم در ايران» يا «انجمن پژوهشي جنگ جهاني دوم و نازيسم» گذاشته، در بيانيه ستادكل خود مينويسد: «به ياري خدا و روح پيشوا- آدولف هيتلر هميشه با ما خواهد بود، ما همه سربازان نازيسم هستيم و مسوولان اين ستاد (يعني ستاد نازيهاي هيتلري) مستثني از اين قاعده نخواهند بود و تمام مسوولان بايد زير نظر مديريت كل قوا...! وظايف خود را انجام دهند.»
اينكه در اين دنياي بزرگ آدمهايي پيدا شوند كه بخواهند از جسد سوخته هيتلر، مجسمه مد روز بسازند و به آن سجده كنند و به شيوه پيراهن قهوهايهاي هيتلري ستاد درست كنند و مديريت كل بسازند، مطلب مهمي نيست.
مدتهاست راستگرايان افراطي و نئونازي در اروپا بر طبل مسلمانستيزي ميكوبند و فرقه كوكلوسكلانها در امريكا هنوز هم اگر فرصت پيدا كنند سياهپوستان، مسلمانان و يهوديان را به دار ميآويزند.
اين جريان وقتي اهميت پيدا ميكند كه كساني بتوانند در جمهوري اسلامي ايران انجمني بسازند كه با توسل به روح پريشان هيتلر جوانان ميهن ما را گمراه كرده و فرهنگ افتخارآميز ايرانيان را لكهدار سازند و در سايتهاي خود به جز چهره آدولف هيتلر و نشانههاي صليب شكسته و سپاهيان نازي هيچ نماد ديگري را به نمايش نگذارند و بتوانند سايت خود را يك بار بعد از توقيف، بلافاصله راهاندازي كنند. اين جريان براي پنهان كردن افكار نژادپرستانه و الحادي خود نعل وارونه ميزند و هدف خود را افشاي صهيونيست جهاني و اسرائيل قلمداد ميكند و به شنودگان آدرس غلط ميدهد. قهرمان پوشالي اين گروه آدولف هيتلر است كه جهان را در جنگي خانمانسوز به ويراني كشاند و به روايتي بيش از 60 ميليون انسان را نابود كرد، تا به خيال خود نژاد پاك ژرمنها را بر جهان حاكم سازد و جهان را از وجود اقوام و نژادهاي پست پاك كند كه البته نتوانست و خود را در خفتبارترين شكل مرگ يك انسان به دست نابودي سپرد و مردم جهان و ملت آلمان زبالهدان تاريخ را جايگاه مناسب نازيسم دانستند. هيتلر به بهانه پاكسازي اروپا از آلودگيهاي نژادي به موجب بديهيترين اسناد، نفي بلد و كشتار يهوديان را اولين دستور كار سازمانهاي نازي قرار داد. اين برنامه از فرستادن يهوديان، كوليها، اسلاوها و ديگران به كورههاي آدمسوزي شروع شد تا انتقال آنها به كشورهاي مختلف، از جمله در مورد يهوديان به فلسطين ادامه يافت و در اين برنامه، اقدامات فاشيستي هيتلري با هدفهاي سازمانهاي صهيونيستي در يك جهت قرار داشت و در مقاطعي براي اجراي هدف مشترك، هيتلر و صهيونيستها جلساتي تشكيل داده و توافقهايي به عمل آوردند. بنده چون يهودي هستم نسبت به تفكر نازيسم حساسيت بيشتري دارم و ميتوانم هراس خود را از فعاليتهاي چنين انجمنهايي آشكار سازم. ميدانم كه هيلتر قبل از آنكه به قدرت برسد، يك سرجوخه اخراجي از ارتش اتريش بود كه توانست مشتي اراذل و اوباش را در آبجوفروشي مونيخ شهر بزرگ آلمان جمع كرده و با استفاده از فضاي متشنج آن روز آلمان كه در اثر قرارداد ورساي و تحقير ملت آلمان پيش آمده بود و با استفاده از ضعف حكومت مركزي و اتحاد فروپاشيده نيروهاي مردم با ترفندي زيركانه قدرت را در دست بگيرد و بلايي بر بشريت نازل سازد كه تاريخ هرگز فراموش نخواهد كرد.بهانه هيتلر براي تسلط بر جهان و استيلاي امپرياليست آلمان، يهوديستيزي بود و صهيونيستها هم از اين بهانه بدشان نميآمد و بنده شك ندارم كه هدف «انجمن پژوهش نازيسم در ايران» نه دشمني با صهيونيسم است و نه با اسرائيل سر مخالفت دارند، همانطور كه هيتلر نداشت، بلكه تنها شعار مطرحشده در تالارهاي گوناگون نازيهاي ايراني برافروختن شعلههاي آتش ضديهودي است، تا با عوامفريبي از اين نمد، كلاهي براي خود بسازند و كسب شهرتي كند. البته اين گروه فرصت نداشتهاند تاريخ ايران و خصوصيات مردم آن را مطالعه كنند.