"زخمه" استاد فرهنگ شریف.ابوعطا
دل در هوای دیدنت , در سینه ام پر می زند
جان در تنم , از شوق تو , خود را به هر در می زند
من در سراغ کوی تو , افتان و خیزان می روم
دل در هوای بام تو , پر چون کبوتر می زند
حال من دور از ترا , از هر که پرسی , گویدت
یا مشت می کوبد به دل , یا دست بر سر می زند
یک " دوستت دارم " دلم , آموخت چون طوطی ز تو
نتوان به او گفتن چرا , حرف مکرر می زند ؟
او که در حاشيهی نشست منتقدان خانه موسيقی اين سخنان را مطرح میکرد، همچنين گفت:
میخواهم در اين مراسم اعلام کنم، اگر خدای نکرده اتفاقی برای استاد فرهنگ شريف بيفتد و ايشان از دنيا بروند، اعضای خانه موسيقی حق ندارند، بالای سر پيکر ايشان بيايند و از خودشان و ساير آقايان مسوول تشکر کنند.
میخواهم در اين مراسم اعلام کنم، اگر خدای نکرده اتفاقی برای استاد فرهنگ شريف بيفتد و ايشان از دنيا بروند، اعضای خانه موسيقی حق ندارند، بالای سر پيکر ايشان بيايند و از خودشان و ساير آقايان مسوول تشکر کنند.
فرهنگ شريف از نوازندگان پيشکسوت و برجستهی ساز تار است که در کارنامه هنریاش با خوانندگانی مانند اکبر گلپايگانی، ايرج خواجهاميری، تاج اصفهانی، غلامحسين بنان، محمدرضا شجريان و ... همنوازی داشته است.
دل در هوای دیدنت , در سینه ام پر می زند
جان در تنم , از شوق تو , خود را به هر در می زند
من در سراغ کوی تو , افتان و خیزان می روم
دل در هوای بام تو , پر چون کبوتر می زند
حال من دور از ترا , از هر که پرسی , گویدت
یا مشت می کوبد به دل , یا دست بر سر می زند
یک " دوستت دارم " دلم , آموخت چون طوطی ز تو
نتوان به او گفتن چرا , حرف مکرر می زند ؟
در چنگ یلدا مانده ام , گم در دل تاریکی ام
گر پا نهی در کلبه ام , خورشید هم سر می زند
ای زخمه زن بر تار دل , با ناله ام یکرنگ شو
تو راه دیگر می روی , او نقش دیگر می زند
در گریه چون بیند مرا , باریدن از یادش رود
ابری که لاف همسری , با دیده تر می زند
گر تو نرنجانی قدم , در کنج غم تنها نیم
یادت ز راه مرحمت , گاهی به من سر می زند
شمشیر در کف گر رسد , از رو به رو دشمن , چه باک
از دوستی اندیشه کن , کز پشت خنجر می زند
محمد قهرمان