گونتر گراس برنده جایزه ادبی نوبل:
"اسرائیل بزرگترین تهدید برای امنیت جهانی است"شاعر نامدار آلمان در انتقاد از رژیم اسرائیل شعر سرود
"من دیگر سکوت نمی کنم"
گونتر گراس برنده جایزه ادبی نوبل در تازهترین مطلب خود سلاح اتمی اسرائیل را بزرگترین خطر و تهدید برای صلح و امنیت جهان میداند و فعالیتهای هستهای ایران را بیخطر عنوان میکند.
روز چهارشنبه (۴ آوریل، ۱۶ فروردین) انتشار تازهترین شعر گونترگراس نویسنده سرشناس آلمانی و برنده نوبل ادبیات در رسانههای آلمان جنجالی کم سابقه آفرید. تازهترین شعر گراس همزمان در نیویورک تایمز، لا رپوبلیکا و زوددویچه تسایتونگ به چاپ رسیده است.
این قطعه شعر که با عنوان 'یک فریاد' در صفحه اول شماره چهارشنبه روزنامه های آلمان و جهان به چاپ رسیده است، بشدت از سیاست های اسرائیل علیه ایران انتقاد کرده و نسبت به آن اعتراض کرد.
«گونترگراس» در بخشی از شعر خود با عنوان «چه باید گفت» به فعالیتهای بدون نظارت اسرائیل در حوزه هستهای اشاره میکند و میگوید: به نظر میرسد اسرائیل بدون هیچ نظارت بینالمللی فعالیتهایی را انجام میدهد و به تازگی تجهیزات جدیدی را برای زیردریایی خود از آلمان خریداری کرده است.
این شاعر در عین حال آلمان را نیز مورد سرزنش قرار میدهد که با اسرائیل همراهی کرده و تجهیزات لازم را در اختیار آن قرار داده و ناخودآگاه اسرائیل را برای مبارزه با ایران همراهی میکند.
گراس در بخش پایانی شعرش با انتقاد از آلمان به عنوان کشوری که حاضر است زیردریایی مخصوص حمل موشکها و سلاحهای هستهای را در اختیار اسرائیل قرار دهد مینویسد: آلمان نیز به نوعی خود را در جنایتهای پیش روی اسرائیل شریک میکند.
انتشار این قطعه شعر از «گونترگراس» با واکنشهای گروههای تندروی یهودی از جمله شورای مرکزی یهودیان در آلمان همراه بوده و این گروهها با انتشار بیانیههایی مخالفت و نگرانی خود را از انتشار این شعر به قلم گونترگراس در رسانههای جهان اعلام کردند.
برنده جایزه نوبل ادبیات، پیشنهاد كرده كه یك كنترل مداوم و بدون مانع در مورد فعالیت های اتمی اسرائیل از سوی یك نهاد بین المللی اعمال شود . "گونتر گراس " در این شعر خود را برای سكوت در رابطه با سیاست های رژیم صهیونیستی تاكنون ، مورد سرزنش قرار داده و می گوید: چرا من تا الان ، اینهمه مدت سكوت كرده ام .
این قطعه شعر که با عنوان 'یک فریاد' در صفحه اول شماره چهارشنبه روزنامه های آلمان و جهان به چاپ رسیده است، بشدت از سیاست های اسرائیل علیه ایران انتقاد کرده و نسبت به آن اعتراض کرد.
«گونترگراس» در بخشی از شعر خود با عنوان «چه باید گفت» به فعالیتهای بدون نظارت اسرائیل در حوزه هستهای اشاره میکند و میگوید: به نظر میرسد اسرائیل بدون هیچ نظارت بینالمللی فعالیتهایی را انجام میدهد و به تازگی تجهیزات جدیدی را برای زیردریایی خود از آلمان خریداری کرده است.
این شاعر در عین حال آلمان را نیز مورد سرزنش قرار میدهد که با اسرائیل همراهی کرده و تجهیزات لازم را در اختیار آن قرار داده و ناخودآگاه اسرائیل را برای مبارزه با ایران همراهی میکند.
گراس در بخش پایانی شعرش با انتقاد از آلمان به عنوان کشوری که حاضر است زیردریایی مخصوص حمل موشکها و سلاحهای هستهای را در اختیار اسرائیل قرار دهد مینویسد: آلمان نیز به نوعی خود را در جنایتهای پیش روی اسرائیل شریک میکند.
انتشار این قطعه شعر از «گونترگراس» با واکنشهای گروههای تندروی یهودی از جمله شورای مرکزی یهودیان در آلمان همراه بوده و این گروهها با انتشار بیانیههایی مخالفت و نگرانی خود را از انتشار این شعر به قلم گونترگراس در رسانههای جهان اعلام کردند.
برنده جایزه نوبل ادبیات، پیشنهاد كرده كه یك كنترل مداوم و بدون مانع در مورد فعالیت های اتمی اسرائیل از سوی یك نهاد بین المللی اعمال شود . "گونتر گراس " در این شعر خود را برای سكوت در رابطه با سیاست های رژیم صهیونیستی تاكنون ، مورد سرزنش قرار داده و می گوید: چرا من تا الان ، اینهمه مدت سكوت كرده ام .
وي در ادامه شعر خود از اینكه این رژیم به خود اجازه می دهد از حمله تهاجمی به ایران سخن بگوید ، انتقاد كرده و می گوید: این حمله كه صرفا براساس حدس و گمانه زنی ، در دستور كار قرار گرفته می تواند ملتی را نابود كند .
نویسنده نامدار آلمانی در ادامه این شعر، خود را مورد سرزنش قرار داده كه چرا تاكنون نام اسرائیل را كه سالهاست یك برنامه اتمی محرمانه دارد ، بر زبان نیاورده است. برنامه ای كه به گفته "گونتر گراس" در مرحله ای قرار گرفته كه دیگر قابل كنترل نیست و بازرسی نمی شود.
نویسنده نامدار آلمانی در ادامه این شعر، خود را مورد سرزنش قرار داده كه چرا تاكنون نام اسرائیل را كه سالهاست یك برنامه اتمی محرمانه دارد ، بر زبان نیاورده است. برنامه ای كه به گفته "گونتر گراس" در مرحله ای قرار گرفته كه دیگر قابل كنترل نیست و بازرسی نمی شود.
همچنين شاعر آلماني در شعر خود به این نكته اشاره كرده كه بخاطر انتقاد نكردن از سیاست های غلط این رژیم در مورد برنامه هسته ای ایران دچار عذاب وجدان است و اینكه هرگونه انتقادی از رژیم صهیونیستی به عنوان ضد سامی گری تلقی می شود كه در آلمان برای آن مجازات قانونی تعیین شده است.
در بخش دیگری از شعر نویسنده آلمانی ، به جنایات بی سابقه در آلمان در زمان حكومت نازی ها اشاره شده و اینكه مقامات فعلی این كشور با كمك های تسلیحاتی به اسرائیل بدنبال جبران گذشته و دادن غرامت به صهیونیست ها هستند.
در شعر برنده جایزه نوبل ادبیات همچنین ، این نكته مهم مورد تاكید قرار گرفته كه هنوز هیچ چیزی درباره نظامی بودن برنامه هسته ای ایران ثابت نشده و همه چیز در حد ادعا و گمانه زنی است.
"گونترگراس" همچنین در این شعر، رفتار غرب درخصوص برنامه هسته ای ایران را منافقانه خوانده و اسرائیل را متهم كرده كه صلح جهانی را به مخاطره انداخته است.
جنجال برسر شعر تازه سرشناسترین نویسنده آلمان ظرف یک روز چنان بالا گرفت که حتی دولت آلمان نیز مجبور شد درباره آن موضعگیری کند. اشتفان زایبرت، سخنگوی دولت آلمان با بیانی خونسردانه گفت:«در آلمان آزادی هنر وجود دارد و خوشبختانه این آزادی هم برای دولت وجود دارد که مجبور نباشد درباره هر خلاقیت هنری نظر بدهد.»
سخنگوی وزارت خارجه آلمان نیز گفت که دولت اسرائيل هنوز درباره شعر نویسنده آلمانی واکنش رسمی نشان نداده است.
از «گونترگراس» شاعر، نویسنده و مجسمه ساز آلمانی تا امروز آثار متنوعی همچون «طبل حلبی»، «سالهای سگی»، «از دفتر خاطرات یک حلزون»، « مجموعه اشعار» و «ماده موش» منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
چرا این زمان دراز را ناگفته گذاشته ام
آنچه را که عیان است
و از «بازی جنگ» که طبق نقشه آنرا تمرین کرده اند سخن نگفته ام
از آن بازی که اگر در پایان آن جانی به در برده باشیم، چیزی نیستیم جز یاداشتی در حاشیه .
ادعا می شود زدن ضربت اول به مردم ایران و چه بسا محو کردن آنها از صحنه گیتی، حق است، زیرا گمان می رود در قلمرو مردی گزافه گو که خلق اسیر در زیر یوغ خود را به هلهله های دستوری وا می دارد، یک بمب اتمی ساخته می شود.
ولی چرا بخود اجازه نمی دهم نام آن کشور دیگر را بر زبان آورم، کشوری که سالهاست قدرت اتمی فزاینده ای در اختیار دارد ــ هرچند پنهان از نظرها ــ ولی بیرون از عرصه بازرسی ، چرا ؟ چون بازرسی ممکن نیست؟
احساس می کنم همگان خاموشند و برزبان نیاوردن همگانی این واقعیت که خاموشی مرا نیز در بر می گیرد دروغی است پرزور و الزام است ، الزامی که بمحض آن که از آن تخطی شود چهره مجازات نمودار می گردد . تکفیر«یهودی ستیزی» را همه می شناسند.
میهن من، از سوئی لکه جنایتی بی مانند بردامان دارد و پیوسته باید پاسخگوی پرسش ها باشد و از سوی دیگر برای جبران آن جنایات یک زیردریائی اتمی دیگر نیز به اسرائیل می دهد . ویژگی آن زیر دریائی این است که می تواند با کلاهک های خود همه چیز را در سرزمینی نابود کند که وجود یک بمب اتمی در آن به اثبات نرسیده است، پس اینک می گویم آنچه را که باید گفت.
ولی چرا تا کنون سکوت کرده ام.
چون فکر می کردم زادۀ سرزمینی هستم که لکه ای نازودونی بر دامن دارد و این مرا از گفتن حقیقت باز می داشت و نمی خواستم نام اسرائیل راببرم که خود را همبسته آن می دانم و به آن وفادار خواهم ماند.
پس چرا حالا، پیرانه سر و با آخرین قطره های بازمانده از مرکبم می نویسم : اسرائیل اتمی برای صلح جهانی که خواه ناخواه صلحی است شکننده ، خطرناک است.
امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است و چون ما ــ بعنوان آلمانی به حد کافی بار بر دوش داریم ــ می توانیم تحویل دهنده وسیله جنایتی گردیم که عواقب آن قابل پیش بینی است و با عذر و بهانه های متداول نمی توانیم منکر شرکت خود در آن گناه گردیم.
اعتراف می کنم : دیگر ساکت نخواهم ماند
زیرا تزویر غرب دیگر برایم قابل تحمل نیست، افزون بر این امید این نیزهست که( با شکستن این سکوت) بسیاری دیگر نیز خود را از سکوتی که در بند آن هستند آزاد سازند و مصرانه از عامل خطری که شناخته شده است بخواهند از خشونت چشم بپوشد و در عین حال مصرانه خواستار آن باشند که به یک مرجع بین المللی مرکب از نمایندگان دو کشور اسرائیل اتمی و ایران اجازه داده شود که پیوسته و بدون هر نوع مانعی قدرت اتمی اسرائیل و تاسیسات اتمی ایران را زیر نظر داشته باشند ومشترکا آنها را کنترل کنند .
فقط از این طریق است که می توان به همه، به اسرائیلی ها و فلسطینی ها و بیش از آن به همه کسانی که با دشمنی ساکن منطقه ای هستند که به تسخیر جنون در آمده است، کمک کرد و از این طریق سرانجام به خودمان هم کمک کرده ایم.
جنجال برسر شعر تازه سرشناسترین نویسنده آلمان ظرف یک روز چنان بالا گرفت که حتی دولت آلمان نیز مجبور شد درباره آن موضعگیری کند. اشتفان زایبرت، سخنگوی دولت آلمان با بیانی خونسردانه گفت:«در آلمان آزادی هنر وجود دارد و خوشبختانه این آزادی هم برای دولت وجود دارد که مجبور نباشد درباره هر خلاقیت هنری نظر بدهد.»
سخنگوی وزارت خارجه آلمان نیز گفت که دولت اسرائيل هنوز درباره شعر نویسنده آلمانی واکنش رسمی نشان نداده است.
از «گونترگراس» شاعر، نویسنده و مجسمه ساز آلمانی تا امروز آثار متنوعی همچون «طبل حلبی»، «سالهای سگی»، «از دفتر خاطرات یک حلزون»، « مجموعه اشعار» و «ماده موش» منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
گونتر گراس
چرا خاموشم
چرا این زمان دراز را ناگفته گذاشته ام
آنچه را که عیان است
و از «بازی جنگ» که طبق نقشه آنرا تمرین کرده اند سخن نگفته ام
از آن بازی که اگر در پایان آن جانی به در برده باشیم، چیزی نیستیم جز یاداشتی در حاشیه .
ادعا می شود زدن ضربت اول به مردم ایران و چه بسا محو کردن آنها از صحنه گیتی، حق است، زیرا گمان می رود در قلمرو مردی گزافه گو که خلق اسیر در زیر یوغ خود را به هلهله های دستوری وا می دارد، یک بمب اتمی ساخته می شود.
ولی چرا بخود اجازه نمی دهم نام آن کشور دیگر را بر زبان آورم، کشوری که سالهاست قدرت اتمی فزاینده ای در اختیار دارد ــ هرچند پنهان از نظرها ــ ولی بیرون از عرصه بازرسی ، چرا ؟ چون بازرسی ممکن نیست؟
احساس می کنم همگان خاموشند و برزبان نیاوردن همگانی این واقعیت که خاموشی مرا نیز در بر می گیرد دروغی است پرزور و الزام است ، الزامی که بمحض آن که از آن تخطی شود چهره مجازات نمودار می گردد . تکفیر«یهودی ستیزی» را همه می شناسند.
میهن من، از سوئی لکه جنایتی بی مانند بردامان دارد و پیوسته باید پاسخگوی پرسش ها باشد و از سوی دیگر برای جبران آن جنایات یک زیردریائی اتمی دیگر نیز به اسرائیل می دهد . ویژگی آن زیر دریائی این است که می تواند با کلاهک های خود همه چیز را در سرزمینی نابود کند که وجود یک بمب اتمی در آن به اثبات نرسیده است، پس اینک می گویم آنچه را که باید گفت.
ولی چرا تا کنون سکوت کرده ام.
چون فکر می کردم زادۀ سرزمینی هستم که لکه ای نازودونی بر دامن دارد و این مرا از گفتن حقیقت باز می داشت و نمی خواستم نام اسرائیل راببرم که خود را همبسته آن می دانم و به آن وفادار خواهم ماند.
پس چرا حالا، پیرانه سر و با آخرین قطره های بازمانده از مرکبم می نویسم : اسرائیل اتمی برای صلح جهانی که خواه ناخواه صلحی است شکننده ، خطرناک است.
امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است و چون ما ــ بعنوان آلمانی به حد کافی بار بر دوش داریم ــ می توانیم تحویل دهنده وسیله جنایتی گردیم که عواقب آن قابل پیش بینی است و با عذر و بهانه های متداول نمی توانیم منکر شرکت خود در آن گناه گردیم.
اعتراف می کنم : دیگر ساکت نخواهم ماند
زیرا تزویر غرب دیگر برایم قابل تحمل نیست، افزون بر این امید این نیزهست که( با شکستن این سکوت) بسیاری دیگر نیز خود را از سکوتی که در بند آن هستند آزاد سازند و مصرانه از عامل خطری که شناخته شده است بخواهند از خشونت چشم بپوشد و در عین حال مصرانه خواستار آن باشند که به یک مرجع بین المللی مرکب از نمایندگان دو کشور اسرائیل اتمی و ایران اجازه داده شود که پیوسته و بدون هر نوع مانعی قدرت اتمی اسرائیل و تاسیسات اتمی ایران را زیر نظر داشته باشند ومشترکا آنها را کنترل کنند .
فقط از این طریق است که می توان به همه، به اسرائیلی ها و فلسطینی ها و بیش از آن به همه کسانی که با دشمنی ساکن منطقه ای هستند که به تسخیر جنون در آمده است، کمک کرد و از این طریق سرانجام به خودمان هم کمک کرده ایم.