به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۸۹

        شاهکار بینش پژوه
سر اومد زمستون
سراومد زمستون، شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون (۲)
کوهها لاله زارن، لاله‌ها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو میکارن (۲)
توی کوهستون، دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینه‌اش جان جان جان (۲)
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره