روز ملي شعر يا روز ملي شهريار
9 سال پيش در چنين روزي يكي از نمايندگان تبريز در مجلس پيشنهاد داد كه روز درگذشت محمدحسين بهجت، شهريار به عنوان «روز ملي شعر و ادب» در تقويم رسمي كشور جاي بگيرد. اين پيشنهاد با موجي از انتقادات روبهرو شد. گروهي از شاعران و نويسندگان ايران انتخاب روز درگذشت شهريار را با تمام احترامي كه براي او قايل بودند، امري اشتباه خواندند و خواهان انتخاب روزي ديگر پس از مشورت گرفتن انتخابكنندگان از اهالي شعر و ادب شدند. اما از آنجا كه اين انتقادات در قالب گلهگذاري و غرزدنهاي معمول مطرح شد، كسي هم آن را به گوش خريدار نشنيد يا نخواست كه بشنود و سرانجام 27 شهريور «روز ملي شعر و ادب» نام گرفت و در تقويم رسمي كشور حضور پيدا كرد. اما اين حضور رسمي موجب پذيرش رسمي اين روز در ميان اهالي شعر نشد و هر سال كه از اين روز دور و دورتر شديم، اعتبار و هايوهوي اين روز هم كم و كمتر شد تا آنجا كه ميشود گفت، بود و نبود آن چندان فرقي نميكند و اين امر تا به آنجا گسترده شد كه امسال اين روز ملي! تنها به برگذاري همايشي در اداره ارشاد تبريز بسنده شده كه در آن بناست جهت پاسداشت و ارج نهادن به اين روز از ياد و نام سيدمحمدحسين شهريار تقدير به عمل آيد. نظر شما درخصوص انتخاب روز ملي شعر و ادب چيست؟ آيا اين روز را مناسب ميدانيد؟ فكر ميكنيد چرا هر سال كه ميگذرد اعتبار اين روز كمتر ميشود؟
مفتون اميني شاعر
انتخاب يك روز به نام روز شعر و ادب محدوديت ميآورد. ما شاعران بسيار داريم و سليقههاي مختلف و انتخاب يك روز تولد يا وفات يك شاعر، يعني محدود كردن شعر. در اروپا و ديگر ممالك هم چنين اتفاقي رخ نميدهد. نام شهريار به كنار، حتي روي نام حافظ هم نميتوان به توافق رسيد. اگر خيلي اصرار برداشتن چنين روزي است يا ميتوان روز فردوسي را انتخاب كرد، به اين دليل كه اگر فردوسي و شعر او نبود ايران هم مثل سوريه و مصر زبانش تغيير ميكرد يا ميتوان يك روز آزاد از طبيعت را برگزيد كه با توجه به خصوصيات روحي و اخلاقي و اقليمي ايران و شعر ايران ميتواند روزي از پاييز باشد.
سيمين بهبهاني شاعر
در خاطر نماندن روز انتخابي دولتمردان در حافظه ملت جاي تعجبي ندارد. بايد ديد در اين سالها چه كمكي به شاعران و نويسندگان براي انتشار آثارشان شده است، چه خدمتي به اهالي كلمه شده كه از آنها توقع دارند اين روز در يادشان بماند. خود من كه مثل سنگ و آهن بودم احساس خوبي ندارم. دارم آلزايمر ميگيرم. حس ميكنم پيوندم با جامعه بريده شده است. شاعر وقتي شعري مينويسد، ميخواهد ، اثرش را در جامعهاش ببيند و اين در حالي است كه اين ارتباط بين شاعر و مردم وجود ندارد. با اين وضعيت خيال باطلي است كه روز ملي شعر و ادب در حافظه جمعيمان ماندگار شود.
سيدعلي صالحي شاعر
انتخاب چنين روزهايي اگر از سوي يك سازمان يا گروه يا دولت باشد، هيچوقت نميتواند مقبوليت ملي پيدا كند، چراكه كشور ايران از اقوام مختلفي با پارهروايتهاي مختلف ساختهشده و يك ملت نام گرفته است. ما تا قبل از اينكه دبستانها در كشور سراسري شود، يعني تا هفت، هشت دهه پيش، زبانفارسي را به صورت منسجم در كشور نداشتيم. زبانفارسي، زبان بينالاقوام بود و از آنجا كه ما ملتي كثيرالاقوام هستيم، هيچوقت نتوانستهايم روي نام يك شاعر با يك زبان مشخص به توافق برسيم و از اينرو من اعتقاد دارم ما شعر ملي داريم اما شاعر ملي نداريم.
فاطمه راكعي شاعر و نماينده پيشين مجلس
در كشوري كه در دنيا به شعر شناخته شده، بايد يك روز شعر وجود ميداشت و اين مهم است كه ما امروز روزي به نام «شعر» داريم. اما اين روز كه به مناسبتي خاص و در دورهاي خاص انتخاب شد، موجب نقدهاي بسياري شد. خود من هم جزو منتقدان بودم و اعتقاد داشتم در هر كار بزرگي بايد از متخصصان آن امر نظرخواهي شود و اين درحالي بود كه از خود ما در انجمن شاعران ايران نظري پرسيده نشد. از آنجا كه ما شاعران بزرگي هم در قديم و هم در دوران معاصر داشتهايم، بايد محور انتخاب طوري برگزيده ميشد كه مسايل شعر و شاعران در آن لحاظ شود. اين خوب است كه به نام هر يك از شاعران بزرگمان روزي در تقويم داشته باشيم، اما اينكه يكي از اين روزها را بهعنوان روز ملي شعر انتخاب كنيم، كار درستي نيست. به نظرم روزي خنثي از تقويم ميتوانست انتخاب خوبي باشد مثلا روز اول فروردين كه روز جهاني شعر است.نكته آخري كه ميخواهم مطرح كنم، آن است كه فعلا كه روزي انتخاب شده به نام شعر، كليتش خوب است اما اگر مانند ديگر روزها بنا باشد به تقويم برود و سال به سال فقط به چشممان بيايد، خوب نيست . ما بايد در اين روز از دولت بپرسيم كه چه كاري براي شعر انجام داده است چه كاري براي همگاني كردن شعر انجام شده و چه برنامههايي براي آينده دارند، همين سوال را از نهادهاي غيردولتي شعر هم بايد پرسيد كه چه كمبودهايي دارند و چه پيشنهادهايي! كه در طول يك سال آينده به آنها پرداخت.